اگر صنعت، بازوی توسعه است، رسانه بی تردید زبان آن است؛ و چه سخت میتوان توسعهای را تصور کرد که بازویی قدرتمند دارد، اما زبان ندارد، یا زبانی شیوا دارد بی آنکه بازویی توانمند برای عمل داشته باشد. در این میان، خراسان رضوی، این کهن سرزمین تمدن و تجدد، در نقطه تلاقی دو مفهوم بنیادین «تولید» و «تبیین» ایستاده است؛ دو مفهومی که در دوران ما، اگر نگوییم یکی شدهاند، لااقل چنان در هم تنیده شدهاند که تفکیکشان، نه ممکن است و نه مطلوب.
خراسان رضوی هم زمان که در میدان صنعت، از صنایع غذایی و فولادی تا داروسازی، ماشین سازی و... یکی از قطبهای بزرگ کشور است؛ در میدان رسانه نیز سنتمند و آینده نگر ظاهر شده است؛ از مطبوعات مکتوبی، چون روزنامههای محلی با ریشههای صدساله تا خبرگزاری ها، شبکههای صداوسیما و رسانههای دیجیتال نوپدید.
مسئله ما- البته- فقط فهرست ظرفیتها نیست؛ مسئله ما «نحوه مواجهه» با این ظرفیت هاست. چه بسیار استانهایی که منابع طبیعی دارند و پیشینه صنعتی، اما، چون بدون روایت بودند، در حافظه جمعی گم شدند. چه بسیار کارخانههایی که کار میکردند، اما، چون دیده نمیشدند، به فراموشی رفتند؛ و چه بسیار تولیداتی که جهانی بودند، اما، چون کسی درباره شان ننوشت، از دایره جهانی شدن بیرون ماندند.
در نگاه سنتی، رسانه فقط گزارشگر صنعت است؛ اما امروز در گفتمان توسعه، رسانه خودْ صنعت است. صنعتی از جنس معنا. بازوی نرم قدرت. چرخ دندهای که بی آن، ماشین تولید نمیچرخد. از همین روست که میگوییم رابطه رسانه و صنعت در خراسان رضوی، نه یک «تعامل موقتی» بلکه یک «پیمان راهبردی» است. پیمانی که میتواند خراسان را به الگویی ملی تبدیل کند. الگویی از تعامل تمدن و تکنولوژی؛ سنت و صنعت؛ روایت و واقعیت.
باید به جای رابطه تبلیغاتی کوتاه مدت، به ساختار نهادی بلندمدت اندیشید. ایجاد اتاق فکر مشترک میان نخبگان رسانهای و صاحبان صنایع؛ طراحی پلتفرمهای بومی برای روایت توسعه صنعتی استان؛ و تربیت نسلی از روزنامه نگاران اقتصادی که با زبان تولید آشنا باشند و با دغدغه ملی بنویسند، گامهایی است که امروز برداشتن شان از نان شب هم واجبتر است.
از مشهدالرضا (ع) تا تایباد و تربت و از سبزوار تا نیشابور و کاشمر و گناباد، خراسان رضوی امروز نه فقط نیازمند کارخانههای بیشتر که تشنه روایتگران توسعه است. در روزگاری که اقتصاد بدون معنا، مثل خانهای بی ستون است و رسانه بدون مخاطب، همچون حرفی در باد، ترکیب رسانه و صنعت میتواند پیشران جهش باشد؛ جهشی از دل منطقه، برای آینده ایران.
خراسان رضوی اگر روزی پایگاه عرفان بود و روزی دیگر پایگاه انقلاب، امروز میتواند پایگاه یک اندیشه نو باشد: اندیشهای که توسعه را فقط در فولاد و سیمان نمیبیند، بلکه در اندیشه، روایت، رسانه و معنا میجوید. این همان جمهوریت تولید است که هم صداست با جمهوریت روایت. هر دو نیز در خدمت تعالی ایران و موفقیت جمهوری اسلامی ایران. بادا که چنین باشد.