به گزارش شهرآرانیوز، آیا «وطن» در ادبیات فارسی، سرزمینی جغرافیایی است یا عالمی عرفانی؟ این پرسشی بود که عصر امروز (۷ مردادماه ۱۴۰۴) در نشست ادبی وطن در دنیای کودک و نوجوان در محل حوزه هنری انقلاب اسلامی خراسان رضوی با بررسی شاهنامه، اسکندرنامه و حمزهنامه از سوی دکتر مهدی فردوسی مشهدی، استاد ادبیات دانشگاه بین المللی امام رضا (ع)، مطرح شد.
در این نشست فردوسی مشهدی، به بررسی ابعاد تاریخی و فرهنگی قومیت و جایگاه آن در ادبیات کلاسیک و عامه ایران پرداخت و گفت: روایتهای پهلوانی از شاهنامه تا حمزهنامه، بازتابدهنده کشمکشهای قومی و هویتساز برای نسلهای مختلف بودهاند.
این استاد ادبیات با تعریف قومیت بهعنوان مجموعهای از پیوندهای تباری، نژادی و مذهبی گفت: قومیت انتخابی نیست؛ انسان در یک قوم زاده میشود، اما ملیت، همانند تابعیت، انتخابی است و میتواند تغییر کند.
او یادآور شد: در جوامع مختلف، اقوام گوناگون در یک سرزمین زندگی کردهاند، اما ریشههای قومیشان حفظ شده است؛ مانند شهروندی آمریکایی با تبار فرانسوی.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: تمایزات قومی در تاریخ بارها منجر به جنگ و درگیری شده است هر قوم در تلاش بوده است از قلمرو خود دفاع کند یا آن را گسترش دهد و طرف مقابل، بهعنوان دشمن تلقی میشده است.
وی با اشاره به واژه «پهلوان» که ریشه در زبان پهلوی دارد، گفت: پهلوانان علاوه بر توان نظامی، به فضیلتهای اخلاقی نیز شناخته میشدند.
او افزود: در ادبیات کهن، دو گونه روایت از پهلوانان دیده میشود؛ یکی روایت نظامی که بر دلاوریها تأکید دارد و دیگری روایت اخلاقی در قالب فتوتنامهها.
فردوسی مشهدی یادآور شد: این مفاهیم در آثار معاصر نیز بازتاب یافتهاند، از جمله در مجموعه پویانمایی «پهلوانان».
این پژوهشگر ادبی همچنین به چهار نگاه اصلی به «وطن» در متون کلاسیک از جمله وطن قومی و نژادی (مانند شاهنامه فردوسی)، وطن دینی و ایمانی (مانند جریان شعوبیه)، وطن بومی و اقلیمی (زادگاه شاعر یا هنرمند) و وطن عرفانی (ملکوت و عالم غیب، در آثار مولوی) اشاره کرد.
به گفته او، این رویکردها نشان میدهد که مفهوم وطن در طول تاریخ ادبیات ایران پیوسته در حال بازتعریف بوده است.
فردوسی مشهدی با اشاره به اسکندرنامه توضیح داد: ماجرای اسکندر مقدونی تقابل یک قوم بیگانه با قوم ایرانی است؛ اسکندر مهاجم برای گسترش قلمرو وارد ایران شد و این روایت در چارچوب دفاع از وطن قرار میگیرد.
وی یادآور شد: نسخههای متعددی از این اثر وجود دارد، از جمله نسخه هفتجلدی صفوی.
او به اقتباسهای معاصر نیز اشاره کرد و گفت: کتاب قصه خواندنی شرفنامه (اسکندرنامه نظامی) نوشته احسان عظیمی و منتشرشده در سال ۱۳۹۵ توسط نشر پیدایش، با الهام از روایت نظامی برای نوجوانان بازآفرینی شده است.
این استاد دانشگاه سپس به حمزهنامه پرداخت و گفت: هرچند قهرمان داستان حمزه نام دارد، اما ارتباط مستقیمی با عموی پیامبر اسلام (ص) ندارد. این اثر تلفیقی از عناصر تاریخی، افسانهای و دینی است که تقابل ایران و عرب را به تصویر میکشد.
وی توضیح داد: حمزهنامه ماجراهای متعدد نبرد، سفر و پیوندهای خانوادگی را روایت میکند و در پایان با دیدار حمزه از پیامبر (ص) و پذیرش اسلام به اوج خود میرسد.
فردوسی مشهدی به اقتباس معاصر این اثر اشاره کرد: کتاب «امیر حمزه صاحبقران و مهتر نسیم عیار» نوشته محمدعلی انصاری در سال ۱۳۹۷ منتشر شد که بازآفرینیای از همین روایت است.
وی یادآور شد: پهلوانی تنها در متون کلاسیک بازتاب نیافته، بلکه ادبیات عامه نیز حامل این روایتها بوده است. او به کتاب «افسانههای پهلوانی ایران» اثر حسن ذوالفقاری اشاره کرد که ۶۰ داستان پهلوانی از جمله ابومسلمنامه، مختارنامه، امیرارسلان نامدار و رستمنامه را گردآوری کرده است.
این استاد ادبیات تأکید کرد: در دوره صفوی، ادبیات داستانی با افسانهسازی گسترده همراه شد. او نمونه بارز را «روضهالشهدا» اثر ملاحسین واعظ کاشفی دانست که به گفته کارشناسان، سرچشمه مجالس روضهخوانی شد.
فردوسی مشهدی در پایان خاطرنشان کرد: از شاهنامه فردوسی تا مثنوی مولوی، اسکندرنامه نظامی و حمزهنامه، مفهوم وطن و قومیت پیوسته در حال بازتعریف بوده و این روایتها، علاوه بر نقش هویتساز، بستری برای بازآفرینی در ادبیات و هنر معاصر، بهویژه برای نسل جوان فراهم کردهاند.