خادم | شهرآرانیوز؛ فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی، که دیرزمانی در برابر فرهنگ رسمی و ادبیات مکتوبْ آنها را وزنی نمینهادند، امروز مسائلی مهم شناخته میشوند که پژوهش در آنها منافع بسیاری دارد، هم فواید اسطورهشناختی و تاریخی و هم عواید زبانشناختی و ادبی؛ برای همین است که پژوهشگرانی از شاخههای متعدد و متنوع به آن روی میآورند و به قدر دانش و کوشش خود از آن بهره میگیرند.
خوشبختانه، در ایران نیز -که میراثی عظیم از فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی دارد- پژوهشگرانی در این مسائل غور کردهاند. یکی از این پژوهشگران، همشهری فقید ما، زندهیاد محسن میهندوست، بود.
کوتاه درباره پژوهشگری که نیم قرن به پژوهش در فرهنگ عامه و اوسنهها پرداخت
خادم| محسن میهن دوست (۸ بهمن ۱۳۲۳ – ۱۳ شهریور ۱۴۰۱) حدود نیم قرن به پژوهش در فرهنگ عامه، اسطوره شناسی و افسانه پژوهی مشغول بود که حاصل آن کتابهایی مانند «اسطوره آب، چیستی پری»، «اوسنههای بخت»، «اوسنههای پهلوانی-تغزلی و درنگی تحلیلی و نظری در آن ها»، «اوسنههای چندموضوعی و درنگی در اصطلاح 'مکر زن'»، «اوسنههای خواب و درنگی تحلیلی و نظری در آن ها»، «اوسنههای عاشقی»، «باکرههای پری زاد»، «پریان آب، انار بهشتی»، «پژوهش عمومی فرهنگ عامه»، «سمندر چل گیس»، «سنت شکن»، «کله فریاد»، و «نه کلید» است که در سالهای مختلف ناشرهایی همچون مرکز، توس، گل آذین، ترانه و کتاب سرای تندیس منتشر شد.
ابهام و رازآلودگی زندگی و مرگ و همه مصائب همراه آن از مهمترین انگیزههای او برای پرداختن به فرهنگ عامه و ریز شدن در آن بوده است، به قصد یافتن پاسخ یا -دست کم- قرار گرفتن. میهن دوست، خود، در گفت وگویی با مجله «بارثاوا» در سال ۱۳۹۷، به این موضوع اشاره کرده است: «آدمی از مواجهه با مرگ در رنج است. بنابراین، این شد که من رفتم به سراغ موشکافی استعارهها و نشانهها و آیینها تا بفهمم چگونه این مردمان جهان و بلکه مردمان داخل این جغرافیای ناباور با جدالی درگیرند که جدال ناخواسته است.»
او، در گفت وگویی که سال ۱۳۸۷ با «کتاب ماه هنر» داشته، درباره قدمت و اهمیت ادبیات شفاهی گفته است: «ادبیات شفاهی قدمتی برابر با زبان دارد و در آغازْ حاصل همان رابطه میان انسان با انسان و طبیعت و اشیا بوده است. من نمیدانم نخست آیینهای ابتدایی به وجود آمدهاند یا اسطوره ها، اما شک ندارم که نخست اوسنهها بودهاند و بعد کسی (یا افرادی) آنها را جمع و در شکل اسطوره بیان میکند. بنابراین، ادبیات شفاهی 'ادبیات آغازین ارتباط' میان انسان با هستی است.»
میهن دوست، در ادامه این گفتوگو، ضمن نفی تقابل ادبیات شفاهی با ادبیات نخبه گرا، افزوده است: «نخبگان، معمولا، از ادبیات شفاهی بهره میگرفتهاند: مولوی، فردوسی، بابا طاهر، عبید، .... ادبیات شفاهی ذهنیتی بکر است که حاصل تفکری بی واسطه و طبیعت گرا بوده و 'می گوید'، بی آن که ادعای 'گفتن' داشته باشد.»
میهن دوست، از اواخر دهه ۴۰ خورشیدی، به عنوان پژوهشگرِ «پژوهشکده مردم شناسی و فرهنگ عامه» به نقاط مختلف ایران سفر کرد و به کار پژوهش و تحقیق در افسانهها و فولکلور اقوام مختلف کشور پرداخت. او البته عمده توش وتوان خود را در خراسان، و خاصه در مرکز و جنوب خراسان، صرف کرد.
میهن دوست زاده مشهد و از خطه خراسان بود، اما تمرکزش بر این جغرافیا فقط به این دلیل نبود، چنان که در همان گفتوگو با مجله «بارثاوا»، ضمن اشاره به قابلیتها و ویژگیهای خراسان و مردم و شاعران آن، گفته است: «وقتی موشکافانه نگاه میکنی، میبینی که خراسان جغرافیایی بسیار جادویی دارد. شعر ما شعر فلسفی است. [..]مرگ شناسی در خراسان ریشه دار است، از رودکی تا فردوسی و همین طور بیایید تا عصر حاضر.»
درهرحال، به گفته محمد جعفری (قنواتی)، سرویراستار «دانشنامه فرهنگ مردم ایران»، محسن میهن دوست در حوزه افسانه پژوهی -هم در عرصه ثبت و ضبط، و هم در تحلیل آن- دستاوردهای درخشانی برای فولکلورپژوهی ایران داشته است.
گپی با سیدمهدی سیدی درباره محسن میهن دوست و اهمیت کارهای او
رادمنش|سیدمهدی سیدی، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ، که -علاوه بر آثاری درباره فردوسی و «شاهنامه» و «تاریخ بیهقی» - تألیفاتی درباره فرهنگ و هویت خراسان دارد، با تأکید بر اهمیت مجموع کارها و آثار منتشرشده محسن میهن دوست، کتاب «کله فریاد» را بهترین اثر این پژوهشگر و اسطوره شناس و افسانه پژوه میداند، اثری که در دهه ۵۰ منتشر شد و -به گفته سیدی- هیچ کدام از آثار دیگر میهن دوست نتوانست پا جای پای آن بگذارد. به مناسبت سالروز درگذشت میهن دوست، گفت وگویی کوتاه با سیدی داشتهایم که در ادامه میآید.
سیدی درباره میهن دوست میگوید: «محسن میهن دوست آدم پرکاری بود و کارهای زیادی انجام داد که بیشتر آنها هم منتشر نشد، کارهایی که -به خصوص- پیش از انقلاب انجام داده بود. هر وقت میدیدمش -از دوستان خوب من بود- از کارهایش میگفت و آنجا میدیدی که چقدر کار منتشرنشده دارد.
وقتی هم بهش میگفتم: 'چرا چاپ نکردی؟ ' میگفت قابل چاپ نیست. اما، از آن چیزهایی که چاپ کرد، کتاب 'کله فریاد' مشهور است، که از اولین کارهای او و مربوط به پیش از انقلاب بود. آن زمان، میرفتند بین مردم میگشتند و مصاحبه ضبط میکردند و پول خوبی هم میگرفتند.
'کله فریاد' کار خوب و پختهای است که دوبیتیهای خراسان است. اما، پس از انقلاب، بیشترْ اوسنهها را جمع میکرد. برای آن هم بین مردم نمیرفت. بعد از انقلاب، ندیدم میهن دوست بلند شود مانند یک محقق به روستاها برود و با مردم صحبت کند؛ همان یادداشتهای قبل از انقلابش را سروسامان داد و به شکل چند کتاب با نام کلیِ 'اوسنه ها' چاپ کرد. این آثار ویژگی تازگی و زنده بودن کار پژوهشگری که به روز باشد را نداشت.»
او ادامه میدهد: «میهن دوست فرضیاتی هم راجع به اسطوره و افسانه و مرگ داشت و درباره اش حرف میزد. در ذهنش مطالب زیاد و فراوانی بود که، اگر فرصت میکرد و آرامش لازم را برای کار داشت، شاید حرفهای متین و سنگینی هم میزد. البته این حرفها را بیشتر در مقالاتش زده است. یک سری خواص میفهمند و میخوانند و لذت میبرند، اما به درد متوسطِ مردم کمتر میخورد و برایشان قابل فهم نیست. واژگان و اصطلاحات خاص خودش را داشت.
آدم محقق و زحمت کشی بود، ولی به اندازه اندوخته هایش کارهای مفیدِ به دردبخور منتشر نکرد. آنهایی که منتشر کرد کمی شلوغ است. آخرین بار، پانزده روز پیش از فوتش به احوال پرسی او رفتم. میدیدم حالش خراب است. گفتم: 'برادر! با این کتابها چه کار میخواهی بکنی؟ ' جواب درستی نمیداد. بعد هم که درگذشت و نمیدانم سرنوشت کتاب هایش چه شد.»
سیدی درباره اهمیت فرهنگ عامه و پرداختن به آن میگوید: «آنچه ما از گذشته اطلاع داریم و میخوانیم تاریخ است. معمولا هم تاریخ حکومت هاست، که کِی آمدند سر کار، با کی جنگیدند، و کجا پیروز شدند و کجا شکست خوردند. حتی بیهقی که مورخ است و 'تاریخ بیهقی' را نوشته هم ایراد دارد بر این نوع تاریخ نویسی. کمتر گزارشگری به میان مردم رفت که ببیند مردم چطور زندگی میکردند، چطور فکر میکردند، چه باورهایی داشتند، چه افسانههایی داشتند و .... این را کمتر میگفتند.
پیشینیان کمتر از این کارها کردهاند. آقای محسن میهن دوست مغتنم بود. در دورهای اینها تشویق میشدند و پول میگرفتند که این کارها را انجام دهند. ویژگی این آثار هم این است که خود مردم آنها را خوب میفهمند و با شیرینی میخوانند، چون از خودشان برآمده است. میهن دوست کارهای زیادی در این زمینه انجام داد، اما هیچ کدام نتوانست پا جای پای 'کله فریاد' بگذارد. اصل موضوع بسیار اهمیت دارد؛ اما بعد از انقلاب آن گونه که باید از دانشش استفاده نبرد.»