امام صادق (ع) میفرمایند: «هیچ پیامبری را خدا مبعوث نکرد مگر برای اینکه ملت خود را به راستگویی دعوت کنند». یعنی صداقت، از مشترکات تمام ادیان است. رسالت همه پیامبران، توصیه مردم به راستی و صدقالحدیث است. پیامبر (ص) میفرمایند: «بعثت لاتممکارمالاخلاق». احادیث متعددی درباره مکارمالاخلاق آمده است؛ چون از پیغمبر (ص) پرسیدند این مکارم اخلاق چیست که شما برای آن آمدید، از ائمه (ع) هم پرسیدند. سیوچند حدیث است. در تمام آن سیوچند حدیث بدون استثنا موضوع «صدق حدیث» یعنی راستگویی مطرح میشود.
از همه راستگوتر هم خود خداست. قرآن میفرماید: «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ ا... قیلا» (نساء/ ۱۲۲). راستگوتر از خدا کیست؟ «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَا... حَدیثاً» (نساء/ ۸۷). حدیث یعنی سخن. چه کسی از خدا راستگوتر است؟ ما که قرآن میخوانیم، در سبک زندگی، قرآن خواندن ما که تمام میشود، میگوییم: «صدقا... العلیالعظیم»، این حرف راستی بود.
پیامبر (ص) فرمودهاند: «تخلقوا بأخلاقا...: اخلاق خدا را در خود ایجاد کنید». خدا وقتی سخن میگوید، وقتی وعده میدهد، راست است. بنده او هم اگر در این مسیر برود، خدایی است. راستگویی را وظیفه خود بدانید؛ مطمئن باشید که خیر میبینید. در آیات دیگر هم داریم که «وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ ا... وَعْدَهُ (آلعمران/ ۱۵۲). وعده خدا راست است و خدا وعده خلاف نمیدهد: «وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزاب» (احزاب/ ۲۲).
سختترین جنگ پیامبر، جنگ احزاب است ولی خداوند در جنگها پیروزی مسلمین را وعده داده بود. مسلمانها وقتی احزاب را دیدند و همه گروهها و گروهکهایی که به جنگ آنها آمده بودند، گفتند: «قالُوا هذا ما وَعَدَنَا ا... وَ رَسُولُهُ: این وعده خدا و رسول او بوده که به ما داده شده است و «وَ صَدَقَ ا... وَ رَسُولُه: وعده خدا راست است و وعده رسول راست است».
بعد از خدا به پیامبران میرسیم. خیلی از آنها در قرآن با این وصف آمدهاند که «صِدِّیقاً نَبِیًّا». گویا اصلا شرط نبی بودن، صدیق بودن و صداقت است یا مثلا در سوره یس داریم که «و صدقَ المرسَلون: پیامبران راست میگفتند».
پیامبر عزیز اسلام (ص) در اولین جلسهای که میخواستند اسلام را همگانی کنند، برخاستند و آغاز سخن ایشان این بود که «آیا تاکنون از من دروغی شنیدهاید؟»، همه گفتند: نه. این نشان میدهد که صداقت چقدر در رهبری و مسئولیت و مدیریت نقش دارد: «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِبْراهیمَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیًّا» (مریم/ ۴۱). ابراهیم صدیق (ع)، نبی بود.
درباره حضرت ادریس و پیامبران دیگر هم آمده است. صداقت را بزرگان ما وقتی تقسیمبندی میکردند، حداقل این سه قسمت را گفتند که صداقت با خدا، صداقت با خود، صداقت با مردم. ما به خدا میگوییم که خدایا، ما تو را بزرگ میدانیم. میگوییم ا... اکبر. امام هفتم (ع) فرمودند: بعضی نمازگزارها تکبیرهالاحرام که میگویند، یک فرشته میآید و در گوششان میگوید:ای دروغگو، «یا کاذب أ تخدعنی؟ » خدا میگوید من را گول میزنی؟ تو واقعا من را بزرگ میدانی؟ ما باید با خدا راست باشیم.
بعضی مردم با خدا قرار میگذارند که اگر خدا از روی فضل خود به آنها ببخشد، صدقه میدهند، اما وقتی خدا به آنها میبخشد، بخل میورزند: «فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِه» (توبه/ ۷۶)! این صداقت نداشتن با خداست.
خدای متعال در سوره مائده، آیه۱۱۵ میفرماید: «در قیامت مزد راستگویان داده خواهد شد». در قیامت گفته میشود امروز روزی است که «قالَ ا... هذا یَومُ یَنفَعُ الصّادِقینَ صِدقُهُم». راستگویی راستگویان اینجا به درد آنها میخورد. اما ما برای منافعمان دروغ میگوییم؛ چون نفع ما ایجاب میکند برای تجارت پرسود، ازدواج و... دروغ بگوییم.
علامه طباطبایی در بحث صداقت به آیه۱۷۷ بقره اشاره میکند و میگوید: صداقت در سه حوزه است: حوزه باورها، حوزه رفتارها، حوزه حالات. انسان در هر سه حوزه باید صادق باشد. اگر میگوید من خدا را قبول دارم، باید راست بگوید. اگر میگوید قیامت را قبول دارم، باید راست بگوید. اگر میگوید پیامبر را قبول دارم، باید راست بگوید. این حوزه باورها. در حوزه رفتارها، پولی را که دوست دارد، به فقیر بدهد: «آتَى الْمالَ عَلى حُبِّه». اینها نشانه صداقت است.