روایت یک اتفاق معمولی برای یک آدم معمولی عذرخواهی مدیر شبکه سلامت برای پخش صحنه ناهنجار مستند پرتره «داوج پارادیزو» به منظور بزرگداشت جواد علیزاده، کاریکاتوریست برجسته کشورمان، در مشهد اکران شد + فیلم آیا اختلافات کارگردان و تهیه کننده سریال ازازیل حل خواهد شد؟ رضا صادقی در بیمارستان بستری شد (۲۴ فروردین ۱۴۰۴) «ورود آقایان ممنوع» شنبه به صحنه تئاتر می‌رود دانلود قسمت نوزدهم سریال پایتخت ۷ + تماشای آنلاین اهدای عواید نمایشگاه نقاشی شاگردان تارا بهبهانی به کودکان محک معاون فرهنگی، اجتماعی و زیارت استانداری خراسان رضوی: خدمت و خادمی به زائران کاری بین‌المللی است هنرمند گرافیست هنر انقلاب اسلامی: نیاز به بازتولید اندیشه شهید آوینی داریم آموزش داستان نویسی | تداوم حافظه (بخش ششم) حکمت‌های هزارساله | نگاهی به کتاب «دانش و رامش: شاه بیت‌ها و شاهکار‌های شاهنامه» مینی سریال غرور و تعصب ساخته می شود فیلم‌برداری قسمت جدید فیلم انتقام‌جویان آغاز شد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ حضور سرزده رئیس‌جمهور در وزارت فرهنگ و ارشاد + عکس آغاز فرایند داوری پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران انتشار «مثنوی معنوی» مولانا در قطع جیبی
سرخط خبرها

سیاست در خدمت فرهنگ | در عرضه و معرفی هنر انقلاب اسلامی، به چه راه‌هایی می‌شود رفت؟

  • کد خبر: ۳۲۵۶۹۳
  • ۲۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۷
سیاست در خدمت فرهنگ | در عرضه و معرفی هنر انقلاب اسلامی، به چه راه‌هایی می‌شود رفت؟
اگر آوینی همنشین هنر شد تا دفاع مقدس را در آن بازتاب دهد، به خوبی از پس آن برآمد. کاری را دست گرفت و شیوه‌ای را انتخاب کرد که نتیجه اش کارنامه‌ای درخور در حوزه سینمای دفاع مقدس شد.
علیرضا حیدری
خبرنگار علیرضا حیدری

به گزارش شهرآرانیوز؛ روز «هنر انقلاب اسلامی» را روز شهادت سیدمرتضی آوینی انتخاب کرده‌اند. خیلی هم بی مناسبت نیست؛ همان «روایت فتح» به عنوان دستاورد هنری شهید آوینی کافی است؛ کافی است، از این منظر که کاری ماندگار بود و ویژه و خاص ذوق و خلاقیت خود او. روشن‌تر بگویم: اگر آوینی همنشین هنر شد تا دفاع مقدس را در آن بازتاب دهد، به خوبی از پس آن برآمد. کاری را دست گرفت و شیوه‌ای را انتخاب کرد که نتیجه اش کارنامه‌ای درخور در حوزه سینمای دفاع مقدس شد. مستندسازی او، جدای از اینکه به خلق آثاری ماندگار منجر شد، سرمشق شد برای خیلی‌ها که در این میدان قدم نهاده بودند.

سخن من در این یادداشت این نیست و فقط خواستم یادی کرده باشم از آن سید اهل هنر. غرض از این یادداشت پرداختن به این پرسش است که آیا، در این نزدیک به نیم قرنِ تاریخ انقلاب اسلامی، در نسبت میان «هنر» و «انقلاب اسلامی» دستاورد‌های قابل اعتنایی داشته‌ایم که بتوان از آن دفاع کرد، و مهم‌تر اینکه آیا هنر توانسته است در معرفی انقلاب اسلامی به جهان موفق باشد، سرزمینی که مهد هنر و ادبیات است و جهانْ آن را با شاعران و هنرمندان نام آورش می‌شناسد.

هنر انقلاب اسلامی و وزارت امور خارجه

شاید نگاه ما در این موضوع نخست به سمت وزارت خارجه باشد؛ دلیل آن هم این است که درواقع سفارتخانه‌های ما در جهان ایران را نمایندگی می‌کنند و چهره رودرروی ایران با جهان هستند. تاریخ فرهنگی ایران دلیل روشنی است بر اینکه سفیران ما، بیش از هرچیز، باید از رهگذر فرهنگ و هنر کنش سیاسی داشته باشند، و ــ به تعبیری ــ «دیپلماسی فرهنگی» در پیشانی سیاست‌ها قرار گیرد.

تردیدی نیست که اولین نیاز چنین راهبردی انتخاب سفیری است که پیشینه‌ای فرهنگی داشته باشد. اما واقعیت خلاف این دیدگاه را نشان می‌دهد، و متأسفانه بیشتر سفیران ما با معیار‌های دیگری انتخاب می‌شوند. البته این ضعف را با انتخاب رایزن‌های فرهنگی می‌توان تاحدودی جبران کرد که متأسفانه در این میدان هم به انگشت شمارانی می‌رسیم که نتوانسته‌اند پیام رسانان فرهنگی و هنری خوبی باشند.

اگر بخواهیم از این انگشت شمار مصداق‌ها مثال بیاوریم، باید از علیرضا قزوه نام ببریم که از ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹ وابسته فرهنگی ایران در تاجیکستان بود و از سال ۸۶ به بعد هم چند سالی وابسته فرهنگی و مدیر مرکز تحقیقات زبان فارسی در دهلی نو. تأثیرگذاری او را زمانی می‌توان درک کرد که به یاد آوریم در سال ۹۳ گروهی از استادان زبان و ادبیات فارسی هندوستان، در نامه‌ای خطاب به رهبر معظم انقلاب، تقاضا کردند که قزوه دوباره به رایزنی فرهنگی ایران در هند بازگردد.

دلیل آن‌ها این بود که «در زمان حضور ایشان در خانه فرهنگ ایران در دهلی، وزنه و اعتبار و عملکرد ایشان همسنگ با یک 'رایزن' و 'سفیر فرهنگی' تمام عیار بود و اغلب همت و وجود ایشان یک تنه برای انجام کار‌های بزرگ و مؤثر کفایت می‌کرد. به کوشش ایشان، انجمن‌های ادبی فارسی در شهر‌های متعددی راه اندازی شدند، فارسی سرایی و فارسی نویسی قوت گرفت و احیا شد، ارتباطات فرهنگی بین فرهیختگان دو ملت ایران و هند به حداکثر رسید، ادبیات معاصر ایران و به ویژه ادبیات دوران انقلاب اسلامی به هند معرفی شد، و تعداد قابل توجهی از آثار تحقیقی معطل مانده ایران شناسان هندی منتشر شدند.»

چنان که این استادان گفته‌اند، در دوران رایزنی قزوه ادبیات دوران انقلاب اسلامی به هند معرفی شد؛ و این یعنی تعریف درست و دقیق از نسبت هنر و انقلاب اسلامی.

همچنین، علی موسوی گرمارودی نمونه دیگری است که چند سال رایزن فرهنگی ایران در تاجیکستان بود و منشأ خدمات ارزنده و مفیدی شد برای ترویج و تبیین زبان و خط فارسی و انتشار یک مجله ادبی در این کشور.

هنر انقلاب اسلامی و میراث فرهنگی

اگر بخواهیم از زاویه دیگری نسبت هنر و انقلاب اسلامی ایران را با جهان بیان کنیم، باید بازهم از همان بستر وزارت خارجه باشد، اما با نشان کردن وزارتخانه‌های فرهنگی و طرح این پرسش که ایران در این دوران انقلاب اسلامی چقدر موفق شده است میراث فرهنگی، تاریخی، ادبی و هنری ایران را به جهان بشناساند.

اصلا، چقدر توانسته‌ایم از ربایش مفاخر فرهنگی و میراث معنوی جلوگیری کنیم؟ بی گمان، اگر وزارت خارجه و دیگر وزارتخانه‌های مرتبط به شایستگی کار می‌کردند، امروز شاهد نبودیم که مولانا را ترکیه، نظامی را آذربایجان و بیرونی‌ها و ابن سیناهایمان را کشور‌های عربی صاحب شوند. این نبوده است، مگر براثر کوتاهی ما که نتوانسته‌ایم از رهگذر هنر مفاخرمان را به جهان بشناسانیم.

تعداد نمایشگاه‌های فرهنگی ما در جهان (که اتفاقا در هنگام برپایی بسیار موردتوجه جهانیان قرار گرفته است)، بسیار کمتر از شایستگی‌های فرهنگی و تاریخی ماست. باور کنیم که ما نتوانسته‌ایم از هنر انقلاب اسلامی برای معرفی ایران و تاریخ فرهنگ آن، و انقلاب اسلامی استفاده کنیم، درحالی که هرجا این اتفاق افتاده است نتیجه مثبت آن را دیده‌ایم.

در حوزه ادبیات دفاع مقدس آثاری، چون «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» (احمد دهقان)، «شطرنج با ماشین قیامت» (حبیب احمدزاده) و «فال خون» (داوود غفارزادگان) به زبان انگلیسی ترجمه شده است. برخی از ناشران هم، به ویژه در حوزه ادبیات داستانی و ادبیات کهن، آثاری ترجمه و منتشر کرده‌اند، اما به نظر می‌رسد در پشت این اتفاقات یک رویکرد راهبردی فرهنگی قوی نیست و آنچه اتفاق می‌افتد بیشتر جزیره‌ای و غیردولتی است.

هنر انقلاب اسلامی و جشنواره‌های هنری

از زاویه‌ای دیگر اگر بخواهیم به هنر انقلاب اسلامی و بازتاب آن در جهان نظری بیندازیم، می‌توان به جشنواره‌ها و نمایشگاه‌های فرهنگی و ادبی و سینمایی نگاه کرد. جدای از سیاست سیاه نمایی در برخی جشنواره ها، موفقیت آفرینش‌های هنری در دوران انقلاب اسلامی ــ که تا مرحله دریافت جایزه اسکار هم پیش رفته است ــ نشان از پویایی و قوت هنر ایرانی دارد.

آنچه واقعیت بیرونی نشان می‌دهد این است که ایران از پدیده ارزشمند «هنر» ــ که ازقضا در آن صاحب ادعاست ــ نتوانسته است چنان که شایسته و بایسته است برای معرفی تاریخ ایران و انقلاب اسلامی بهره گیرد. در این میان وزارت خارجه که در پیشانی ماجرا قرار دارد در گماشتن سفیران تراز فرهنگی ایران بزرگ کوتاهی کرده است، و وزارتخانه‌های فرهنگی هم سهم ناچیزی داشته‌اند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->