مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ ورود علمای جبلعامل به ایران در دوره شاه تهماسب یکم صفوی و به دنبال تغییر سیاست وی برای نهادینه کردن الگوی فقاهتی در ایران رقم خورد. تا پیش از آن، الگوی رفتاری و ساختاری مورد توجه در دربار ایران، همان الگوی قدیمی صوفیه صفویه بود که رویکردی طریقتی و نه شریعتی داشت.
شاه تهماسب یکم که افزون بر مشکلات ناشی از جدال میان قزلباشها به عنوان نهاد نظامی و «صدرها» به عنوان نهاد دیوانی، به درستی دریافته بود که الگوی طریقتی پاسخگوی نیاز حکومتی که مذهب شیعه اثنیعشری را رسمی اعلام کردهاست، نیست؛ تصمیم گرفت نهاد فقاهت را در کشور تقویت کند.
به دنبال این تصمیم، تلاشهای او برای دعوت از علمای شیعه که تعداد قابل توجهی از آنها در نجف و جبلعامل (جایی در جنوب لبنان امروز) اقامت داشتند، آغاز شد و در نهایت، فرمانروای صفوی توانست رضایت تعدادی از علمای جبلعامل را برای هجرت به ایران و تشکیل گسترده مدارس علمیه شیعه و تثبیت جایگاه فقاهت در اداره امور مملکت، به دست آورد.
نخست بزرگانی مانند «محقق کَرَکی» وارد ایران شدند و در پی آنها، جمع زیادی از فقهای این حوزه قدیمی و ریشهدار در ایران موطن اختیار کردند و به توسعه علوم اهلبیت (ع) همت گماشتند. از این زمان، تا پایان دوره صفویه، در منابع تاریخی و علمی با اسامی متعددی از علمای جبلعاملی روبهرو میشویم که یا مجاور حرم رضوی در مشهد شدهاند یا اینکه، پیکرشان را بعد از رحلت به این شهر مقدس حمل کرده و در جوار مضجع شریف حضرت ثامنالحجج (ع) به خاک سپردهاند.
از میان این جمع، نام ۱۰ تن در تاریخ حرم رضوی ثبت و ضبط شدهاست؛ اما تردیدی نداریم که باید خانه ابدی جمع بیشتری از دانشمندان جبلعاملی یا به طور دقیقتر لبنانی عصر صفویه، در حرم مطهر قرار گرفتهباشد. در ادامه نام این ۱۰ تن و خدمات آنها را به اختصار مرور میکنیم.
باید دانست که جز چند شخصیت شناخته شده، مانند شیخ بهائی و شیخ حر عاملی، مکان دقیق دفن بیشتر این دانشمندان در حرم رضوی معلوم نیست و همینقدر میدانیم که پیکر آنها در این مکان مقدس آرام گرفته. با وجود این، از آنجا که رواق دارالسیاده یکی از مهمترین مکانهای تدفین علما در عصر صفویه بودهاست، این احتمال وجود دارد که مرقد بخش مهمی از علمایی که مکان خاکسپاری آنها معلوم نیست، در این رواق قدیمی حرم رضوی باشد؛ رواقی که قدمت آن را به دوره ایلخانی یا تیموری باز میگردانند.
مشهور به «شیخ منشار» و از شاگردان برجسته «محقق کَرَکی» بود که به خواست استاد خود از جبلعامل به ایران مهاجرت کرد و حدود چهار هزار جلد از کتابهای مهم اعتقادی و حدیثی شیعه را نیز، همراه خود به ایران آورد. او بعد از درگذشت استادش، به عنوان شیخالاسلام قزوین، پایتخت وقت صفویان برگزیده شد و شاه تهماسب یکم در امور دینی و شرعی با وی مشورت میکرد. شیخ منشار از دیگر علمای جبلعامل خواست که به ایران هجرت کنند و با دعوت وی، حسین بن عبدالصمد، پدر شیخ بهائی، همراه با خانوادهاش به ایران آمد. علی بن هلال کرکی در ۱۳ ربیعالاول سال ۹۸۴ قمری درگذشت. پیکر او را به مشهد آورده و در دارالسیاده حرم رضوی دفن کردند.
فرزند محقق کرکی و از برجستهترین فقهای عصر صفوی بود. عبدالعالی را یکی از برجستهترین علمای کلام دوران خودش دانستهاند. وی شاگردان برجستهای داشت که یکی از آنها محمدباقر حسینی استرآبادی، مشهور به «میرداماد» است.
عبدالعالی بر آثار بزرگان شیعه مانند «الفیه» شهید اول، شرحهایی نوشت و در پاسخ به مخالفان مذهب اهلبیت (ع)، کتاب «امامت» را به رشته تحریر درآورد. عبدالعالی بن علی در سال ۹۹۳ قمری و در اصفهان دار فانی را وداع گفت. ظاهرا در آن زمان شرایط انتقال پیکر وی به مشهد فراهم نبود و برخلاف وصیتش، به ناچار شیخ را در اصفهان به خاک سپردند. ۳۰ سال بعد، در ۱۰۲۳ قمری و با فراهم شدن شرایط، بقایای پیکر او را به مشهد آوردند و در دارالسیاده حرم رضوی به خاک سپردند.
فقیه، محدث و ادیب برجسته عصر صفوی و اصالتا از اهالی جبلعامل بود. سال ولادت شیخ ابراهیم مشخص نیست؛ اما میدانیم که در اصفهان از شاگردان برجسته شیخ بهائی و نیز، شیخ محمد بن حسن صاحب معالم (فرزند شیخ زینالدین مشهور به شهید ثانی) بودهاست. شیخ حر عاملی در کتاب «امل الآمل» از ابراهیم بن فخرالدین به دلیل دارا بودن فضل، صداقت و توانمندی ویژه در شعر ادب ستایش میکند.
از شیخ دیوان شعر و رسالهای با نام «رحلةالمسافر» به یادگار ماندهاست. در دیوان وی، شعری بسیار زیبا در رثای شیخ بهائی و به مناسبت رحلت وی وجود دارد و نیز، شعری در ستایش شهید ثانی که در میان اهل ادب مشهور است. شیخ ابراهیم سرانجام در سال ۱۰۳۰ ق درگذشت و پیکر وی را در حرم رضوی به خاک سپردند.
فقیه، حکیم، ریاضیدان و دانشمند نامی جهان اسلام و ایران، در شهر بعلبک به دنیا آمد، در «جبع» جبلعامل زندگی کرد و در سیزده یا به قولی هفت سالگی، همراه با پدرش به ایران هجرت کرد. شیخ بهائی به دلیل نقش ویژهاش در گسترش علوم و فنون، بسیار شناخته شدهاست.
او در کنار حرم رضوی، محل تدریس و سکونتی داشت که بعد از وفاتش، در آن مکان دفن شد و امروزه، مدفن وی مورد زیارت علاقهمندان است. شیخ بهائی افزون بر تربیت شاگردان و نگارش آثار بزرگی همچون «جامع عباسی»، در تصحیح اصول شهرسازی ایرانی هم، به ایفای نقشی راهبردی پرداخت. برخی از مورخان ساخت «خیابان مشهد» و نیز، نقشه «صحن عتیق» در حرم رضوی را از آثار مهندسی وی میدانند. نسب او به حارث همدانی، از اصحاب امام علی (ع) میرسد.
فقیه و دانشمند برجسته شیعه و از وابستگان به خاندان «سلسلةالذهب» بود که به واسطه پرورش علمای نامدار مشهور بودند. سیدحسین از سادات جبلعامل محسوب میشد و نسبش به امام موسی کاظم (ع) میرسید. پدرش سیدمحمد، «صاحب مدارک» نیز، از علمای برجسته دوران خود بود.
سیدحسین نزد پدر و همچنین شیخ بهائی، علوم دینی و عقلی را آموخت و به درجه اجتهاد رسید. وی سپس به خراسان رفت و مجاور حرم مطهر امام رضا (ع) شد. مدتی بعد سیدحسین را به عنوان شیخالاسلام خراسان برگزیدند. او در مشهد مجلس درس باشکوهی داشت و مدتها به پرورش شاگردان و تحقیق و تألیف مشغول بود. وی در سال ۱۰۶۹ قمری دارفانی را وداع گفت و پیکرش را در حرم مطهر ثامنالحجج (ع) به خاک سپردند.
یکی از فقیهان جوان مکتب اصفهان و از شاگردان برجسته این حوزه علمیه قدرتمند بود. نسب وی با یک واسطه به حسن بن زینالدین، مشهور به «شهید ثانی» میرسید و اصالتا از اهالی جبلعامل بود. پدرش «محمد بن حسن»، صاحب «درالمنثور» نیز، از علمای برجسته عصر خود محسوب میشد.
حسین بن علی مقدمات علوم دینی را نزد پدر و دیگر علمای بزرگ حوزه علمیه اصفهان فرا گرفت، اما در حالی که تنها ۲۲ بهار از عُمر پربرکت وی میگذشت، بیمار شد و مدتی بعد دار فانی را وداع گفت. پدرش و نیز، تعدادی از علمای معاصر حسین بن علی، وی را به دانش و معنویت ستودهاند. پیکر او بعد از تشییع جنازهای باشکوه در اصفهان، به مشهد منتقل و در جوار بارگاه ملکوتی ثامنالحجج (ع) به خاک سپرده شد.
محدث بزرگ شیعه و مؤلف کتاب مشهور «وسائلالشیعه» در روستای «مشغره» جبلعامل به دنیا آمد. نسب او با ۳۶ واسطه به حرّ بن یزید ریاحی، یکی از شهدای کربلا میرسید. او در چهل سالگی، بعد از سفری به عتبات، به ایران آمد و در مشهد رحل اقامت افکند و به تدریس و پژوهش پرداخت.
شیخ حر عاملی در اواخر عُمر شیخالاسلام خراسان شد. وی در کتاب «وسائل الشیعه»، ۳۶ هزار حدیث را از منابع مختلف جمعآوری و ضبط کردهاست. شیخ حر عاملی در ۲۱ رمضان سال ۱۱۰۴ قمری دار فانی را وداع گفت و در سرداب مدرسه میرزاجعفر به خاک سپردهشد. امروزه دسترسی به مدفن وی از طریق یکی از حجرههای صحن انقلاب ممکن است و برای مرقد وی در این سرداب، پنجرهای نقرهای و زیبا ساختهاند.
مشهور به «شیخ علی کبیر» و «سبطالشهید» بود و نسب او از طرف مادر به شهید ثانی میرسید. وی اصالتا از اهالی جبلعامل بود. علیبنمحمد در مکه به دنیا آمد و در جوانی راهی اصفهان شد و در این شهر، از درس شیخ بهائی استفاده کرد. شیخ، مؤلفی پرکار و پژوهشگری توانمند بوده و آثار برجستهای همچون «الدرّالمنثور»، «حاشیه شرح لمعه» و «زادالمرشدین در رد الصوفیه» را از خود به یادگار گذاشتهاست.
او مدتها در اصفهان به تدریس و تحقیق مشغول بود و شاگردان برجستهای تربیت کرد که سه پسرش محمد، حسین و محیالدین در زمره آنها قرار داشتند. علیبنمحمد عاملی در سال ۱۱۰۳ قمری و در نود سالگی دار فانی را وداع گفت. پیکرش را به مشهد آوردند و در سرداب مدرسه میرزاجعفر به خاک سپردند.
نوه دختری میرداماد و در حدیث، فقه و ادبیات صاحبنظر بود. اصالتی جبلعاملی داشت، اما در اصفهان به دنیا آمد. سیدبدرالدین از پدرش و نیز، ملامحمدتقی مجلسی و فخرالدین طریحی حدیث روایت کرد و آثاری برجسته را همچون «حجیةالاخبار»، «شرح اثنیعشریه صلاتیه»، «شرح اثنیعشریه صومیه»، «شرح زبده شیخ بهائی» و «عیون الجواهر» به رشته تحریر درآورد. سید بدرالدین در سال ۱۱۰۳ قمری به دعوت شیخ حر عاملی راهی مشهد شد و در این شهر به تدریس و تحقیق پرداخت.
ظاهرا وی پیش از شیخ حر عاملی و در سال ۱۱۰۴ قمری درگذشت، چرا که شیخ در تشییع جنازه وی شرکت کرد و بر پیکر سیدبدرالدین نماز خواند. او را در حرم مطهر رضوی به خاک سپردند. سیدبدرالدین شاگردان برجسته بسیاری تربیت کرد که یکی از آنها سیدمحمد بن سیدعلی موسوی عاملی است.
فقیه و ادیب برجسته شیعه و از شاگردان شهید ثانی و شیخ بهائی بود. حسین عاملی احتمالا در جبلعامل متولد شد و بعد، همراه با خاندانش به ایران مهاجرت کرد. وی برای جمعآوری منابع علمی، سفرهای زیادی انجام داد و حتی به هند نیز، سفر کرد و مدتی در اصفهان سکونت اختیار نمود.
حسینبنحسن در اواخر عُمر به مشهد آمد و در جوار بارگاه ملکوتی حضرت امامرضا (ع) به تدریس و تحقیق پرداخت. وی رسالهای با نام «کتاب النکاح» نوشته که در دسترس است. حسینبنحسن از شهید ثانی و شیخ بهائی اجازه روایت گرفته بود. وی در شهر مشهد و در اوایل قرن یازدهم قمری دار فانی را وداع گفت و پیکرش را در حرم مطهر رضوی به خاک سپردند.