آزیتا حسین زاده عطار | شهرآرانیوز؛ در حالی که مشهد به عنوان پایتخت معنوی ایران و شهری با پیشینه غنی تاریخی و فرهنگی شناخته میشود، تولیدات رسانهای هویتی و تاریخی مرتبط با این شهر در صدا وسیما به طرز محسوسی کم رنگ است. حتی در زمینه ساخت تولیدات انقلابی با وجود اینکه مشهد یکی از قطبهای اصلی انقلاب کشور است از دهه ۶۰ و ۷۰ به بعد دیگر کار نمایشی فاخری تولید نشده است. این موضوع نگرانیهایی را در بین فعالان فرهنگی و دغدغهمندان هویت بومی ایجاد کرده است. به همین دلیل، با مهدی شریفی، معاون سیما شبکه استانی خراسان رضوی، به گفتوگو نشستیم تا دلایل این کمبود و راهکارهای احتمالی را بررسی کنیم.
تولیدات و محتواهای تاریخی و هویتی در شبکه خراسان رضوی یکی از بحثهای موردعلاقه برنامه سازان بوده است. در این باره تولیدات خوبی از نوع مستند و ترکیبی آماده شده است که چندین نوبت هم از شبکه استانی پخش شده است. هرچند در ساختار نمایشی، کمتر تولیدات انجام شده است و دلیلش این است که این تولیدات پرهزینه بوده و در توان بودجه شبکه استانی نیستند.
آمار دقیق درباره تولیدات هویتی تاریخی باید از آرشیو اخذ شود. ولی حداقل تا سال جاری ۲۶ قسمت تولیدات مستند و بیش از ۵۰ ساعت تولیدات هویتی داشتهایم.
در این باره اگر طرح و برنامه ارائه شود حتما حمایت میشود و با ساز و کارهای طرح و برنامه و سند تحول تطبیق داده میشود و سپس در مراحل تولید قرار میگیرد.
مهمترین چالش پیش روی شبکه خراسان رضوی در تولیدات تاریخی هویتی، بحث بودجه و در گام بعدی تحقیق و پژوهش برنامه سازان است. هرچند پژوهشهای بسیاری در زمینه تاریخ و هویت مشهد و استان انجام شده است، ولی به دلیل اطلاع نداشتن سیمای خراسان و برنامه سازان، این پژوهشها در کتابخانهها بدون استفاده بایگانی شده است.
در گام اول هویت انقلابی مشهد و استان باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و در گام بعدی هویت تاریخی و فرهنگی استان.
برای تولید محتواهای هویتی با تکنولوژی جدید باید زیرساختهای جدید در شبکه فراهم باشد. در این باره باید از معاونت فنی سازمان پرسیده و سؤال شود که تا چه حد این زیرساختها فراهم شده یا در حال آماده سازی است؟
ما هرازچندگاهی در طول سال تفاهم نامههایی با برخی از نهادها مانند بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی داریم. یکی از محورهایش حضور کارشناسان ادارات مختلف است که میتوانند اگر بحث رسانهای داشته باشند از نظرات ما استفاده کنند و در حوزه محتوا هم ما از نظرات آنها بهرهمند میشویم. این نکتهای که شما میفرمایید در کارهای فاخر و کارهای نمایشی که کمتر تولید میشود، معمولا اتفاق میافتد. ما در این مرکز اتاق اندیشه ورز هم داریم که هر فصل باید جلسهای در آن برگزار شود و معیارش این است که استادان، کارشناسان تاریخ و هویت، پژوهشگران تاریخی و فیلم سازان در آن جلسه حضور داشته باشند و نظراتشان را به ما بدهند. در برنامههایی که مستند تاریخی و هویتی هستند یک ناظر محتوایی برای کار داریم. اول پژوهش کار را انجام میدهیم و بعد ناظر کیفیت محتوا را نظارت میکند و پس از آن اجازه تولید محتوا را میدهیم. این تدبیری است که جلوی اعمال سلیقه و تحریف در کارهای تاریخی گرفته شود.
از بودجههای معمولی که در اختیار شبکههای استانی قرار میدهد نباید توقع تولیدات فاخر داشته باشیم. باید برای جذب بودجههای تولیدات فاخر، طرحهای مناسب توسط برنامه سازان با تجربه آماده و به تهران ارسال شود. با توجه به تعدد افراد در سراسر کشور سهم اختصاصی به شبکههای استانی کم خواهد بود. اعلام بودجه در حوزه کاری معاونت مالی صدا و سیماست، اما بودجه سالانه ما اندازه یک تک برنامه صبح شبکه سراسری هم نمیشود. شبکههای سراسری هزینه آب وبرق و ... هم نمیدهند که ما داریم. ما حتی اگر تجهیزاتمان هم خراب شود باید از همین بودجه پرداخت کنیم. با این وجود راه را برای کار فاخر نبستند؛ اگر کار فاخری ارائه شود، میتوانیم آن را به تهران بفرستیم و اگر با معیارهای سند تحول هم خوانی داشته باشد، بودجه به آن تخصیص میدهند. شاید در سال، پنجاه طرح بفرستیم و سه تا از آنها پذیرفته شود، چون بالاخره سی استان همه کار میفرستند و بررسی همه آنها زمان بر است، ولی این صبوری هنرمندان تا اعلام نتیجه ارزش دارد. در مشهد متأسفانه بودجههای بسیاری برای تولید مستند نمایشی صرف میشود که برخی خارج از استان است. مثلا فیلم سازی از پایتخت میآید و برای شهرداری کاری را انجام میدهد و کار یک بار پخش میشود و بعد در بایگانی آن سازمان میرود. این سبب میشود که بودجههای فرهنگی استان خوب هزینه نشود و خیلی به ارتقای فرهنگی شهر کمک نکند. من حتی در زمینه تأمین مالی و محتوای فیلمهای خودمان، بسیار از سازمانهای دیگر پیگیر بودهام. حتی در زمینه کارها به سازمانها مشورت میدهیم که کار یک بار پخش نباشد و دست ما یا مردم برسد. چند وقتی است دولت یک مصوبه به نام بند «چ» دارد که هر بودجهای برای هزینه کرد باید در آن مصوبه بیاید. وقتی این بودجه در قالب این مصوبه میرود، آن مدیر مربوط، چون میخواهد عملکرد سالانه خودش دیده شود تا برنامههای درازمدت و پرهزینه تاریخی را داشته باشد، خیلی موافق کارهای هویتی و تاریخی نیست. بعضی از ادارات هم هستند که به ما سفارش مستند و تولیدات نمایشی میدهند که باز هم بودجه باید به خزانه سازمان واریز شود و بعد از انجام فرایندهایی در استان، سمت شبکه برگردد و باز هم چیز زیادی دستگیر ما نمیشود.
استفاده از بودجههای سایر نهادهای مرتبط با توجه به مشکلات مالی که آن ادارات نیز دارند تاکنون به نتیجه نرسیده است. هر چند تلاشهای متعددی در این زمینه شده ولی خروجی مناسبی برای جذب بودجه برای تولیدات فاخر رخ نداده است.
سال آینده در اولویتهای سازمان هست که ارزیابی کارها به صورت ۳۶۰ درجه انجام میشود. در آخر سال هم این ارزیابی انجام شد ولی در حالت آزمایشی بود. آخرین ویراست سند تحول در سال ۱۴۰۲ انجام شد. در سال ۱۴۰۳ محور به محور پیش رفت. اما در سال ۱۴۰۴ از همه مراکز، ریز موضوع خواستند و بر همین منوال ارزیابیها هم انجام خواهد شد. در بحثهای هویتی و انقلابی که جزو موارد تأکید شده، اولویت دار و ابلاغی ستاد به شبکههای استانی هستند، حداقل در سه، چهار سالی که من در این سمت حضور داشتم سالی ۱۳ تا ۱۵ قسمت برنامه مستند ویژه تاریخ و هویت انقلابی داشتیم. امسال هم در دهه فجر بخشهایی پخش شد. حتی مستندی به نام «کلنل» سال گذشته داشتیم. بعد از سخنرانی رهبر معظم انقلاب و بردن اسم کلنل پسیان، به عنوان هویت تاریخ انقلابی و روحیه بسیجی اش ساخته شد. سراغ سیزده سوژه رفتیم که خاطرات انقلاب را داشتند و ضبط برنامه انجام شد. برای سال آتی هم ما پژوهشی چند سال پیش داشتیم، که از آن بیش از ۱۰۰ چهره انقلابی استخراج کردیم. سراغ افرادی رفتیم که خاطرات انقلابی داشتند و ما ضبط برنامه را در همان لوکیشنی که خاطره در آن اتفاق افتاده بود ضبط کردیم. برخی شهید شدند و برخی هنوز هستند و زندگی دارند. مثلا کاسب هستند یا در حرفهای دیگر. قرار است برای سال آتی ۲۶ برنامه از این شخصیتها بسازیم.
کار نمایشی تاریخی بسیار سخت و زمان بر و پرهزینه است. شاید واقعا کار نمایشی در این موضوع حتی در شبکههای سراسری هم ساخته نشده باشد یا اگر کار شده باشد بسیار کوتاه یا تک قسمتی بوده است. چون فرآیند گرفتن مجوزها هم بسیار طولانی است. سریال و مجموعه هم تولید نشده است. اما اگر مرکز نسبت به برنامههای هویتی و انقلابی گارد داشته باشد، من بعید میدانم. برای کار مستند هم هر کسی طرح داده، ما بررسی کردیم و برای تهران فرستادیم که تأیید بگیرد. مثلا ما برای واقعه ۹ دی در تربت حیدریه کار به تهران فرستادیم که تأیید و پخش هم شد. درآثار نمایشی کار کمتر ساخته شده است، اما اگر روایت قوی باشد امکان تأیید شدن آن هم در تهران هست. در سالهایی که من در این مجموعه شاغل بودم، کار نمایشی ارائه نشده است که من درباره آنها نظر بدهم. مثلا موضوع قیام بانوان در مشهد خودش یک سوژه مستند است. پژوهشهایی انجام میشود و شاید یک سری رگههای داستانی در کار باشد که بحثهای محتوایی خاص داشته باشد. این مسئله باید مدنظر منتقدان باشد که در سیر داستانی مستند شاخ و برگهایی هست که حذف آنها به اصل ماجرا لطمهای نمیزند. چون اگر به شاخ و برگها زیاد بها داده شوند، شاید یک کار سیزده قسمتی را بشود تا شصت قسمت ادامه داد، اما هزینههای آن کار بسیار بالا میرود. گاهی نیز شاید روایتها انحرافی باشد یا مثلا وقتی تحقیق روی کار را انجام میدهیم و ناظر محتوایی و کیفی روی کار نظر میدهند، متوجه میشویم که کار مثلا به کارهای مجاهدین خلق یا گروههایی برگردد که زمانی انقلابی بودند و الان دشمن هستند که قطعا این قبیل کارها هم تأیید نمیشوند.
گاهی یک مستند ساز کاری را تولید و به سازمان ارائه داده است. وقتی کار به لحاظ فنی و محتوایی خوب است ما حمایت میکنیم، ولی شاید رقمی که پیشنهاد میدهد با بودجه مرکز هم خوانی نداشته باشد. در این صورت هم برای این قبیل کارها یا آن را برای تأمین بودجه به تهران میفرستیم و یا از خودش میخواهیم که کار را ببرد و بودجه بگیرد. گاهی هم فیلم سازی طرحی برای سیما دارد که میتواند به دفتر طرح و برنامه ریزی سیما بیاورد و اثرش پس از بررسی برای تصویب بودجه برود. ما هم قبول داریم که تولیدات هزینه بر است و این پروسه طولانی است. گاهی تا یک سال طول میکشد که طرح تأیید شود. من اصلا با روند طولانی آن موافق نیستم.