ریحانه موسوی | شهرآرانیوز؛ هرچند معماری مشهد با نقطه ایدهآل فاصله زیادی دارد، اما در میان شهرهای دیگر کشور، جایگاه مناسبتری دارد که باید همین جایگاه و داشتههای معماری این شهر حفظ و به دنیا معرفی شود.
اما سؤال اصلی اینجا مطرح میشود که مشهد برای رسیدن به جایگاه و ارزش تاریخی خود در حوزه معماری چقدر فاصله دارد؟ در این نوشتار، به مناسبت روز ملی معماری، مصادف با سالروز تولد شیخ بهایی، گفت وگویی با استادان معماری دانشگاه فردوسی و اقبال مشهد داشتهایم که میخوانید.
حامد کامل نیا، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه فردوسی مشهد، با اشاره به تلفیقی بودن معماری، آن را شامل دانش و هنر دانست و گفت: هدف از معماری ادغام علم با هنری است که در راستای برآوردن نیازهای انسان و در خدمت تعالی او باشد. معماری دو بال دارد؛ یک بال آن دانش است که حوزه فنی، مهندسی، علوم رفتاری، روان شناسی و حتی فلسفه را در بر میگیرد. بال دیگر آن نیز به حوزه هنر توجه میکند. معماری یک هنر کاربردی است؛ یعنی مقداری با هنرهای آبستره یا تجربی تفاوت دارد و حوزه خلاقانه آن که میخواهد به انسان روح بدمد، طبیعتا از خاستگاه هنر میآید.
وی در باره دغدغه امروز معماران بیان کرد: معماری آینه تمام نمای جامعه ماست؛ یعنی بازتابی از اتفاقات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... است. هرزمان حال کشور خوب باشد حال معماری نیز خوب است و برعکس. معماری به شدت تحت تأثیر حوزههای مختلف است؛ اگر ما در جامعهای زندگی کنیم که دوگانگی وجود داشته و صداقت و اصالت وجود نداشته باشد، تأثیر آن را در معماری نیز میبینیم. در جامعهای که پیشرفته و پیشرو است، معماری هم تمایلات آینده محور خود را نشان میدهد. وقتی در جامعه الگوهای نا هنجار داشته باشیم، در اقتصاد و سیاست بیمار باشیم و فلسفه ما به انزوا برود، معماری هم تحت تأثیر قرار میگیرد، زیرا قرار است بازتاب آنها باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: گاهی ممکن است معماری خلاف جامعه باشد؛ وقتی به معماری خانههای شهر کاشان در دوران قاجار نگاه میکنیم، بر خلاف آنچه که در حاکمیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی وجود دارد، میبینیم که یک تبلور دیگر است. گاهی اوقات ممکن است مسیر معماری در حوزههای خرد با تقدم یا تأخر همراه باشد، ولی وقتی در بخش کلان صحبت میکنیم، میتوانیم تأثیر آن را در روح اجتماع ببینیم.
کامل نیا، هویت در معماری را الزاما یک امتیاز مثبت ندانست و درباره آن توضیح داد: اگر هویت را به معنای ارتقای شاخصه هایی، چون فرد، اجتماع و تعالی انسانی در نظر بگیریم، میتوان برای آن سلسله مراتبی را در نظر گرفت، که اوج آن اصالت ناب است. اگر یک اثر کپی برداری شده را بی هویت بنامیم، روی کاغذ نمیتوانیم چنین چیزی را بگوییم، زیرا هویت خود را دارد، اما دروغین است.
هروقت که معماری به روح زمان خود توجه میکند، بازتابی از الگوهای رفتاری فرهنگ مثبت است و به روح، خاطرات و حس تعلق مردم خود توجه میکند و در عین حال نگاه نو آورانه دارد و به آینده هم چشم میدوزد. در این هنگام میتوانیم امیدوار باشیم که در حال حرکت به سمت ارتقای شاخصههای مثبت هویتی است.
وی با نگاهی به حفظ معماری مشهد و کاستیهایی که در این حوزه وجود دارد، بیان کرد: در ابتدا باید دید که معماران و صاحب نظران ما چقدر در تصمیمهای حاکمیتی نقش دارند. در گام بعد باید بررسی کرد که در سطوح پایین آموزشی، چقدر معیارهای جدید و به روز حوزه معماری به کار گرفته میشود. ما در شهری زندگی میکنیم که چیزی به نام خاطره یا حس تعلق، به واسطه تصمیمهای مدیریتی از بین میرود.
همه ما که در این شهر بزرگ شدهایم خاطره میدان پارک یا میدان آزادی امروزی و... را به یاد داریم، اما همه آنها از بین رفت. در شهری مثل «برلین»، دیوار آن که نمادی از حکمرانی تمامیت خواه است، خرابههایی از آن باقی مانده و خاطرهای برای شهروندان باقی گذاشته است. یعنی با وجود ناراحت کننده بودن آن تاریخ، جزئی از زندگی مردم آنجا بوده و یادگیری حفظ خاطرات و درس گرفتن از آن نکته مهمی است.
این استاد دانشگاه معتقد است که میراث صرفا آن چیزی نیست که در گذشته وجود داشته باشد، بلکه ممکن است امروز بنایی را درست کنیم که میراثی برای آینده باشد. وی دراین باره بیان کرد: به قدری که در خیابانهای شهر مشهد نماهای رومی وجود دارد، یک صدم آن در خیابانهای روم، لندن یا پاریس دیده نمیشود.
در این مسئله، از حاکمیت گرفته تا تحصیلات دانشگاهی ما، افراد را به سمتی سوق دادهاند که سلیقه شهر از خاطرات، اصالت و آینده نگری فاصله گرفته و به یک صورت گری تبدیل شده است. مثل نقاب زدن روی شهری که سبک زندگی، الگوی رفتاری اجتماعی و حتی اقتصادی آن چیز دیگری است.
در دوران معماری مدرنیستی که از جنس اصالت عملکرد و پرهیز از تاریخ است، هنوز میتوانیم به ساختمانهایی مثل زیست خاور، هتل هما، میدان راه آهن، ششصد دستگاه و... امید داشته باشیم. اینها نقش زیادی در گذشته معماری ما ندارند، اما بخشی از تاریخ و خاطرات یک شهر هستند و ما هنوز هم برای معرفی شهر به آنها اشاره میکنیم. ما در آن زمان اصالت بیشتری داشتیم و نگاه هم گرا تری وجود داشته است.
کامل نیا افزود: وقتی معماری مشهد را با شهرهایی، چون تهران، اصفهان و شیراز مقایسه میکنیم، میبینیم معماران ما در آن شهرها فرصتهای خلاقانه بیشتری در خلق فضاهای با کیفیت معماری داشتهاند. در مشهد دخالتهای متعددی از حوزههای مختلف در شکل گیری یک اثر معماری وجود دارد و وزن مؤلفههای تأثیر گذار در معماری بسیار بیشتر از محتوای معماری است. معماران در شهری مثل مشهد کار سخت تری را پیش رو دارند، تا بتوانند فضاهای با کیفیت تری خلق کنند.
وی با اشاره به معماران نسل گذشته، گفت: در گذشته معماران برجسته ما کسانی بودند که فرصتی پیدا میکردند تا در شهرها آثار ماندگار از خود به جا بگذارند و خاطره ایجاد کنند. مثلا هوشنگ سیحون معمار، نقاش و تندیس ساز، خاطرات زیادی را از همدان گرفته تا نیشابور از خود به جا گذاشت. آنچه که به کالبد بنا روح میدهد معماری است؛ ساختمان سازی وظیفه معمار نیست.
هادی راستین، کارشناس ارشد معماری و استاد دانشگاههای اقبال مشهد و قوچان، معماری را تلفیقی از هنر و مهندسی دانست و گفت: به معماری ساختمان خلق فضا میگویند؛ برای این کار به یک سری متریال و ساختار نیاز داریم. هر فضا یک نوع کاربری دارد که ما آن را برای یک انسان تولید میکنیم، که به آن فضای انسان محور میگوییم.
تعریف معماری به این مورد محدود نمیشود؛ گاهی ما فضایی را طراحی میکنیم، که کاربریهای غیرانسانی دارند. مثلا اگر در حال طراحی یک باشگاه سوار کاری هستیم، باید شناختی از حیوانی که قرار است در آن فضا قرار بگیرد داشته باشیم.
وی مهمترین دغدغه امروز معماران را خلق فضا بیان کرد و افزود: سیاوش تیموری، استاد سر شناس معماری، به ما یاد داد با نگاه هنرمندانه به معماری نگاه کنیم. هر خطی که ما در طراحی رسم میکنیم، برای کارفرما دارای هزینه است. عملکرد ما باید دارای اصولی باشد که در سالیان سال از معماری ایران به ما ارث رسیده، اما از آن غافل هستیم.
او که طراح هتل سنتی آب میرزا و مساجد «غدیر باباعلی» در مشهد است، درباره معماری این شهر و حفظ آن بیان کرد: ما میتوانیم نگاهی به بافتهای مختلف درون شهر داشته باشیم و با طرحهای تشویقی و مشوق ها، ساخت و سازها را هدفمند کنیم. اگر نگاهی به ساختمانهای کشور انگلستان بیندازیم، ساختار آنها هنوز به سبک صد سال پیش تعریف میشود و آش شله قلمکاری که در نمای ساختمانهای برخی مناطق شهر مانند الهیه میبینیم، در آن کشورها اجرا نمیشوند، زیرا اجازه این کار را ندارند.
این موضوع نیازمند طرح تشویقی در بوروکراسی اداری و همچنین همت همکاران ما و برگزاری جشنوارههای آموزشی و انتقال تجربه است. متأسفانه نگاه برنامه ریزی شدهای در این باره وجود ندارد، این امر باعث میشود تا افرادی که در این باره هنر دارند، حوصلهای برای انجام فعالیت نداشته باشند.
این استاد دانشگاه یکی از بهترین شاهکارهای هنری مشهد را آرامگاه «نادرشاه افشار» برشمرد و گفت: در این بنا دنیای زیادی حرف وجود دارد؛ هرآنچه که از معماری ایران شامل فرم، خط، احترام به فضا و استفاده از مصالح بوم آورد لازم است، در این اثر وجود دارد. در حرم مطهر رضوی یک دنیا کار هنری به چشم میخورد. «مدرسه دو در» در حرم امام رضا (ع)، یکی از شاهکارهای هنری است. در آثار معاصر نیز «برج آرمیتاژ» به لحاظ طراحی معماری یک اثر امروز، سبک درست و منطقی دارد. ما فضاهای خوبی در این شهر داریم که خوب معرفی نشدهاند.
راستین با اشاره به اینکه متأسفانه استادانی که بتوانند ارتباط درستی بین اجرا و تئوری معماری برقرار کنند در دانشگاهها وجود ندارد، بیان کرد: مقاله نویسی خوب است؛ اما نداشتن ذهنیت درست درباره کارهای اجرایی، نقطه ضعف بزرگی در سیستم آموزشی محسوب میشود. معماری ایران از دانشگاه هنرهای زیبا به وجود آمد؛ سبکی که «آندره گدار» پایه گذاری کرد، براساس متد دانشگاه فرانسه بود.
در این دانشگاه مباحث آتلیه وار پیش میرود، یعنی صرفا آموزش آکادمیک معماری در برنامه آنها نیست و دانشجویان را به لحاظ اجرایی هم پرورش میدهند. در دانشگاههای ایتالیا مقداری هنریتر به معماری نگاه میکنند. اما دانشجویان ایران با کتاب و نحوه اجرا آشنایی کامل ندارند، زیرا متأسفانه آموزش درستی ندیدهاند. استادان ما نیز به دلایل مختلف از این موضوع استقبال نمیکنند.