فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

نگاهی به فیلم کره‌ای «گانگستر، پلیس و شیطان» | دوئل گانگستری در سئول!

  • کد خبر: ۳۳۵۹۲
  • ۲۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۰
نگاهی به فیلم کره‌ای «گانگستر، پلیس و شیطان» | دوئل گانگستری در سئول!
درباره فیلم کره‌ای «گانگستر، پلیس و شیطان» (The Gangster The Cop The Devil) که از فرمول ۳ ضدقهرمان برای ساخت فیلم جنایی استفاده کرده است، لی وون تائه فرمول دست‌اولی به کار نگرفته، ولی توانسته است معجون جذابی را از کار دربیاورد.
مهدی حسینی | شهرآرانیوز - اینکه این داستان سال ۲۰۰۵ در کره‌جنوبی واقعا اتفاق افتاده است، اولا باعث می‌شود مخاطب کره‌ای بهتر و راحت‌تر با آن ارتباط برقرار کند و هم‌ذات‌پنداری بیشتری با آن داشته باشد. دوم اینکه اعتراضی است به نظام قانون‌گذاری کره که چنان دست‌وپای پلیس داستان را بسته که قاتل می‌تواند با خیال راحت نظام عدالت‌خانه و دادگاه کره را به سخره بگیرد.
 
نگاهی به فیلم کره‌ای «گانگستر، پلیس و شیطان» | دوئل گانگستری در سئول!
 

جذابیت ابدی یک فیلم پلیسی

 
جذابیت اصلی فیلم‌های پلیسی معمولا به تحقیقات کارآگاهی، انگیزه‌های قاتل و میزان هوش دو طرف بستگی دارد. به این ترتیب هرچقدر قتل‌ها پیچیده‌تر انجام شده باشند، تحقیقات منتهی به شناسایی قاتل و نیز شخصیت مجرم جذاب‌تر می‌شود. از این نظر قاتلان سریالی در صدر قرار می‌گیرند. شخصیت‌هایی مثل زودیاک (قاتل سریالی که هیچ‌وقت هویت واقعی‌اش کشف نشد) یا هانیبال لکتر (روان‌پزشک آدم‌خوار) و دکتر مابوزه از هولناک‌ترین قاتلان تاریخ سینما هستند. اما در همه این آثار کارآگاه داستان با توجه به نحوه وقوع قتل‌ها، شباهت‌های بین مقتولان، محدوده وقوع قتل‌ها یا رهاکردن اجساد و... پی به انگیزه اصلی قاتل می‌برد و کم‌کم او را شناسایی می‌کند. اما اگر قاتل مطلقا هیچ انگیزه‌ای و مقتولان هیچ شباهتی به یکدیگر نداشته باشند چه؟ عاملی که باعث جذابیت «گانگستر، پلیس و شیطان» می‌شود، این است که قطب شیطانی این مثلث هیچ انگیزه‌ای ندارد و باعث می‌شود روند عادی تحقیقات پلیس به جایی نرسد و همکاری‌ای رقم بخورد که در عالم واقع تصور نمی‌شود. اما این یک داستان واقعی است که سال۲۰۰۵ در سئول اتفاق افتاده است.
 
 
نگاهی به فیلم کره‌ای «گانگستر، پلیس و شیطان» | دوئل گانگستری در سئول!

 

کوتاه از داستان فیلم

 
فیلم از خیابان‌های سئول و با شخصیت شیطان آغاز می‌شود. خودرو سفیدی در خیابان‌ها در حال تردد است. یک لحظه در نوری که داخل ماشین می‌افتد، دست شیطان را می‌بینیم که پر از زخم است. خودرو وارد خیابان خلوتی می‌شود و عامدانه با خودرو مقابل تصادف می‌کند. راننده جلویی وقتی پیاده می‌شود که از صحنه تصادف عکس بگیرد، به طرز فجیعی توسط شیطان کشته می‌شود. شخصیت بعدی پلیس است که به‌خاطر این قتل‌ها زیر فشار است تا کاری بکند. او که هیچ مدرکی ندارد، به ناچار به گانگستر‌های خیابانی که قمارخانه راه انداخته‌اند، گیر می‌دهد و موی دماغ آن‌ها می‌شود و برای خودش دشمن درست می‌کند.

دشمن پلیس، گانگستر ماجراست که رئیس‌پلیس شهر را خریده است و همه‌جور اقدام غیرقانونی انجام می‌دهد تا اینکه یک شب شیطان از همه‌جا بی‌خبر به ماشین گانگستر می‌کوبد و سعی می‌کند او را نیز مثل بقیه مقتولان بکشد.

گانگستر که این‌کاره است، با او درگیر می‌شود و هردو مجروح می‌شوند. اعتبار گانگستر در بین همپالگی‌هایش خدشه‌دار می‌شود و شیطان یک دشمن بزرگ و قوی برای خودش درست می‌کند و...
 

نگاهی به فیلم کره‌ای «گانگستر، پلیس و شیطان» | دوئل گانگستری در سئول!

 

دوئل وسترن‌وار

 
داستان اصلی «گانگستر، پلیس و شیطان» در قالب برخورد و تضاد منافع این ۳ شخصیت محوری شکل می‌گیرد. گانگستری که دنبال شیطان است، اما حاضر به همکاری با پلیس نیست و رقابت دارد که قبل از آن‌ها شیطان را دستگیر کند. پلیسی که از گانگستر‌ها متنفر است، ولی نه امکان مالی و نفرات لازم را برای دستگیری شیطان دارد و نه اگر او را دستگیر کند مدرکی برای اثبات جرائمش دارد. تنها مدرک آن‌ها گانگستری است که صورت قاتل را دیده است، اما حاضر به همکاری با پلیس نیست؛ و در نهایت شیطانی که تنهاست، اما ۲ دشمن قوی دارد و برای در امان ماندن از هر یک برنامه‌ای می‌چیند. او شکاف بین گانگستر‌ها را تشدید و رقابت‌های درون‌گروهی ایجاد می‌کند و پلیس و دادستانی را هم در تار و پود دست و پاگیر قانون گیر می‌اندازد. درواقع راز اصلی جذابیت «گانگستر، پلیس و شیطان» همین دوئل وسترن‌وار ۳ شخصیت اصلی است. دوئلی که باعث می‌شود گاهی منافعشان هم‌راستای یکدیگر قرار بگیرد و گاهی در مقابل هم.
 

بدسلیقگی در روایت

ماجرا البته لی وون تائه اولین کسی نیست که این جذابیت را به کار می‌گیرد و نمی‌توان گفت همه ایده‌های آقای کارگردان بکر و تازه هستند. مشهورترین نمونه این رابطه را در وسترن اسپاگتی «خوب، بد، زشت» سرجیو لئونه شاهد هستیم که اگر ندیده‌اید، حتما توصیه می‌کنم چشمتان را میهمان این شاهکار سینمایی کنید. در آن فیلم هم ۳ ضدقهرمان داریم که در راستای منافع مشترک (گنج مدفون) گاهی با هم همکاری می‌کنند و گاهی سر یکدیگر را کلاه می‌گذارند. نکته دیگری که در تماشای «گانگستر، پلیس و شیطان» خیلی جلب توجه کرد، این بود که هرچه از تاریخ سینما می‌گذرد، قدر شاهکار‌های قدیمی و کلاسیک را بیشتر و بیشتر درک می‌کنیم. این ایده که در سال۲۰۱۹ این‌قدر جذاب به نظر می‌رسد، ۹۰سال قبل، یعنی در سال۱۹۲۹، در شاهکار سینمایی «فریتس لانگ» یعنی فیلم «ام» (M) به زیبایی و حتی بهتر اجرا شده بود. قاتلی در شهر پیدا شده است که کودکان را می‌کشد. پلیس هیچ سرنخی ندارد و مدام مجبور است به پاتوق‌های خلاف‌کاران سرکشی کند. خلاف‌کار‌های شهر که کار و کاسبی‌شان به دلیل سرکشی‌های مداوم پلیس حسابی کساد شده است، چاره را در این می‌بینند که خودشان قاتل را دستگیر کنند. رقابتی بین پلیس و خلاف‌کاران در دستگیری قاتل آغاز می‌شود.
 

نگاهی به فیلم کره‌ای «گانگستر، پلیس و شیطان» | دوئل گانگستری در سئول!لی وون تائه

ظهور استعدادی تازه

 
به این ترتیب لی وون تائه هرچند شاهکاری خلق نکرده است که پیش از این ندیده باشیم، با ترکیب کردن ایده اصلی «ام» (M) یعنی قاتلی که هم برای پلیس و هم برای خلاف‌کاران مشکل‌ساز است، دوئل جذاب شخصیت‌های «خوب، بد، زشت» و البته ریتم تند و خشونت عریان فیلم‌های گای‌ریچی موفق شده است معجونی لذت‌بخش برای ذائقه مخاطب تدارک ببیند. موفقیت او در میزان جذب مخاطبش هویداست. لی وون تائه تاکنون فقط ۲ فیلم ساخته است. اولی که سال۲۰۱۷ با نام «مرد بااراده» روانه پرده نقره‌ای شد، ۵/۲ میلیون دلار در گیشه سینمای کره‌جنوبی فروش کرد. حالا «گانگستر، پلیس و شیطان» با رشد ۱۰برابری نسبت به فیلم قبلی، ۲۵میلیون دلار در سینمای کره فروخته است. آماری که نویدبخش ظهور استعدادی تازه در سینمای کره است.
 
 
نگاهی به فیلم کره‌ای «گانگستر، پلیس و شیطان» | دوئل گانگستری در سئول!
 

زمینه‌های اجتماعی و سیاسی

 
«گانگستر، پلیس و شیطان» یک وجه سیاسی و اجتماعی پررنگ هم دارد که شاید برای مخاطبان جهانی چندان ملموس نباشد، اما احتمالا در کره جزو جذابیت‌های فیلم محسوب می‌شود. اینکه این داستان سال۲۰۰۵ در کره‌جنوبی واقعا اتفاق افتاده است، اولا باعث می‌شود مخاطب کره‌ای بهتر و راحت‌تر با آن ارتباط برقرار کند و هم‌ذات‌پنداری بیشتری با آن داشته باشد. دوم اینکه اعتراضی است به نظام قانون‌گذاری کره که چنان دست‌وپای پلیس داستان را بسته که قاتل می‌تواند با خیال راحت نظام عدالت‌خانه و دادگاه کره را به سخره بگیرد. همچنین گانگستر‌ها راحت در شهر حکمرانی می‌کنند و هرکه می‌خواهند می‌خرند. سوم اینکه فحشی بزرگ‌تر از این نمی‌شد به دستگاه قضایی کره داد که تنها با همکاری و شهادت یک گانگستر می‌تواند جرم شیطان را اثبات کند. چهارم اینکه درنهایت هم لذت عدالت را ما نه در حکم زندان متهم، که در لبخند آقای گانگستر می‌بینیم. این وجوه همان‌طور که گفتم، برای مخاطب جهانی شاید چندان ملموس نباشد.
 

روی تاریک موفقیت سیاست

 
اما داستان موفقیت فیلم‌های کره‌ای، یک روی تاریک و بد هم دارد. سینمای آمریکا اصرار دارد به‌جای خریدن حق پخش فیلم‌های خارجی موفق، آن‌ها را بازسازی کند تا تمام پولش به جیب هالیوودی‌ها برود. قبلا سعی کردند «پیرپسر» پارک چان ووک را بازسازی کنند که شکست سختی در گیشه خورد؛ بنابراین در گام بعدی خود پارک چان ووک را از کره به آمریکا بردند که او هم نتوانست در آمریکا موفقیت‌های قبلی‌اش را تکرار کند. «استوکر» فیلم خوبی بود، اما به هیچ‌وجه توفیق سه‌گانه انتقام یا فیلم‌های «تشنگی» و «خدمتکار» را نداشت. با وجود این سابقه، حالا خبر‌هایی می‌رسد از اینکه سیلوستر استالون حقوق بازسازی «گانگستر، پلیس و شیطان» را خریده است. با توجه به اینکه گانگستر، جذاب‌ترین شخصیت قصه است، می‌شود حدس زد که استالون می‌خواهد نقش او را خودش ایفا کند. دانستن همین نکته برای دادن ضریب بالا به احتمال شکست مفتضحانه فیلم در گیشه و نزد اصحاب هنر کافی است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->