به گزارش شهرآرانیوز؛ فیلم «اتاقک گلی»، به کارگردانی محمد عسگری، از جمله آثاری است که با وجود ساختاری جمع وجور و کم هزینه، توانست در فضای جشنوارهای سینمای ایران توجه مخاطبان جدیتر و منتقدان سینما را به خود جلب کند. این فیلم نخستین بار در جشنواره چهل ویکم فیلم فجر به نمایش درآمد و سپس با فاصلهای غیرمعمول و قابل تأمل راهی اکران عمومی شد؛ موضوعی که بار دیگر ناکارآمدی چرخه اکران و برنامه ریزی معیوب در سینمای ایران را برجسته کرد.
محمد عسگری با «اتاقک گلی» اولین تجربه جدی خود را در مقام کارگردان سینما ارائه داده است. او فیلم سازی است که نگاهش به سینما از مسیر دغدغههای تاریخی و اجتماعی عبور میکند و در نخستین فیلم بلندش توانسته میان روایت انسانی و بازنمایی تاریخ معاصر پیوندی ظریف ایجاد کند.
نکته مهمتر اینکه به رغم جوانی و فقدان تجربههای متعدد، عسگری توانسته فیلمی بسازد که بیش از هر چیز به صداقت در بیان متکی است و به همین دلیل مخاطب را با خود همراه میسازد. این در حالی است که فیلم ساز بااستعداد «اتاقک گلی»، بعد از این فیلم و با تولید «آسمان غرب» کاملا تحت تأثیر وجه صنعتی سینما قرار گرفت و مسیر متفاوتی را پیمود.
داستان فیلم «اتاقک گلی» در بستری تاریخی شکل میگیرد؛ زمانی که گروهک منافقین با خشونتی عریان به جان مردم عادی افتاده بودند. از این منظر، اثر مورد بحث مضمونی مشابه با «ماجرای نیمروز: رد خون» دارد؛ با این تفاوت که در بازنمایی بخش شرور قصه، کاملا کلیشهای عمل میکند و نمیتواند واقع گرایی در مواجهه با منافقین را حفظ کند.
در مقابل، نحوه بازنمایی قطب مثبت قصه، نقطه قوت این اثر است. قهرمان فیلم نه یک فرمانده نظامی، بلکه یک راننده کامیون ساده است؛ مردی از دل مردم که ناخواسته درگیر ماجرایی خونین میشود. در این میان، حضور یک عشق بی آلایش و مبرا از سانتی مانتالیسم، خط عاطفی داستان را پیش میبرد و فیلم ساز، در اوج نمایش خشونت، موفق میشود با این تمهید، لحنی انسانی و آرامش بخش ایجاد کند.
این هوشمندی در روایت سبب میشود که «اتاقک گلی» از هر گونه اغراق در بازنمایی یک ماجرای عشقی در دل تجاوز نظامی فاصله بگیرد و خشونت موجود در داستان به شکلی هنری و قابل تحمل بر پرده نقش بندد. تماشاگر در عین مواجهه با صحنههای سخت و تلخ، از حجم خشونت آزرده خاطر نمیشود، زیرا فیلم همیشه روزنهای برای همدلی و امید باقی میگذارد.
«اتاقک گلی» را میتوان در کلیت سینمای دفاع مقدس اثری متفاوت دانست. فیلم در عین پرداختن به موضوعی حساس و تاریخی، یعنی جنایات گروهک منافقین، از کلیشههای متداول این ژانر فاصله گرفته و بیشتر از آنکه رنگ و بوی ایدئولوژیک داشته باشد، جنبه انسانی و اخلاقی را برجسته کرده است.
این نگاه تازه سبب میشود که فیلم بتواند مخاطب عام را نیز جذب کند و تنها محدود به مخاطبان خاص و علاقهمندان سینمای دفاع مقدس نباشد. در مقایسه با فیلم بعدی عسگری یعنی «آسمان غرب»، «اتاقک گلی» اثری کم هزینه و هنریتر است که با وجود امکانات محدود توانسته کارایی و اثربخشی قابل توجهی از خود نشان دهد.
در بخش بازیگری، مهمترین چهره فیلم تورج الوند است. او با تسلط و توانایی چشمگیر ظاهر میشود و بی شک از استعدادهای جدی سینمای امروز است. با این حال، خطر تکرار کلیشه تیپ جوان ساده دل و روستایی در کارنامه او به چشم میخورد؛ موضوعی که میتواند در آینده به محدودیت بدل شود.
آناهیتا افشار نیز از دیگر بازیگران شاخص فیلم است که توانسته به خوبی از عهده نقش خود برآید و حضورش به باورپذیری داستان کمک زیادی کرده است. با وجود این، «اتاقک گلی» از فقدان ستاره سینمایی رنج میبرد و همین مسئله تا حدی بر میزان استقبال عمومی تأثیر گذاشته است. یکی از مهمترین دلایل فروش پایین این فیلم در گیشه، تبلیغات ضعیف و نداشتن یک ستاره پرهوادار در متن اثر است.
مهمترین ویژگی اجرایی فیلم را باید در نسبت میان مستند و درام جستوجو کرد. عسگری موفق شده میان فضای مستندگونه و روایت داستانی – به ویژه در گونه اکشن – تعادل برقرار کند. این تلفیق باعث شده فیلم هم برای علاقهمندان به واقع گرایی جذاب باشد و هم برای مخاطبانی که به دنبال داستانی پرکشش هستند. از این منظر، فیلم ساز توانسته توازن فرمی را در اثری ایجاد کند که هر لحظه مستعد لغزش به دام کلیشه هاست.