به گزارش شهرآرانیوز؛ این سریال به کارگردانی قربانعلی طاهرفر و تهیهکنندگی ایرج محمدی با نگاهی طنزآمیز به چالشها و مشکلات اجتماعی آن دوران میپرداخت. «قول مردونه» تلاش داشت با ترکیبی از طنز و واقعیتهای تلخ، تجربیات انسانی را به نمایش بگذارد.
این مجموعه تلویزیونی که از اوایل فروردین ماه امسال روی آنتن شبکه۳ سیما رفته بود، شب گذشته به پایان رسید، اما آن طور که از یک سریال نوروزی انتظار میرفت، دیده نشد.
قربانعلی طاهرفر، کارگردان «قول مردونه» درباره دلایل دیده نشدن این سریال نوروزی میگوید: همواره رقابتی میان تهیهکنندگان و سازندگان آثار تلویزیونی وجود دارد که به جدول پخش نوروزی برسند، چون مخاطب بیشتری خواهند داشت ولی ظهور غیرمنتظره فصل هفتم «پایتخت» در نوروز امسال موجب شد برنامهریزی کاملی برای دیگر سریالهای نوروزی در تلویزیون نشود و این نبود برنامهریزی مناسب برای پخش موجب شد بقیه سریالها در حاشیه «پایتخت» قرار بگیرند.
به گفته طاهرفر، پیامد این ماجرا تمرکز مخاطبان روی سریالی خاص و ریزش مخاطب دیگر برنامهها و سریالهای نوروزی بود.
او میافزاید: البته باید اذعان کرد اگر سریالی دارای شاخصههای جذب مخاطب باشد میتواند با سریالهای برند و الف ویژه رقابت کند، اما شرایط پخش سریالهای نوروزی امسال، شرایط برابری نبود. همچنین سرمایهگذاری مالی، معنوی و زمانی که برای سریال «پایتخت» شده بود سبب غفلت از دیگر برنامهها شد. در واقع در هیاهوی بازگشت فصل هفتم پایتخت، صدای سایر آثار گم شد، گویی که «پایتخت»، پایتخت سریالهای رسانه ملی بود و الباقی سریالها، شهرستانهای اطرافش!
او ادامه میدهد: درست در ابتدای راه پخش، قسمتهای سوم و چهارم سریال ما با پخش فوتبال همزمان شد و از برنامه پخش حذف شدیم. این وقفه در پخش، آن هم در ابتدای سریال، ضربه بسیار مهلکی به هر اثری است در واقع پراکندگی و آشفتگی در پخش به هر اثری آسیب میزند و چنین اتفاقی در شبکه۳ که یک شبکه فوتبالی است، گریزناپذیر است.
این کارگردان معتقد است: وقتی در هفته اول نتوانید قلاب قصهتان را بیندازید، ریزش مخاطب دارید به ویژه سریالی با رویکرد «قول مردونه» که قرار است یک درام اجتماعی و سیاسی در دل دهه ۶۰ با تراز یک کمدی متفاوت باشد، در واقع کمدی آن باری به هر جهت نیست که فقط به دنبال قهقهه گرفتن از مخاطب باشد یا با عبور از خط قرمزها بخواهد مخاطبان را بخنداند.
کارگردان فیلم «آپاراتچی» با اشاره به قیاس میزان بودجه سریالهای نوروزی با هم یادآور میشود: یک سریال دهه شصتی را نمیتوان با بودجه محدود ساخت، چون ذهن کارگردان را از تعدد نماها، حرکتهای دوربین، میزانسن و دکوپاژ در صحنههای خارجی در همان دوره تاریخی منحرف میکند. البته باید بگویم تهیهکننده سریال با تمام توان تلاش داشت این حفرههای بودجه و سرمایه را پر کند و در بخشی از مراحل کار با وجود محدودیت بودجهای فراتر از آن عمل میکرد.
به گفته او، این مسائل و چالشها یقیناً موجب از بین رفتن انگیزه میشود و هر گروه تهیه، تولید و کارگردانی را برای انتخاب چنین فضا و اتمسفری در کارهای بعدی بیمیل میکند، طوری که برای انتخاب یک کار دهه شصتی یا کار روز، با اشتیاق و اصرار کار روز را انتخاب میکند.
طاهرفر که در فیلم سینمایی «آپاراتچی» قصهای دهه شصتی را روایت کرده بود در سریال «قول مردونه» هم سراغ همین دهه رفته است، او درباره انتخاب این بازه زمانی میگوید: فیلمسازان کمدی که به سراغ این دهه میروند، بستر و فضا را برای شوخی مهیاتر میبینند؛ چرا که برخی دسترسیهای اجتماعی سهلالوصول امروز، در دهه ۶۰ با محدودیتهایی همراه بود که به نویسنده، فرصت خلق کمدی میدهد.
او درباره کلیشهای شدن شوخیهای دهه ۶۰ توضیح میدهد: اینکه قصههای آن دوره به نظر کلیشهای میآید، چون در فیلمهای پرفروش کمدی مربوط به دهه ۶۰، فقط با محدودیتها شوخی کردهاند. شوخی، نه به معنای پرداختن به محدویتهای آن دوره بلکه استهزا و مسخره کردن آنها.
به باور این کارگردان، بسیار کم اتفاق میافتد که فیلمسازی به فضای پرنشاط دهه ۶۰ بپردازد، چون دیگر نمیتواند به گیشه فکر کند و میگوید: به نظرم دهه ۶۰، دهه تولد قهرمانهای این کشور و زایش جنبشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که هیچ آلودگی نداشتند و خالص بودند. مردمی که با نیت پاک و نگاه به چشمانداز جمهوری اسلامی، منیت و ریا در کارشان نبود و همه با هدف مشترکی برای آینده کشور قدم برمیداشتند، اگر فشاری هم بود، همه با هم تحمل میکردند.
طاهرفر اضافه میکند: با وجود فشارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تهاجم فرهنگی که مردم در دهه ۶۰ با آن روبهرو بودند، شریفترین دهه بود در حالی که مردم در بدترین شرایط معیشتی و محاصره اقتصادی بودند ولی همدلی آگاهانه در قاطبه طیفهای اجتماعی وجود داشت نه مثل امروز که شکاف بزرگ اجتماعی میان مردم و مسئولان و میان طبقه مرفه و متوسط وجود دارد.
او خاطرنشان میکند: به عنوان یک فیلمساز احساس میکنم مردم در دهه ۶۰ عمیقاً با هم همدل و همرأی بودند و پشت هم میایستادند. این ویژگی دهه ۶۰ موجب میشود که آن را ستایش کنم.
طاهرفر با بیان اینکه قصه قول مردونه حول ماجراهای یک خانواده مؤمن و انقلابی در دهه ۶۰ میگذرد که خط داستانی منافقین و ماجراهای زندان، قصههای فرعی آن هستند، میگوید: وقتی فیلمسازی با چنین فضایی مواجه است، کارش سخت میشود، چون باید به ترازی از کمدی برسد که مؤلفههای انقلاب، شهادت، دفاع مقدس، ستادهای پشتیبانی، ترور و... را به صورت منطقی نشان دهد، ضمن اینکه فضای بانشاط و بامزهای هم داشته باشد تا مخاطب را جذب کند. از سوی دیگر ناخواسته به سراغ استهزا، هجو و هزل این موضوعات حساس نرود. تعبیر تهیهکننده سریال این بود که باید به دنبال طنز حلال باشیم، یک طنز گوارای اعتقادی.
کارگردان آپاراتچی در توضیح طنز حلال میگوید: ما در جهان طنز و مطایبه، چند درصد از لطیفههایمان اعتقادی هستند؟ همان طور که لطیفه ساختن از مفاهیم اعتقادی درست نیست، کمدی نابجا و نادرست با این مفاهیم هم درست نیست. فیلمساز باید ملاحت آن صحنه را درک کند تا در دل آن پلان و سکانس، موقعیت کمدی بسازد. من برای فرار از طنز کم «قول مردونه» این را نمیگویم بلکه تولید محتوای دینی و انقلابی را تکلیف شرعی و دغدغه شخصی میدانم و ربطی به طرف قراردادم ندارد.
طاهرفر میافزاید: وقتی قرار است به این موضوعات نزدیک شوید بایستی با محدودیتها بجنگید و حواستان باشد، چون پایتان را روی زمین مین میگذارید که اگر دقت نکنید، ممکن است فاجعهای رخ دهد. برای همین خیلی روی این موضوع در همه سکانسها حساسیت داشتم.
او که از شرایط پخش سریالش دل خوشی ندارد، خاطرنشان میکند: بدترین وضعیت برای یک سریال این است که «روزپخش» باشد، چون هم تمرکز را از سازندگان میگیرد و هم خلاقیت را! پس کارگردان مجبور است با آنتن مسابقه دو بدهد. محدودیت زمانی برای رساندن اثر به آنتن هم عامل دیگری بود که به آن مطلوبیت مد نظر در سریال نرسیدیم.
طاهرفر با بیان اینکه همه خوشبختی یک اثر به میزان رضایت و تعداد مخاطبانش است، یادآور میشود: وقتی این اتفاق در حد انتظار نمیافتد، فیلمساز برای کارهای بعدیاش دچار حساسیت و وسواس شده و گاهی از آن حوزه گریزان میشود. وقتی مدیران سیما این پیشبینی را دارند که حاشیهها و نام یک سریال برند ممکن است روی بقیه سریالها سایه بیندازد باید دیگر آثار را در زمان دیگری پخش کنند.
منبع: قدس