به گزارش شهرآرانیوز، فیلم مستند «اشک عقیق» به کارگردانی حامد اعظمی که به بازتاب سنت کهن و ۱۲۰۰ساله ارادت زنان نوغان به امامرضا(ع) میپردازد، پس از پایان تصویربرداری، هماکنون به مرحله تدوین رسیده است. این اثر معنوی، به روایت حضور و نقشآفرینی زنان روستای روحآباد از توابع شهرستان رشتخوار اختصاص دارد؛ زنانی که برای نخستین بار در روز شهادت ثامنالحجج(ع)، با ارادتی خالصانه، سنت دیرینه نوغان را زنده کردند.
این مراسم باشکوه در روستای روحآباد و به همت هیئت مذهبی ابوالفضلی با مدیریت «حسین ناگهانی» و مدیریت اجرایی «مسلم ناگهانی» برگزار شد. زنان این روستا از چهارراه اصلی تا مسجد، به صورت نمادین تشییع پیکر برگزار کردند و در فضای آکنده از معنویت مسجد، به سوگواری پرداختند؛ لحظاتی که دوربین گروه فیلمسازی «حامی ویستا فیلم خراسان» بهخوبی آنها را به تصویر کشید.
اعظمی با اشاره به انتخاب موضوع «زنان نوغان» برای تولید اثر جدید خود با عنوان «اشک عقیق» این پروژه را حاصل سالها علاقهمندی به میراث فرهنگی و مقاومتهای اجتماعی زنان دانست و گفت: عامل اصلی انتخاب این موضوع، پتانسیل بینظیر آن برای نمایش یک مقاومت فرهنگی کمنظیر بود.
وی افزود: در دنیای امروز که سنتها بهسرعت رو به فراموشی هستند، اینکه گروهی از زنان روستایی در خراسان رضوی دغدغه زندهنگهداشتن سنتی ۱۲۰۰ساله را داشته باشند، یک خبر بزرگ و الهامبخش است. این فقط یک روایت تاریخی نیست، بلکه جنبشی فرهنگی و خودجوش توسط زنانی است که بیهیچ چشمداشتی میراثدار هویت اجدادشان شدهاند.
اعظمی در ادامه با بیان اینکه نخستین جرقه این ایده از یک مواجهه اتفاقی با نام «زنان نوغان» در منابع محلی شکل گرفت، گفت: در یکی از سفرها، با دوستی گفتوگو میکردم که او مدیر هیئت مذهبی ابوالفضلی روستای روحآباد از توابع شهرستان رشتخوار است. او ماجرای زنان نوغان را برایم تعریف کرد و همین کافی بود تا جرقهای در ذهنم روشن شود. اما زمانی که شنیدم زنان روحآباد خودشان پیشقدم شدهاند و این سنت را به صورت خودجوش احیا میکنند، فهمیدم با یک فرصت استثنایی مواجه هستم؛ فرصتی برای ساخت مستندی که در آن محوریت با زنان و هویت فرهنگی آنان باشد.
این مستندساز و کارگردان درباره میزان شناخت اولیهاش از زندگی زنان روستایی خراسان رضوی توضیح داد: پیش از شروع پروژه، شناخت من محدود به منابع عمومی و برخی مطالعات تاریخی بود و ارتباط مستقیم چندانی با این زنان نداشتم. اما برای اینکه روایت مستند صادقانه و عمیق باشد، تصمیم گرفتم در دل زندگی آنها حضور پیدا کنم. مدتها با آنان زیستم، نه بهعنوان فیلمساز، بلکه بهعنوان شنوندهای مشتاق. همین همراهی و گذران زمان مشترک بود که باعث شکلگیری اعتماد و ایجاد پیوندی عمیق شد.
او در بخش دیگری از سخنانش، درباره تحقیقات پیش از تولید این اثر اظهار کرد: مطالعه منابع تاریخی، سفرنامهها، مقالات پژوهشی و حتی اشعار محلی بخشی از کار بود. علاوه بر آن، با مردمشناسان و اهالی محلی مشورت کردم تا روایت مستند، هم دقیق و هم جامع باشد. البته یکی از چالشهای بزرگ ما، کمبود منابع مکتوب و جامع بهویژه از منظر زنان بود. بسیاری از روایتها سینهبهسینه منتقل شده و در اختیار ریشسفیدان یا زنان سالخورده بود. برای دستیابی به این گنجینه شفاهی، ناچار بودم زمان زیادی را صرف گفتوگوهای طولانی کنم و صبر و اعتماد متقابل بسازم.
اعظمی درباره شیوه ورود به زندگی واقعی این زنان نیز توضیح داد: کلید کار، حضور بیادعا و ایجاد رابطهای صادقانه بود. تلاش کردم بخشی از زندگی روزمره آنها باشم؛ در کارها کمک کنم، با آنها چای بنوشم و پای خاطراتشان بنشینم. همین همراهی مداوم باعث شد که دیوار بیاعتمادی فرو بریزد و آنها داستانهای ناگفتهشان را بدون ترس و فیلتر بیان کنند. در این شرایط، دوربین دیگر فقط یک ابزار ثبت تصویر نبود، بلکه به چشم آنان همراهی نامرئی و صمیمی محسوب میشد.
او درباره مهمترین چالش تولید مستند زنان نوغان خاطرنشان کرد: بزرگترین دشواری این بود که بین روایت تاریخی اصیل و نمایش توانمندی زنان امروز تعادل ایجاد کنم. هدف ما این نبود که صرفاً تاریخنگاری خشک ارائه دهیم، بلکه میخواستیم نشان دهیم چگونه یک سنت کهن در دست زنان معاصر همچنان زنده و پویاست. قانعکردن برخی افراد برای حضور جلوی دوربین و گفتن دغدغههایشان نیز چالش دیگری بود که البته با گذشت زمان و ایجاد اعتماد حل شد.
اعظمی در پایان تأکید کرد: این پروژه برای من تنها یک فیلم نبود، بلکه تجربهای انسانی و فرهنگی عمیق بود. باور دارم روایت زندگی این زنان میتواند نهتنها برای مردم خراسان، بلکه برای جامعه ایرانی الهامبخش باشد؛ چراکه یادآور قدرت زنان در حفظ هویت فرهنگی و انتقال میراث معنوی نسلهاست.