۵۰ مسجد سراسر کشور واجد شرایط ثبت جهانی هستند بهشت کوچک در این دنیا | بررسی دستوراتی که کانون خانواده را گرم‌تر می‌کند چه صحن‌هایی از حرم مطهر امام رضا(ع) پس از انقلاب ساخته شد؟ فرایند ورود به حوزه کارگزاری حج و زیارت بازدید ۴۰۰ هزار نفر از موزه‌های حرم امام‌رضا(ع)، در نیمه نخست ۱۴۰۴ ماجرای انتقال اشتباهی پیکر شهید «عبدالصمد فخار» به مشهد تربیت ۱۰۰ هزار حافظ قرآن تا پایان سال ۱۴۰۴ پیام تسلیت آیت‌الله اعرافی درپی شهادت امام‌جماعت مسجد بقیه‌الله(عج) تهران حرم امام رضا (ع) در ۵۰ سال پیش چه شکلی بود؟ پیام رئیس بنیاد شهید به مناسبت روز نیروی انتظامی تولیت آستان قدس رضوی: تجاوز رژیم صهیونیستی با پاسخ کوبنده ایران روبه‌رو می‌شود تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن کار امکان‌پذیری است نماز خوب، زندگی خوب می‌سازد نخ تسبیح همبستگی اجتماعی | شهرآرا برخی از کارکردهای فراوان نماز در زندگی افراد را بررسی می‌کند نمایش بزرگ میدانی «۱۸۰۰۱» تا ۱۵ مهر ۱۴۰۴ تمدید شد | استقبال بی‌نظیر مشهدی‌ها از یادواره شهدا از دیدگاه قرآن، شهدای مقاومت چه ویژگی‌هایی دارند؟ حاجت شهید باقری که امام رضا(ع) زود برآورده کرد پیکرهای شهدای تازه‌تفحص‌شده دفاع مقدس فردا (۱۳ مهر ۱۴۰۴) وارد کشور می‌شوند «بارگاه خورشید»؛ روایتی مستند از تاریخ و معماری حرم امام‌رضا(ع) آغاز پیش‌ثبت‌نام حج تمتع ۱۴۰۵ در نیمه دوم مهرماه امسال
سرخط خبرها

بدعادتمان کردید آقای رئیس‌جمهور

  • کد خبر: ۳۳۳۷۶۸
  • ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۲
بدعادتمان کردید آقای رئیس‌جمهور
همین پریروز یکی از شیوخ عرب رفته بود خانه شهید امیرعبداللهیان و خانه‌زندگی‌اش را دیده بود و می‌گفت شما دارید صحنه‌سازی می‌کنید من با خانه‌زندگی وزیر امورخارجه کشور خودم مقایسه می‌کنم باورم نمی‌شود.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

خدا رحمتتان کند، روحتان شاد. نور به قبرتان ببارد. هرچند اشتباه است و قبر شما درست کنار خورشید است، ولی این رسمش نبود، نگفتید بدعادتمان می‌کنید؟ نگفتید می‌گذارید می‌روید و توی سه سال به چیز‌هایی عادت کرده‌ایم و بعد از شما بعید است باز ببینیم و اذیت بشویم و خماری بکشیم؟ هم شما هم بقیه شهیدان همراهتان؟

همین پریروز یکی از شیوخ عرب رفته بود خانه شهید امیرعبداللهیان و خانه‌زندگی‌اش را دیده بود و می‌گفت شما دارید صحنه‌سازی می‌کنید من با خانه‌زندگی وزیر امورخارجه کشور خودم مقایسه می‌کنم باورم نمی‌شود این زندگی یک وزیر کشور مقتدر ایران است، دوربین‌ها که رفتند خانه مادرتان ما خجالت کشیدیم، ما راضی بودیم توی تهران یک خانه برای مادرتان بگیرید و در عوض همه نبودن‌هایتان، همه سفر‌های استانی‌تان همه بدوبدوهایتان یک آشپز، یک خدمتکار، یک پرستار، برایشان استخدام کنید که پیرزن وسط هفتادو‌چندسالگی‌اش پای پیاده و تنها زنبیل به دست نرود توی صف نان و میوه و خودش سیب‌زمینی و پیاز سوا کند. از گوشه کیفش کارت دربیاورد و حساب‌کتاب کند. خرید کند و بیاید خانه. 

شما یک استاندارد‌هایی را جابه‌جا کردید که محال است ما دوباره بتوانیم به برگشتن آنها عادت کنیم، مشتی، شما باید الان برای دور دوم ریاست‌جمهوری‌تان حاضر می‌شدید، گزارش می‌دادید در مناظره‌ها شرکت می‌کردید نه اینکه ما قلم برداریم و برای سالگرد شهادتتان ستون بنویسیم و فکر کنیم کاری کرده‌ایم. بین خودمان باشد، من هنوز اسمتان را گوگل می‌کنم و ویدئوهایتان را می‌بینم و نبودتان آه می‌شود، یک ویدئو را، اما هزاربار می‌بینم و هزار بار بغض می‌کنم، خیلی دلم می‌خواهد در قیامت مواجهه شما را با آن کسی که زنده و مستقیم جلوی چشم میلیون‌ها نفر به شما تهمت شش‌کلاسه بودن زد و بعد گفت معادل‌سازی کردید و دکتری گرفتید ببینم، همه جوک‌ها و توییت‌ها و ویدئو‌هایی را که بر اساس همین جمله زده شد، ساخته شد، تولید و منتشر شد، ببینم و ببینم اگر قیامتی هست و عدالتی هست خدا با او چه خواهد کرد. پهلوان، تو سال‌ها قاضی‌القضات این مملکت بودی، تو سینه‌ات صندوق اسرار این آقایان بود و آقا‌زاده‌هایشان، یک کلام، یک فقره از کار‌هایی را که کردند و دانستنش حق مردم بود می‌گذاشتی توی کاسه‌شان، زبانشان را غلاف می‌کردند. با اخلاق و تقوا به معرکه آمده بودی و یقین داشتند برای قدرت اخلاق را قربانی نمی‌کنی و همین بود که شیرشان کرد. 

سی‌ثانیه حرف زدی؛ اخم کردی، آه کشیدی، صدایت را پایین آوردی و آرام گفتی: تعجب می‌کنم از کسانی که در کسوت کاندیدای ریاست جمهوری حرف‌های نادرست زدند و توهین کردند. خسته نشدید از این‌همه توهین و تهمت؟ شما در محضر خدا هستید قبل از هر کس. اگر با این توهین‌ها مشکلی از مشکلات مردم حل می‌شود اشکالی ندارد.

ما این جملات را، ما آن عبای خاکی و عمامه غبار گرفته و کفش‌های پر از خاک را قبلا ندیده بودیم. ما بدعادت شدیم و شما یادمان آوردید که می‌شود این‌گونه هم حکمرانی کرد و اخلاق و تقوا را آورد اول صف اولویت‌ها و در همه تصمیم‌ها خدا را در نظر گرفت و ناظر و شاهد تلقی‌اش کرد.

شب میلاد امام رضا (ع) که می‌شود وسط آن همه شعف غمی گوشه قلبمان دوباره جوانه می‌زند و بغضی می‌نشیند وسط قلبمان که درست در همین شب بود که رفتی آب بیاوری و برنگشتی. چند سال دیگر احتمالا آن نرده‌ها را بر می‌دارند، قبرت می‌رود زیر فرش و می‌شوی خاک پای مردم ایران، درست کنجی دنج دختربچه‌ای که احتمالا تو را ندیده روی قبرت با مهر‌های نماز، خانه می‌سازد و پدرش برایت فاتحه‌ای می‌خواند و یادت می‌کند و قصه مردمی بودن تو را تعریف می‌کند. ما را ببخش به خاطر خندیدن به جمله؛ به شما ناهار دادن و پرپکانی گفتن شما.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->