ملیحه شهریاری، شاعر و پژوهشگر ادبیات
رضا افضلی، متولد دهم مهر۱۳۲۷ در فریمان بود که از ششسالگی با خانواده خود بهمشهد کوچ کرد و مراحل تحصیل و مدارج علمی خود را تا مقطع کارشناسیارشد ادبیات فارسی در مشهد گذراند. از سال۱۳۴۶ در دانشکده علومپزشکی مشهد استخدام شد و شعرها و نوشتههای خود را در نشریات کشور انتشار داد. وی از همان دوره جوانی در کافه «داشآقا» که محل اجتماع شاعران و روشنفکران آن زمان بود حضور یافت و سپس عضو دائم انجمنهای ادبی فرخ و قهرمان شد.
وی بعدها به کتابخانه دانشکده ادبیات مشهد منتقل شد تا با استاد محمد قهرمان همکاری خود را آغاز کند. از سال۱۳۶۳ نیز بهتدریس در دانشگاههای مشهد، نیشابور، شیروان، فریمان و سبزوار پرداخت و علیرغم بازنشستگی در سال1376، تدریس خود را در دانشگاه ادامه داد. رضا افضلی نشان درجهیک هنری از وزارت ارشاد داشت و سالها برای روشننگهداشتن مشعل انجمنهای ادبی مهم مشهد تلاش کرد.
«در شهر غمگرفته پاییز» (1357)، «نگاهی از ساحل به دریا؛ یادنامه استاد احمد گلچینمعانی» (1377)، «آهوی ارغوانی؛ ترجمه کتابی از فیصل الحجلی» (1378)، «شناختنامه محمد قهرمان» (1384)، «گریه در گلو کردن؛ مجموعه سرودههایی در سوگ و ستایش استاد محمد قهرمان» (1392)، «پرواز لاهوتی؛ یادنامه زندهیاد استاد حسن لاهوتی» (1393)، «در شناخت استاد قدرتا... شریفی» (1394)، «تصحیح دیوان احمد شهنا» (1394) و 6مجموعهشعر بهنامهای «برکهای شفاف چون صبحی زلال»، «چیزی به آفتاب نمانده است»، «آنچه میخواستم این نبود»، «قاصد خوشخبر»، «ترانههای تورنتو» و «منظومه مشهدیهای قدیم» از آثار اوست.
او چشموچراغ انجمنهای ادبی بود و دریای ژرف و بیکران فرهنگ خراسان را وجببهوجب میشناخت و در شناخت ادبیات فارسی و عربی استاد بود؛ در عین حال برای آموزش جوانان از هیچ کوششی فروگذار نمیکرد.
گفتن از فضایل اخلاقی استاد افضلی کار سادهای نیست. معنای حقیقی شاعر در وجود او تجلی یافته و بهجای زنده بود و بهجای همه زندگی کرد. معنای نامش معنای او بود و همانگونه که «رضا» مقام واصلان است، آرامش و رضایتی از تلخوشیرین روزگار داشت. قدردان زندگی و برای خدمت بهخلق پیشگام بود. نخستین کسی بود که در فقدان شاعران بزرگ خراسان دستبهکار میشد و از کسانی بود که برای اختصاص مقبرهالشعرای توس به آرامگاه شاعران خراسانی کوشش فراوان کرد و دریغا که چنین انسانهایی در این دیار مورد بیمهری قرار گیرند؛ آن هم کسی که هرگز بغض و کینهای بهخود راه نمیداد و برای سلامتی دشمنش نیز دعا میکرد.
اگرچه این خاک نیست که به انسانها ارزش میبخشد، بلکه این انسانها هستند که به خاک ارزش میبخشند، اما دریغا که با دفن پیکر زندهیاد رضا افضلی در مقبرهالشعرای توس در جوار فردوسی بزرگ و دوستان شاعرش موافقت نشد و پیکر این شاعر بزرگ بهناچار در قطعه هنرمندان بهشترضا(ع) بهخاک سپرده شد. گفتنی است که کوششها و رایزنیهای فراوانی در روزهای اخیر برای خاکسپاری استاد در مقبرهالشعرای توس انجام شد، اما با این بهانه که «مقبرههای باقیمانده در مقبرهالشعرای توس همه سیمان و سنگ شدهاند و دیگر کسی در آنجا خاکسپاری نمیشود»، این مهم انجام نشد.
همسر استاد نیز با تأکید بر اینکه «وصیت استاد این بوده است که در مقبرهالشعرای توس بهخاک سپرده شود اما نشد»، اگرچه اصرار داشتند بهعلت شیوع کرونا مراسم بسیار محدود برگزار شود و اطلاعرسانی عمومی صورت نگیرد، اما تنی چند از شاعران و نویسندگان و دوستان استاد، خانواده ایشان را در این مراسم همراهی کردند.