روزنامه شهرآرای مشهد کمپین شایان توجهی به راه انداخته است.
بیشتر ما در این زمانه تنها هستیم. باور نمیکنیم. تنها یک دستگاه کوچک گوشیهوشمند اکثریت جامعه را همراهی میکند. از بچههای سهساله تا آدمهای هفتادساله.
من میدانم که فضای مجازی خود بهنوعی امکان وصل بودن به یکدیگر را فراهم میکند ولی در پایان توضیح میدهم که چرا آن ارتباط پاسخ به این کمپین نیست. همهجا و در همهحال دقیقا این وسیله که برای ارتباط درست شده، باعث شده است تنها بمانیم. وقتی همه تنها باشند، کسی نمیتواند دیگری را ببیند.اگر گفته میشد همه سعی کنیم دیگران را ببینیم، بهتر بود. ولی همین تلنگر این کمپین که همه به هم ربط داریم نیز ضروری است که افراط در غرق شدن در فضای مجازی مانع آن شده است.
زیاد دیدهاید: گاهی کسی درخواست میکند کمی نزدیکی غیرمجازی داشته باشیم، حرف بزنیم، همدیگر را اصلا لمس کنیم، بدنمان را همراه خودمان به بازی دعوت کنیم، چشمهایمان را به هم خیره کنیم، رنگ پوست یکدیگر را ببینیم، دست پدر و مادر را ببوسیم، غمهای چهره خواهر و برادر را حس کنیم، تن را به ورزش و شنا و هوا بسپاریم؛ سر از گوشی برنمیدارند و به این حرفها توجه نمیکنند.
اگر هم مجبور شوند چندلحظهای جدا شوند چنان التهاب و انتظار بازگشت به گوشی در وجودشان ذُقذُق میکند که هر مخاطبی ترجیح میدهد حرف و رفتارش را مختصر کند تا او زودتر بتواند به گوشی بازگردد، به این دلیل ما دیگر به هم ربط نداریم. به فضای مجازیمان فقط ربط داریم. حتی طبیعت اطرافمان را هم نمیبینیم. درختها را، گلها را، فوارههای آب را، کوههای اطراف شهرمان را.از این بالاتر فصلها را هم نمیبینیم. نه حواسمان به سبزی زیبای بهاری است و نه گرمای تابستانی که مطبخ میوههای قشنگ است و نه برگهای زرد و سرخ و نارنجی درختها در پاییز و نه رقص زیبای فروریختن برف در زمستان. همه اینها نشانههای فاجعه مرتبط نبودن ما به یکدیگر است.عدهای بر این باورند که فضای مجازی هم خودش عامل ارتباط است و کسی که سر در گوشی دارد به همان میزان با دیگران از طریق گوشی ارتباط دارد .این حرف بهصورت کلی میتواند درست باشد اما در عمل به دلیل تنوع تولیدات گوناگون فضای مجازی هر فردی فقط به سراغ علایق خود میرود و از سایر حوزهها کاملا جدا و بیاطلاع میماند.حتی در گوش دادن به تلویزیون و ماهواره، در کنار علایق افراد به شبکه مربوط، بالاخره به چندنوع سلیقه و تفاوت برخورد میکردیم، اما الان در فضای مجازی کسی که طرفدار یک جناح است، فقط در کانالهایی که محتوایش را دوست دارد عضو میشود و از نظرات بقیه کاملا بیخبر میماند و این بیخبری تولید خشونت میکند. هرچه محتوای مورد علاقهاش را بیشتر میخواند، تنهاتر میشود و حس میکند به دیگری ربطی ندارد. جدا از سیاست کسی که به یک رشته کاری -مثلا خیاطی، خریدوفروش، فشن، لباس، غذا و...-علاقهمند است، فقط در این حوزهها غرق میشود و حوزه مجازی نمیتواند او را به دیگران مرتبط کند .ما باید در استفاده از فضای مجازی متعادل باشیم. سهم زندگی حقیقی را بدهیم، لذت دیدن، لمس کردن، با هم بودن، خانواده، فهم مشکلات نزدیکان، شادی و غمهای مشترک را بشناسیم تا انسان باشیم و بفهمیم واقعا به یکدیگر ربط داریم.
حجت الاسلام محمد علی ابطحی
فعال سیاسی