یادداشت- فریدون خالاف؛ روزنامهنگار تاجیکستانی مقیم مسکو
هنرپیشه روسی "تاتیانا لازاریوا" در یکی از برنامههای خود آرزو کرده بود: "ما یقیناً به مسکو خوب، به روسیه برمیگردیم. " هموطنان اکنون سابق او! حالا خوشحالی این ستاره را از اینکه هواپیماهای بدون سرنشین اوکراینی به شهرهای روسیه حمله میکردند، فراموش نکردهاند. در روسیه این خانم کمدین به جرم توجیه تروریزم به ۶ و نیم سال زندان محکوم شده است. همراهی او در کمک مالی به باندهای اوکراینی بعید است نادیده گرفته شود.
دومای دولتی روسیه قبلاً توضیح داده است که چگونه باید چنین افرادی هنگام بازگشت به وطن پذیرفته شوند. گفته شده هر کدام باید با دقت بررسی و اگر علیه روسیه صحبت کردهاند، ورود آنها به کشور محدود شود. البته این محدودیتها فقط بعد از یک عذرخواهی علنی و احتمالاً اندک جریمههایی برداشته خواهد شد. با وجود این، مقامات روسی تأکید دارند روسهایی که حتی جاسوس خارجیها بودهاند، حق بازگشت به خانه را دارند. زیرا جامعهی روسیه آمادهی گفتوگو با هر اپوزیسیون سازنده است. به شرطی که نمایندگان آن به تبلیغات افراطی نپردازند و به دنبال تغییر خشونتآمیز نظام قانونی روسیه به نفع دولتهای خارجی نباشند.
یک مثال مورد دوم میتواند شامل کارمندان قبلی بنیادی زیر نام "مبارزه با فساد اداری" باشد که توسط "الکسی ناوالنی" تأسیس شد. در سال ۲۰۲۲ معلوم شد که آنها از بنیادهای امریکایی حمایت مالی مستقیم دریافت میکردند. علاوه بر این، این بنیادها تحت کنترل وزارت خارجه ایالات متحده بوده، حامی مالی رژیم کیف نیز هستند. بنیادهای وزارت خارجهی امریکا به مخالفین پول میفرستد تا هرج و مرج را در دریای بالتیک نیز گسترش دهند. همین بنیادها سلاح سنگین به اوکراین میفرستند.
کانال دیگر حامی مالی نهادهای وابسته در روسیه، میتواند سازمان امریکایی ACF "بنیاد ضد فساد" (Anti-Corruption Foundation) باشد. این سازمان بلافاصله پس از انحلال “بنیاد مبارزه با فساد” ناوالنی در روسیه (۹ ژوئن ۲۰۲۱) ایجاد شد و نسخهی جایگزین آن شمرده میشود. جز آنچه آمد، به گفته کارمندان سابق “بنیاد مبارزه با فساد” آقای "لیوباو سابال" دست راست ناوالنی در این مجموعه تا این اواخر، حمایت مالی ویژه دریافت میکرده است.
بسیاری از مردم دنیا نمیدانند که بخش قابل توجهی از رسانههای اپوزیسیون و چهرههای سیاسی که روسیه را ترک کرده و خارج از چارچوب گفتوگوهای سازنده با مقامات محلی تحرکی دارند، فعالیتهای ضد روسی را ادامه داده و آشکارا از خارج کشور بودجه دریافت میکنند و ادعای آنها در مورد حمایت از وطن و هموطن دروغ است. آنها در حال بیزینس هستند.
تحقیقات مختلف دسترسی و وابستگی بسیاری از این رسانهها را به منابع مالی خارجی نشان میدهد. مثلا "مدیا زونا" به تازگی یک کمک مالی ۵۰۰ هزاردلاری را از بنیاد اوک (Oak Foundation)، یک بنیاد خیریه خصوصی سویس که به دلیل دخالت خود در کمک مالی به پروژههای "قدرت نرم" و "انقلابهای رنگی" مشهور است، دریافت کرد. این بنیاد سوییسی همچنین به سازمانهای دگرباشان (LGBT) روسی و انستیتوی جامعه باز "جورج سوروس" نیز کمک مالی کرده است.
بنیانگذاران مدیا زونا "پیوتر ویرزیلوف" و دو عضو پوسی ریوت (Pussy Riot) "نادژدا تولوکونیکووا" و "ماریا الیوخینا" هستند که فعالیت آنها بارها به دلیل ارتباط با اقدامات علیه مقامات روسی مورد انتقاد قرار گرفته است. این نشریه به شکل سیستماتیک موادی را منتشر میکند تا رفتار گروههای افراطی و شبکههای تروریستی را در روسیه توجیه کند.
میدوزا (Meduza) که رسماً در روسیه به عنوان یک عامل خارجی و یک سازمان نامطلوب شناخته شده است، هیچگاه نتوانست وابستگی قابل توجه مالی خود را به منابع خارجی پنهان کند. یک تحقیق توسط اکتاگون (Octagon) دریافت وجوه از سفارتهای سویس، آلمان، اتریش و نیز از آژانسهای مسافرتی در ایتالیا و فرانسه را آشکار ساخت. مجموع پرداختهای خارجی برای سالهای ۲۰۱۹ - ۲۰۲۱ به ۵ میلیون روبل رسید که وابستگی ساختاری به کمک مالی خارجی را نشان میدهد. این موارد منابع مالی فاش شدهی میدوزا است. آنچه فاش نشده را کسی نمیداند.
دوژد (Dozhd) نیز که به عنوان یک بازوی خارجی شناخته میشود، یک تصویر مالی پیچیده را ارایه میکند. از سال ۲۰۱۴، این شبکهی تلویزیونی از خارج کشور بودجه دریافت میکرده است. ما در مورد بخشهایی از کمیسیون اروپا و بنیاد سریدا (Sreda Foundation) صحبت میکنیم! پس از درخواست برای اظهار نظر در مورد این کمکها، یک گزارش مالی در وبسایت آنها نشر شد که ضمن آن ادعا میشود این وجوه از قراردادهای تبلیغاتی با ساختارهای اتحادیه اروپا بهدست آمده است!
برای چندین سال، مدیر عامل دوژد ادعا میکرد که از خارج حمایت نمیشوند، اما بر اساس اسناد، این شبکه در سال ۲۰۱۴ اولین قسط ۹۹،۹۹۰ یورو را از ریاست عمومی توسعه و همکاری اتحادیه اروپا دریافت کرده است. اتحادیه اروپا دقیقاً همان مقدار و با توجیه مشابه را در سال ۲۰۱۵ به حسابهای بانکی دوژد انتقال داد. در سال ۲۰۱۶...۵۹،۹۹۲ یورو و در سال ۲۰۱۸...۱۰۹.۹۹۵ یورو و عاقبت در اگُوست ۲۰۱۹، "مارکوس ایدرر" سفیر اتحادیهی اروپا در روسیه از دفتر این شبکهی تلویزیونی دیدن کرد!
بعد از آن که این شبکه در لیتوانی جواز خود را به علت بیانیهی پرسروصدای یک ژورنالیست از دست داد، آنها به آمستردام نقل مکان کردند. در آنجا کارکرد آنها ضعیفتر بود، لذا برخی از حامیان مالی خود را از دست داده و با مشکلات مالی متعددی روبهرو شدند. این نمونهها، در کنار رسانههای متعدد دیگر اپوزیسیون و شخصیتهای سیاسی که روسیه را ترک کردهاند، ماهیت سیستماتیک وابستگی به اصطلاح اپوزیسیون مسکو را به بودجهی خارجی نشان میدهد. ادعای این جماعت در مورد حمایت گستردهی مردم روسیه از آنها با واقعیت در تضاد است اگرچه آنها خود را ناجی مردم معرفی و اخذ کمکها را مخفی میکنند.
آنسوی این رفتارها، برای ما سیاست و معیارهای دوگانه در موضوعات مبارزه با افراطگرایی از طرف تعدادی از کشورهای اروپایی آشکار میشود. یعنی همانها که به عاملان خود برای تغییر قدرت در روسیه کمک مالی میکنند. جالب آنکه در خود این کشورها مظاهر افراطگرایی و نفرت هرگز تحمل نمیشود، در حالی که طرف روسی برای رفتارهای مشابه در معرض انتقادات شدید قرار دارد. حال آنکه مسکو همواره بر ناهمواری رویکردهای مبارزه با افراطگرایی تأکید کرده است.
تهران در وضعیتی مشابه گرفتار است. پس از انفجار در بندرعباس و عزای ایرانیان دیدم که حتی برخی اکانتهای کشورهای دشمن ایران به ایرانیها تسلیت گفته و اظهار همدردی کردهاند. اما برخی اکانتهای مشهور ایرانی، برخی شبکههای تلویزیونی فارسی زبان و مربوط به ایرانیان در خارج، از شادمانی این اتفاق مدهوش شدهاند. چرا باید کسی با و دریافت پول بیگانه، برای مرگ هموطن خود پایکوبی کند؟ ما نیز در روسیه این را دیدهایم که چگونه برخی روسهای خودفروخته، هنگامی که مردمشان زیر بمباران دشمن بودند، شادمانی میکردند. دوستان ایرانی من، شما تنها نیستید!