طنین موسیقی ایرانی در قلب ایتالیا | شعر و صلح میان دو تمدن جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۲۵ به «لاسلو کراسناهورکایی» اهل مجارستان رسید مجموعه نمایشی «دو نفره‌ها» در رادیو + زمان پخش انتشار دوبله فیلم «چهار شگفت‌انگیز: اولین قدم‌ها» از فیلیمو مناسبت‌ها و تقویم فرهنگی‌هنری امروز (جمعه، ۱۸ مهر ۱۴۰۴) برنامه‌های گالری‌های مشهد در روز‌های آتی (۱۷ مهر ۱۴۰۴) انتشار اشعار منتشرنشده «شیموس هینی» برنده نوبل پرواز بر فراز کلمات | درباره ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی و راهکار‌هایی که شما را ترغیب به خواندن می‌کند حکایت بهروز و وصیت سه‌جانبه دبیر هجدهمین جشنواره هنر‌های تجسمی فجر معرفی شد تقدیر از «هوشنگ مرادی کرمانی» به مناسبت هفته کودک نامزد‌های نوبل ادبیات ۲۰۲۵ معرفی شدند تبلور اندیشه‌های مکتب شیعه در هنر استاد محمود فرشچیان فصل دوم «دکستر: رستاخیز» در راه است هماوردیِ تجدد و سنت | گفت‌و‌گو با علی صنعوی درباره ترجمه رمان «زمستان در مادرید» که به جنگ داخلی اسپانیا می‌پردازد برنامه «انارستان» روی شبکه افق
سرخط خبرها

کتاب «۵۳ قصه سه سوته» منتشر شد

  • کد خبر: ۳۴۵۹۳۷
  • ۲۸ تير ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۶
کتاب «۵۳ قصه سه سوته» منتشر شد
کتاب «۳+۵۰ قصه سه سوته» شامل ۵۳ داستان کوتاه در قالب طنز و شوخی منتشر شد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ کتاب «۳+۵۰ قصه سه سوته» به قلم حجت الاسلام سیدمحمد مهاجرانی قصه‌هایی را روایت می‌کند که هم جنبه طنز و شوخی دارد و هم درس آموز و عبرت انگیز است.

نویسنده در این کتاب بدون مقدمه به سراغ ۵۳ قصه رفته است؛ در یک قصه، داستان کوه مهربان را تعریف می کند که از هیجان فریاد می زند «خدا را شکر» و در قصه بهار به این ضرب المثل اشاره می کند که «با یک گل بهار نمی شود.» در داستان آرزوها می خوانیم: کلاغی که روی تنه درخت بود، سرش را عقب برد و با سرعت جلو آورد و نوکش را محکم به تنه سخت درخت کوبید. نوکش شکست و کله اش باد کرد و چشم چپش کبود شد! خسته و پکر از روی شاخه پرید تا به لانه اش برگردد. نگاهش به دارکوبی افتاد که گوشه باغ روی شاخه نشسته بود و زور می زد تا مثل کلاغ ها قار قار کند.

دکتر و بچه محل

در داستان دکتر می خوانیم: آقای دکتر سلام! ببخشید خیلی سرم درد می کنه! نمی دونم میگرنه یا به خاطر سرماخوردگیه! احتمال زیاد می دم سرماخوردگی باشه! لطفا یک بسته قرص سرماخوردگی برام بنویس! برای محکم کاری، استامینوفن کدیین هم بنویس! آب ریزش بینی ام هم خیلی زیاد شده؛ اگه زحمتی نیست یه دیفن هیدرامین برام بنویس! سرفه هام هم شدیده؛ اگه می شه یه شربت اکسپکتورانت برام بنویس! احساس کوفتگی شدید هم دارم. حدس می زنم به خاطر همین سرماخوردگی باشه. اگه شما دو سه تا آمپول پنادر بنویسی و بزنم راحت می شم! راستی احساس ضعف و بی حالی شدید هم دارم و فکر می کنم برای محکم کاری خوبه که یک سِرُم بزنم. دستت درد نکنه آقای دکتر!

در داستان بچه محل آمده است: توی راه شیری قدم می زدم. شخصی پرسید «بچه کجایی؟» گفتم اصفهان. به مغزش فشار آورد و چند بار اصفهان را بر لب آورد و بعد با تعجب پرسید «اصفهان کجاست؟» گفتم در مرکز ایران. تعجبش زیاد شد؛ «ایران کجاست؟» گفتم در آسیا. تعجبش بیشتر شد «آسیا کجاست؟» در کره زمین. تعجبش خیلی زیاد شد «زمین کجاست؟» در منظومه شمسی. تعجبش خیلی خیلی زیاد شد. «منظومه شمسی؟! چه اسم عجیبی! کجاست؟» گفتم توی همین کهکشان راه شیری. لبخندزنان دستش را جلو آورد «پس تو هم اهل راه شیری هستی. پس با هم بچه محلیم».

خبر تلخ

- الو سلام

- سلام جانم. بفرمایید!

چیزی می خواستم بهت بگم. نمی دونم چطور بگم؟! چون خبرهای تلخ رو نباید یهویی گفت!

- مگه چی شده؟

چیزی نیست. خروست فرار کرده!

- وای! جدی؟ چرا؟

تقصیر اسبت بود! یک دفعه رم کرد و دور حیاط دوید و هرچی مرغ و خروس و بوقلمون داشتی از خونه فراری داد. خودش هم فرار کرد!

- وااای! اسبم هم فرار کرده؟!

آره بابا! شتر وحشی شد و به اسبت حمله کرد. اسب هم وحشی شد و فرار کرد. شتر هم به دنبالش دوید و رفت که رفت!

- وااای شترم هم فرار کرده؟!

آره بابا! تقصیر پسر شیطونت بود! یه عالمه ترقه قایم کرده بود توی انبارتون. انبارتون منفجر شد و شترت وحشت کرد و و حشی شد و به اسبت حمله کرد!

- وااای انبارمان خراب شده؟

آره! انبار و آشپزخانه و اتاق ها و به قول معروف کُل خونه! البته خدا رو شکر کسی توی خونه نبوده!

«۳+۵۰ قصه سه سوته» توسط نشر کتابک در ۸۷ صفحه و در دو هزار نسخه برای کودک و نوجوان به چاپ رسیده است. محسن خرقانی، گرافیست و رضا مکتبی تصویرگر این کتاب هستند.

منبع: ایرنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->