مراسم نخستین سالگرد شهادت شهید سید حسن نصرالله در مشهد برگزار شد + فیلم (۸ مهر ۱۴۰۴) نماینده سابق مقام معظم رهبری در سوریه: جامعه باید با شهدا زندگی کند + فیلم یادواره شهدا فرصتی برای جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب است مراسم اختتامیه یادواره شهدای گوهرشاد، حرم مطهر رضوی، مکه و منا برای نخستین‌بار در مشهد برگزار شد (۸ مهر ۱۴۰۴) یک شیشه مربای دل‌تنگی زینت‌هایی که بلای جان شده‌اند | درباره کتاب «آرایش و زینت» خادمان زلال رضوان در حرم مطهر امام‌رضا(ع) تقدیر شدند سردار کارگر: جنگ ۱۲ روزه آموزه‌های زیادی برای ایران و جهان به همراه داشت ساخت مساجدی سازگار با محیط زیست در اندونزی جانبازان بی‌پرونده، ترکش‌های بی‌درصد! ارائه وام مسکن به ایثارگران در روزهای آینده + رقم وام کتاب جامع اشعار عاشورایی برای مداحان اهل بیت(ع) حکم شرعی شستن لباس نجس در ماشین لباس‌شویی چیست؟ مراسم بزرگداشت سالگرد شهادت آیت‌الله هاشمی‌نژاد در مشهد برگزار می‌شود(۱۰ مهرماه ۱۴۰۴) کربلا در آستانه ایام فاطمیه سیاهپوش شد اعلام ویژه‌برنامه‌های سالروز میلاد امام حسن عسکری(ع) در حرم مطهر امام‌رضا(ع) تشکیل ۵ کمیته تخصصی برای برگزاری اجلاس بین‌المللی پیرغلامان حسینی در مشهد تعویض فرش‌های حرم مطهر امام‌حسین(ع) مادر شهیدان «حسینی‌مزینانی» پس از سال‌ها صبوری به ۳ فرزند شهیدش پیوست برگزاری نخستین همایش ملی «حقوق و کرامت انسان در سیره سیاسی ـ اجتماعی حضرت امام‌رضا(ع)» در مشهد
سرخط خبرها

سلام کردی و سِحر جهود باطل شد

  • کد خبر: ۳۵۷۴۷۶
  • ۱۸ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۳
سلام کردی و سِحر جهود باطل شد
آهنگ‌ساز تماس گرفته، می‌گوید یک شعر حماسی باشکوه می‌خواهد برای میلاد رسول‌ا... (ص). همین‌قدر کوتاه و مختصر و دشوار.

آهنگ‌ساز تماس گرفته، می‌گوید یک شعر حماسی باشکوه می‌خواهد برای میلاد رسول‌ا... (ص). همین‌قدر کوتاه و مختصر و دشوار. انگار قرار باشد اقیانوسی را در یک لیوان دسته‌دار فرانسوی بگنجانم. می‌نشنم پای صندوقچه کلماتم. همین‌طور هاج و واج نگاه می‌کنم. دست می‌برم بین رقیق‌ترین کلمات. چند باری می‌نویسم. خط می‌زنم. وزن را عوض می‌کنم.

قافیه را از سر می‌گیرم. در نمی‌آید. دارم دور خودم می‌چرخم. از هر طرف می‌روم می‌رسم به «نور» و «باران» و «آسمان». تمام آنچه از عظمت خاتم الانبیاء (ص) در سر دارم، شمایل روشنی از یک مرد عرب‌زبان مهربان است که بوی خوشی می‌دهد، صبور و آرام است و از رد قدم‌هایش، جوانه می‌روید. اینها، اما در شعر هفت هشت‌بندی من جا نمی‌شود. 

آهنگ‌ساز می‌خواهد دست به دامن کدام ساز شود؟ عود و تنبور می‌آورد یا قانون و رباب و دوتار؟ خیالم تلو می‌خورد توی سکانس‌هایی از فیلم محمدِ (ص) مجید مجیدی. آنجایی که شب ولادت است. کهکشان راه شیری تا حوالی حجاز پایین آمده و یک تکه ماه از پنجره خانه عبدالمطلب پیداست. 

آمنه، دست‌های کوچک کودکش را در دست گرفته. چند پلان جلوتر، عبدالمطلب از میانه قبیله‌اش عبور می‌کند، دستی به حجرالاسود می‌کشد و نام پسرش را می‌گذارد محمد. بت‌ها زمین می‌افتند. جمعیت گر می‌گیرد و درست از همین جای تاریخ، پرتکرارترین نام در جهان اسلام متولد می‌شود. چکه‌های زندگی محمد، سکانس به سکانس جلو می‌آید و من هنوز از کلمات عقبم. هیچ مصرعی قوت نمی‌گیرد. دلم می‌خواهد فقط بنشینم و تماشایش کنم. او به تنهایی، زیباترین غزل تاریخ اسلام است. هرچه بنویسم، دست وپا زدن است. نامش، حماسه است. نواست. 

من فقط مثل کودکانی که تازه زبان باز کرده‌اند، دوست داشتنم را دست‌و‌پا شکسته، سوار بر اوزان شعر فارسی می‌کنم: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن و بعد کلمات آهسته آهسته ردیف می‌شوند: «تمام آینه‌ها سمت نور مایل شد/ به جان خسته عالم سرور نازل شد// بتان کعبه شکست و حضور او حس شد/ ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد...». 

احساس می‌کنم کسی دستم را گرفته، دارد کلمات را می‌گذارد توی دهانم. حالا من هم به اندازه تمام آنچه از محبت او در دلم دارم، شاعر درباری بی‌سر‌و‌زبانی شده‌ام که به لکنت افتاده. با این همه شعرم را تمام می‌کنم در حالی که توی بند آخرش دست پدرانه‌اش را در این بحبوحه آخرالزمانی بر سر جهان اسلام احساس می‌کنم: «زمین به نام تو چرخید و ماه کامل شد/ سلام کردی و سِحر جهود باطل شد...»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->