عماد پورشهریاری/شهرآرانیوز، در هر دقیقه میلیونها کلمه و عبارت در گوگل جست وجو میشود. هر کاربر اینستاگرام به طور میانگین ٢٨ دقیقه در روز را در این شبکه اجتماعی میگذراند و یک سوم همه استوریهای منتشرشده در این شبکه مربوط به مجموعههای تجاری و برندهاست. آمار و ارقام زیاد دیگری را هم میتوان به این فهرست اضافه کرد تا ثابت کنیم شما و کسب وکارتان در دنیای دیجیتال تنها نیستید. بسیاری از رقبای شما همین حالا در این فکر هستند که چطور بازار شما را مال خود کنند. برای اینکه در این نبرد گلادیاتوری فرصت خودنمایی داشته باشید، باید با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید. این رابطه را توسعه دهید و با آنها وارد گفتگو شوید. سیمون سینک برای این کار «دایره طلایی» را به شما پیشنهاد میدهد.
چه چیزی؟
چه محصول یا خدماتی دارید؟ مزایا یا ویژگیهای آن چیست؟
چطور؟
محصول یا خدمات شما چه کمکی به مخاطب میکند؟
چه مشکلی از او حل یا به چه نیازی پاسخ داده میشود؟
چرا؟
چرا این خدمت یا محصول را عرضه میکنید؟
چرا در این حوزه فعالیت میکنید؟
در اهمیت «چرا»
سیمون سینک نویسنده و سخنران انگیزشی است که در سال ٢٠٠٩ در یک سخنرانی تِد، دایره طلایی را مطرح کرد. سینک این مفهوم را رویکردی برای مدیران و سازمانهای موفق معرفی کرد، اما تولیدکنندگان محتوا خیلی زود آن را به یکی از استانداردهای حرفه خود تبدیل کردند.
دایره طلایی از ٣ بخش «چرا»، «چطور» و «چه» تشکیل شده است و مهمترین نکته در آن این جمله است: افراد خریدار کالای شما نیستند. آنها خریدار یک «علت» هستند. سینک معتقد بود افراد برای ارتباط برقرار کردن همیشه از «چه» شروع میکنند، به تدریج به «چطور» میرسند و در نهایت درباره «چرایی» صحبت میکنند. این شکل از ارتباط در فضای مجازی و میان فروشندگان و مشتریان نیز وجود دارد با این تفاوت که مجموعهای موفق خواهد بود که این مسیر را برعکس طی کند، یعنی در تولید محتوای خود از «چرایی» شروع کند و در انتها به «چه» برسد. تعداد این کسب وکارها بسیار کمتر و شانس موفقیت بسیار بیشتر است.
چاقوفروشی با دایره طلایی
یک مثال ساده شاید موضوع را شفافتر کند. فرض کنید فروشنده لوازم خانگی مانند چاقوی آشپزخانه هستید و قصد دارید محصول خود را در شبکههای اجتماعی معرفی کنید و بفروشید. مانند یک ارتباط ساده، اگر چیزی را که میفروشید نشان دهید، عکس چاقوهایتان را مرتب استوری و صرفا از قیمت پایین آنها صحبت کنید، پیامهای شما به مخاطب چیزی شبیه به این خواهد بود: ما چاقوهای بسیار خوبی تولید میکنیم، آنها زیبا، مقاوم و ارزان هستند. یکی از من بخرید!
اما اگر مسیر ارتباط را برعکس طی کنید و «چرایی» محصول را معرفی کرده باشید، پیامتان چیزی شبیه به این خواهد بود: آشپزی هنر خلق طعمهای جدید است. تلاش ما ساده و جذاب کردن زندگی است. استفاده از چاقوی مناسب میتواند ابزاری باشد برای هنرنمایی درخشانتر و آسان تر. آیا میخواهید شما هم از این ابزار استفاده کنید؟ کدام روش را بیشتر میپسندید؟ فکر میکنید کدام یک نتیجه بهتری خواهد داشت؟ برای روش دوم چه محتوایی تولید خواهید کرد؟
دایره طلایی و بخشهای مختلف مغز
احتمالا درباره کارکرد نیمکرههای راست و چپ مغز و نقش آنها در زندگی ما شنیده اید. مثلا موسیقی و فراگیری یک زبان خارجی و حل یک مسئله ریاضی در بخشهای مختلفی از مغز انجام میشود. ما برای ایجاد ارتباط هم از بخشهای مختلفی از مغز خود استفاده میکنیم. وقتی از چیستی صحبت میکنید، ناخودآگاه با بخش تحلیلگر مغز ارتباط برقرار کرده اید. اما وقتی درباره چرایی و چگونگی صحبت کنید با بخش احساسی و خلاق مخاطب ارتباط ایجاد شده است.
به یاد داشته باشید در بیشتر مواقع، با احساسات خود چیزی را میخریم و بعد آن را با منطق توجیه میکنیم. با نمایش چرایی و چگونگی در تولید محتوا میتوانید نزد مخاطب اعتبار کسب کنید. کارشناس حوزه خود شناخته شوید و با او وارد گفتگو شوید.
برای تمرین دایره طلایی برندهای بزرگ دنیا در حوزه کسب وکار خودتان را دنبال کنید. محتوای آنها بر اساس کدام یک بخشهای این دایره است؟