شلیک، با کمی تأخیر | نگاهی به سریال «شکارگاه»، اثر جدید نیما جاویدی گفت وگو با محمدتقی امیدیان، طراح نخستین پرتره امام خمینی (ره) بر روی اسکناس ها آموزش داستان نویسی | چشم‌هایی که در اعماق برق می‌زنند شاعر « اسب‌‌سالگی»: باید خط و خراشی روی صفحه هستی بیندازم برنامه‌های گالری‌های مشهد در روز‌های آتی (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) ابوتراب خسروی: ممیزان دچار سوءتفاهم شده‌اند درباره سریال «۰۲۴» و ماجرای حضور زنان در یک رختشوی‌خانه درگذشت «گِرِگ ایلس،»نویسنده ژانر جنایی اکران مستندی درباره روایتی تاریخی از یک روزنامه‌نگار مبارز «قپان» به جشنواره فیلم تورنتو رسید گفت‌و‌گو با کارگردان فیلم کوتاه «سیاه ماهی» به بهانه راه‌یابی به جشنواره ایسفا انیمیشن «ژولیت و شاه» نخستین جایزه بین‌المللی خود را دریافت کرد پلنگ طلایی لوکارنو برای چهارمین بار به فیلمی از ژاپن رسید اکران «هابیت۳» ‏در خانه هنرمندان ایران مستند «کودتا‌های مورد حمایت آمریکا» روی آنتن تلویزیون+ زمان پخش «پوران درخشنده»: ۹ سال در انتظار مجوز بوده‌ام آلبوم «یک دَمِ یار» با صدای پوریا اخواص منتشر شد
سرخط خبرها

مروری بر میراث هنری سیدضیاءالدین دری در سالگرد هفتم درگذشت او

  • کد خبر: ۳۵۲۱۸۵
  • ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۳
مروری بر میراث هنری سیدضیاءالدین دری در سالگرد هفتم درگذشت او
امروز ۲۶ مرداد ماه هفتمین سال از دست دادن سیدضیاءالدین دری کارگردان شناخته‌شده کشورمان است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ امروز ۲۶ مرداد ماه ـ هفتمین سال از دست دادن سیدضیاءالدین دری کارگردان شناخته‌شده کشورمان است. هنرمندی که به‌رغم تلاش‌های چندساله برای به تصویر کشیدن بخشی از تاریخ ایران، چنان به هنگام تولید و پخش «کلاه پهلوی» آزرده خاطر شد که وقتی سریالش به پایان رسید، با یک جمله همه حسش را بازگو کرد: «پرونده «کلاه‌ پهلوی» بسته شد؛ دشمنان خوشحال شوند»!

شاید این روزها راحت‌تر پذیرفته شود که نمایش واقعیت‌های تلخ و رفتارهای نادرست یک برهه تاریخی در یک فیلم یا سریال، به معنای ترویج و تایید تمامی آن‌ها نیست؛ هرچند تجربه «تاسیان» و «سووشون» (که در شبکه نمایش خانگی هم ساخته شدند) نشان داد که هنوز تا نقطه مطلوب فاصله داریم.

این مشکل را کارگردانی مانند سیدضیاءالدین دری، دو دهه قبل و به هنگام ساخت «کلاه پهلوی» با تمام وجود حس و با این همه تلاش کرد فضایی متفاوت را در صداوسیما رقم بزند؛ رویکردی که البته بعدها امتداد پیدا نکرد و حتی کم‌رنگ‌تر هم شد.

او به درستی اشاره کرده بود که «مردم ما این‌ها را می‌فهمند» و نباید تصور کرد چون در سریال یک شخصیت مشروب می‌خورد یا رفتاری اشتباه دارد، مردم هم باید همان کار را انجام دهند. دری معتقد بود که اگر برای هر صحنه‌ای بخواهیم هشدار بدهیم یا زیرنویس کنیم که «این کار خوب نیست و سراغش نروید»، دیگر فیلم نمی‌شود.

با این همه کارگردان «کلاه پهلوی» این شانس را داشت که ۷۰ درصد از آنچه که مد نظرش بود را در «کلاه پهلوی» پیاده کند و تاکید می‌کرد: «این میزان در صداوسیمای کشور ما درصد کمی نیست.»

سعید واثق فیلمبردار «کلاه پهلوی» در وصف حال آن روزها گفته بود: «در انتقاد نسبت به «کلاه پهلوی» بیش از حد حاشیه‌ها را وارد قضیه کردند به طوری که انگار آقای دری جنایت بزرگی کرده که «کلاه پهلوی» را ساخته است!»

دری در این نگاه تنها نبود. چنانچه داریوش فرهنگ در نشستی که همان سال در ایسنا برگزار شد، تاکید کرده بود: «یک بازیگر آیینه تمام نمای اجتماعش و بازگو کننده‌ی شرایط، بی‌عدالتی‌ها، بحران‌هاست؛ بنابراین اگر این صفات در نقشی که می‌خواهد بازی کند نباشد بازی نمی‌کند، مگر آنکه خودش آن صفات را وارد بازی‌اش کند.»

فرهنگ حتی اذعان کرده بود که آنچه را که باور نداشته به زبان نمی‌آورده؛ مثلا در «کلاه پهلوی» جملات شعارگونه را نمی‌گفته است.

سید ضیاءالدین دری هفت سال بعد از ساخت «کیف انگلیسی» (با بازی لیلا حاتمی و علی مصفا)، حس کرده بود که مردم احساس دیگری دارند و بر اساس این احساس جدید باید سریال بسازد. او می‌گفت، «مردم ما خاص هستند و در واقع همین چیزها ما را ایرانی می‌کند.» با این همه او پایه «کلاه پهلوی» را در «کیف انگلیسی» گذاشته بود.

اوج فشارها بر دری و همکارانش زمانی شکل گرفت که شورای وقت نظارت بر سازمان صداوسیما بخاطر سریال «کلاه پهلوی» به صداوسیما تذکر داد و خواستار اصلاح صحنه‌هایی شد که «نمایش عریان و قبح‌شکنانه مفاسد اخلاقی» خوانده بود. از آن زمان تا یک ماه باقیمانده به پخش، سازندگان کلاه پهلوی روزهای سختی را برای رساندن قسمت‌ها به آنتن تحمل کردند. دری معتقد بود، تذکر شورای نظارت به خاطر فشاری که متحمل می‌شدند شکل گرفته با این همه سریالی که قرار بود ۵۸ قسمت باشد انقدر سانسور شد که در نهایت طی ۵۴ قسمت به پایان رسید.

او از اغلب منتقدان هم چندان دل خوشی نداشت؛ چنانچه خطاب به آنها گفته بود: «از این افراد دعوت می‌کنم که فقط یک سکانس معادل «کلاه پهلوی» را بنویسند و در نهایت اگر همان‌هایی که کار من را قبول کردند، کار آن افراد را هم قبول کنند، شخصا استعفایم را می‌نویسم و می‌گویم من دری شکست خوردم و دیگر کار نمی‌کنم چرا که عده‌ای سعی دارند به طور کلی مرا از دایره کار بیرون کنند در حالی که من با خدا معامله می‌کنم.»

منبع: ایسنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->