افرادی متخصص و مورد اعتماد بدنه ورزش، پس از جلسات کارشناسی و حتی طی فرآیند غربالگری، بهعنوان گزینههای اصلح برای تصدی مدیرکلی معرفی شدند، اما نه تنها وزارتخانه چالش ایجادشده را مدیریت نکرد، بلکه با نادیده گرفتن ظرفیتهای استان، ورزش خراسان رضوی را در حالت انتظار و رکود نگه داشت.
حال این سؤال جدی مطرح است که چرا برای استانی با این جایگاه، با عنوان پایتخت معنوی ایران و با سابقهای درخشان در کسب رتبههای اول تا سوم کشور در حوزه ورزش، تصمیمی جدی گرفته نمیشود؟ آیا ورزش این خطه برای وزارتخانه اهمیت ندارد؟
سالهاست که خراسان رضوی، گرفتار مدیرانی شده که نه از بطن ورزش آمدهاند، نه شناختی از آن دارند. مدیرانی که آمدند، نشستند، امضا زدند و رفتند، بیآنکه اثری از خود برجای بگذارند. عجیبتر آنکه مدیر کل غیر ورزشی اسبق کارشناسی بدون کوچکترین رزومه ورزشی، ابتدا به عنوان معاون، سپس سرپرست اداره معرفی میکند؛ و حالا زمزمههایی از تلاش برای تثبیت همان جایگاه در اوج افول ورزش استان به گوش میرسد.
امروز باید پرسید: ورزش همگانی استان کجاست؟ ورزش قهرمانی چه جایگاهی دارد؟ چند نفر برای مسابقات آسیایی و جهانی اعزام شدهاند؟ چند هیأت ما عملاً تعطیل هستند؟ چند شهرستان حتی رئیس اداره ورزش ندارند؟ و مهمتر از همه، چند درصد مسئولین ورزشی حتی پاسخگوی تلفن سرپرست فعلی هستند؟
در شرایطی که نیازمند تخصص، دلسوزی و تعهدیم، چرا افرادی که حتی در مدیریت سادهترین امور ناکاماند، همچنان بهدنبال تثبیت موقعیت هستند و در مصاحبههایشان از جلسات استانداری، کنسرسیوم و «روزهای طلایی ورزش» سخن میگویند؟ این رفتار، مصداق روشن «یکی به نعل، یکی به میخ زدن» است.
میزبانی بازی فوتبال لیگ برتر در مشهد، شاید مُسکّنی برای جوانان مشتاق باشد، اما در واقع چیزی جز هزینهتراشی برای ورزش استان نیست؛ وقتی که ساختارها تعطیل و بدنه ورزشی این شهر و استان رها شده است.
متأسفانه در همین دوره سرپرستی، برخی مسئولان بیشتر بهدنبال دیدهشدن، عکس گرفتن و تبلیغات شخصی بودند تا ورود جدی به میدان عمل.
امیدوارم هرچه زودتر آقای دنیامالی، با درک واقعبینانه از وضعیت، و با احترام به نگاه تخصصی و مشورتی استاندار محترم و جامعه ورزش، تصمیمی شایسته و درخور برای مدیرکلی ورزش خراسان رضوی بگیرند. این استان، بیش از این تاب بلاتکلیفی ندارد.