قرآن کریم در چهار یا پنج آیه میفرماید: «هدف از ازدواج، آرامش انسان است»؛ چنانکه در آیه ۲۱ سوره مبارک روم میفرماید: «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا»: از نشانههای خدا آن است که از جنس خود شما همسرانی برای شما آفریده است تا آرامش پیدا کنید.
مفسر بزرگ قرآن، علامهطباطبایی، در تفسیرالمیزان، جلد ۱۶، صفحه۱۶۶ میگوید: «هریک از زن و مرد به دستگاه خاصی مجهز شده است، بهگونهایکه در عمل، کار دیگری را تکمیل میکند و تولید نسل، برآیندی از مجموع آن دو نفر است، پس هر یک از زن و مرد، فینفسه ناقص و نیازمند دیگری است».
خداوند براساس حکمت خود، زن و مرد را بهگونهای خلق کرده است که نیازمند یکدیگر هستند و درکنار هم یک واحد کامل را تشکیل میدهند. بهدلیل همین نقص و نیازمندی است که هر دو بهسوی یکدیگر کشیده میشوند؛ گرایش و ربایشی که خدا قرار داده است تا با پیوند، آرامش پیدا شود؛ زیرا انسان کمالگراست و در مسیر تأمین این میل، تلاش میکند هر آنچه ندارد، بهدست بیاورد؛ برای مثال مرد در زن و زن در مرد، نیازهایی را میبیند و، چون هر دوی اینها درپی کمال خود و رفع نواقص هستند، بهسمت چیزی که این میل را پاسخ دهد، کشش مییابند. یکی از اهداف مهم ازدواج در اسلام، آن است که با تشکیل خانواده، نیروی مضاعفی برای حرکت ایجاد میشود.
ممکن است سؤال شود چطور دل بهسمت کسی که تا چند روز و چند ماه قبل نمیشناختیم، متمایل میشود؟ در پاسخ باید گفت: این، کار خداست. یا با خواندن صیغه عقد، پیوند بین دلها به دست خدا رخ میدهد. علامهطباطبایی میگوید: خانواده یکی از بارزترین جلوههای مودت و رحمت است که از یک طرف زوجین را به همدیگر پیوند میزند و ازسوی دیگر آنها را در خدمت بچهها قرار میدهد. اوج محبت و مودت آنجاست که مرد از خوابوخوراک میزند و چند شیفت کار میکند تا زن و بچه در راحتی و آسایش باشند و درمقابل، زن هم از خوابوخوراک میزند تا بچهها در آرامش، رشد و مسیر کمال را طی کنند.
پیامبر (ص) خانواده را میدانی برای رشد اخلاق میدانند. امامرضا (ع) نیز در حدیثی عجیب میفرمایند: «حتی اگر هیچ آیهای برای ازدواج نبود، حتی اگر سنت پیامبر (ص) و این همه روایت نبود، لکن فایدههایی که در ازدواج هست، هر عاقل خردمندی را به آن علاقهمند میکرد».
اما درباره فواید ازدواج باید گفت نیکی به نزدیکان در فضای خانواده شکل میگیرد، پیوند دلها در سایه ازدواج معنا پیدا میکند، همچنین است افزایش جمعیت، سازندگیهای اخلاقی و رشد فردی و اجتماعی. امامهادی (ع) میفرمایند: «خداوند این ازدواج را، وصلت را، مایه الفت دلها و پیوستگی نسب قرار داد. به واسطه این ازدواج، ریشههای خویشاوندی شکل میگیرد، مهر و محبت مایه پیدا میکند».
فراتر از این در ازدواج، گسترش آرمان توحید نهفته است؛ چنانکه از پیامبر اکرم (ص) نقل است که: امید است (در سایه ازدواج) خداوند به دختران و پسران، فرزندانی بدهد که زمین را به گفتن لاالهالاا... سنگین کنند.
یکی دیگر از مهمترین برکات ازدواج در اوان جوانی، حفظ دوسوم دین است. اسلام نمیگوید حفظ غریزه، بلکه از حفظ دین حرف میزند؛ برای همین هم شیطان از ازدواج خشمگین میشود و ناله «وای بر من» سر میدهد.
این همه اهمیت نشان میدهد که ما نباید از امر ازدواج جوانان و بسترسازی برای آن غافل شویم. مجلس، دولت، مردم و نهادهای مختلف باید پای کار ازدواج بیایند و مسئولیت خود را در اینباره انجام دهند. ما باید معارف دین درباره ازدواج و تشکیل خانواده را بیان کنیم و درباره اهمیت ازدواج و راه صحیح و موفق آن، کار فرهنگی انجام دهیم.