علی قدیری | شهرآرانیوز؛ برخلاف تصور عمومی پس از اعلام نتایج انتخابات مجلس یازدهم، اکثریت اصولگرای مجلس، تاکنون به وحدت نظر و عمل نرسیدهاند و اختلافات آنان تیتر جراید و رسانههای مختلف است. اختلاف نظر مصطفی میرسلیم که تصور میشد یکی از وزنههای مجلس یازدهم باشد، با برخی چهرهها و روندهای حاکم بر مجلس همچنان ادامه دارد.
در تازهترین اظهارنظر، میرسلیم درباره بیبهره ماندن اصولگرایان سنتی از تقسیم مناصب مجلس یازدهم، گفته است: «در ۱۰دوره گذشته مجلس بهتدریج رویهای مرسوم شده است که تقسیم مناصب در مجلس با رایزنیهای پشتپرده انجام میگرفت و حتی بسیاری از سابقهداران بر این تصورند که تقسیم مناصب راهی جز این نوع رایزنیهای پنهانی ندارد و بدتر اینکه گمان میکنند پیشبرد امور مجلس در زمینههای قانونگذاری و نظارت و شایستهسالاری باید با همان نوع رایزنیها انجام شود. برازنده مجلس انقلابی این نوع رایزنیهای گروهکی نیست و عقیده این جانب بر بازگشت به روش مشورت جمعی نمایندگان و استفاده از خرد جمعی است». همچنین درباره انتخاب بحثبرانگیز مهرداد بذرپاش به عنوان رئیس کل دیوان محاسبات کشور، با وجود آنکه رئیس مجلس گفت: «هرچه بود، گذشت»، همچنان برخی نمایندگان ابهامات موجود را دنبال میکنند.
در تازهترین اظهارنظر، الیاس نادران، عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات، در یادداشتی از دو اقدام خلاف آییننامه داخلی مجلس از ناحیه هیئترئیسه مجلس در انتخاب مهرداد بذرپاش خبر داده است. نادران نوشته است: «مشاهده میشود برخلاف ادعای آقای رئیس مجلس فرایندهای قانونی طی نشده است و با توجه به رونمایی از اسنادی درخصوص راستیآزمایی ادعاهای آقای مهرداد بذرپاش در سوابق شغلی، مقالات علمی و... معلوم شد که دغدغه دلسوزان برای رعایت شأن منزلت و اقتدار مجلس بلاوجه نبوده است. لازم است کمیسیونهای ذیربط تحقیقات جامع را در اینباره انجام دهند و نتیجه بررسیهای خود را برای حفظ حیثیت کمیسیون برنامه و بودجه و کلیت مجلس منتشر کنند. چنانچه این امر صورت نپذیرد، شخصاً به همراه تعدادی از نمایندگان محترم بررسیهای خود را تکمیل و نتیجه تحقیقات را به سمع و نظر نمایندگان محترم و مردم شریف ایران خواهیم رسانید و تا حصول نتیجه، کار را ادامه خواهیم داد».
حال پرسش این است که این اختلاف نظرها تا چه میزان طبیعی است و چه تأثیری بر وحدت جریان اصولگرایی میگذارد؟ دیگر آنکه عملکرد مجلس یازدهم چه تأثیری بر همراهی مردم با جریان اصولگرایی در انتخابات ریاستجمهوری خواهد گذاشت؟ برای پاسخ به این سوالات سراغ عباس سلیمینمین، روزنامهنگار و فعال سیاسی اصولگرا، رفتهایم.
سلیمینمین در گفتگو با شهرآرانیوز، در پاسخ به این پرسش که اختلافات اخیر آقایان میرسلیم و قالیباف تا چه میزان طبیعی و چگونه تحلیلپذیر است، گفت: «اگر منافع ملی مدنظر قرار بگیرد، این اختلافات طبیعی نیست و جایگاهی ندارد. گاهی اختلافات درباره بحثهای کارشناسی است و گاهی مسائل شخصی. آنطور که خود آقای میرسلیم بیان کردند، ناراحتی ایشان از این بابت بوده است که چرا در جریان کمیسیون اصل ۹۰، هیئترئیسه ایشان را در کنار چند نفر دیگر معرفی کرده است و باید شأن ایشان را درنظر میگرفت و مستقل معرفی میکرد. این نگاه بسیار نازلی است.
اگر آقای میرسلیم صلاحیت میداشت، هیئترئیسه حتما چنین میکرد، اما حال که مجلس به اینگونه عمل نکرده است، چرا آقای میرسلیم باید بر صورت رئیس مجلس پنجه بکشد؟ این نشان از خودخواهی و خودبینی زیاد است. اگر پیش از این آقای میرسلیم مطلبی علیه آقای قالیباف داشت، از مدتها پیش میتوانست آن را ارائه و پیگیری کند. چرا ایشان وارد لیستی شد که سرلیست آن قالیباف بود؟ زمانی که اینها را مرور میکنم، احساس بدی به من دست میدهد. به نظر من اینها رفتارهای کودکانهای است که مجلس به آنها توجه نمیکند و اینکه آقای میرسلیم در مجلس هیچ مسئولیتی دریافت نکرده است، نوع نگاه مجلس به ایشان را نشان میدهد».
حساسیت قانونی اصولگرایان مثبت است
این فعال اصولگرا درخصوص انتقادات اخیر آقایان توکلی و نادران درباره روند طیشده در انتخاب مهرداد بذرپاش بهعنوان رئیس کل دیوان محاسبات کشور نیز گفت: «اینکه دقت میشود در همه زمینهها قانون رعایت شود، شخصا باعث خوشحالی من است و بسیار هم خوب است به گونهای عمل کنیم که همه منضبط بار بیایند. در این موضوع یک اختلاف کارشناسانه وجود دارد؛ آقای بذرپاش در دورهای در مسئولیتی که داشتهاند، بیمه کاریشان پرداخت نشده است. برخی معتقدند که این سابقه کاری محسوب میشود؛ چون مسئولیت مدیریتی داشتهاند و همکاران ایشان هم تأیید کردهاند و برخی دیگر خلاف این عقیده را دارند. بههر حال این موضوع در دست بررسی است و اگر سخن آقای توکلی و نادران درست باشد، طبیعی است که این نگاه کارشناسی باید حاکم شود و اگر چنین نباشد، همان تصمیمی که مجلس گرفته است، تداوم خواهد یافت. من ایرادی در این موضوع نمیبینم و ریزبینی در جریان اصولگرا را میپسندم. اینکه اصولگرایان، دوستان همجریانی خودشان را ناظر بر رفتار خود ببینند، سبب حساسیت قانونی میشود و تأثیر مثبت دارد».
موتلفه از اصولگرایان حذف نمیشود
سلیمینمین همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا این اختلافات، سبب تفرقه در جریان اصولگرایی و تقابل میان اصولگراهای محافظهکار و سنتی و نواصولگرایان میشود یا نه گفت: «آنچه مسلم است، این است که در یک طیف، اختلاف نظر وجود دارد. اگر در یک حزب تشتت آرا وجود داشته باشد، این ایراد است، اما در یک طیف برخلاف حزب، یک مانیفست مشخص وجود ندارد و صرفا برخی مبانی حاکم است که هر فردی بنا به تفسیر خود به آن پایبند است. برخی بهصورت گلخانهای این مبانی را حفظ میکنند و برخی مبتنی بر طراحی چالشهای ذهنی. برخی معتقدند باید این مبانی را به بحث گذاشت و برخی در مقابل، صحبت درباره مبانی را منجر به لطمه خوردن به آن میدانند. نگاهها متفاوت است و نباید از آن هم جلوگیری کرد. من با اینکه بهشدت با فرصتطلبیهای حزب موتلفه مخالفم، هرگز معتقد نیستم که موتلفه باید از جبهه اصولگرایان حذف شود. با اینکه جبهه پایداری را یک جریان اختلافافکن میدانم، اعتقاد ندارم که باید حذف شود. اما باید ایرادها را شناخت و درقالب تعاملات آن را رفع کرد.»
وی ادامه داد: «اکنون برای موتلفه هیچ اعتباری باقی نمانده است. موتلفه ابتدا آقای میرسلیم را برای ریاستجمهوری و پس از آن برای ریاست مجلس معرفی کرد. دیدیم که ایشان چه فرد قدرتطلبی است و چه اقدامات عجیبی میکند. ابتدا با بیبیسی مصاحبه کرد و بعد که به ایشان اعتراض شد، گفت اصلا نمیدانستم با کجا مصاحبه میکنم. چنین فرد گیجی چگونه برای ریاستجمهوری یا ریاست مجلس مناسب است؟ اینها باعث شد حزب موتلفه در میدان عمل، محک بخورد و شناسایی شود که چقدر فهم سیاسی دارد. نشان داد که موتلفه منجمد در گذشته مانده، متناسب با رشد جامعه رشد نکرده است و پیرمردهای آن اجازه ندادهاند جوانان به دستگاه رهبری حزب وارد شوند. این شناخت در عمل باعث رشد میشود، حال آنکه اگر موتلفه حذف میشد، نه شناختی حاصل میشد نه رشدی صورت میگرفت».
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران افزود: «نمیخواهم مقایسه کنم، اما مجبور میشوم. در جریان اصلاحات برخی نشستهاند و میگویند تنها ما اصلاحطلبیم. اینها اصلاحات را در قبضه خود دارند و میگویند ما مشخص میکنیم که چه کسی اصلاحطلب است و چه کسی نیست. به محض آنکه درون این جریان کسی انتقاد کند، با این هجمه مواجه میشود که اساسا اصلاحطلب نیستی که انتقاد میکنی. زمانی که نجفی مرتکب به قتل شده بود، باز برخی در مقام دفاع از او حاضر نشدند تا حیثیتش لطمه ببیند. اما در اصولگرایی برخلاف اصلاحطلبان، انحصار جریانی ایجاد نشده است. با اینکه من اصلا عملکرد موتلفه را قبول ندارم، به خودم هم اجازه نمیدهم که بگویم آنها اصولگرا نیستند یا باید از جریان اصولگرایی حذف شوند».
مجلس بر انتخابات ۱۴۰۰ تاثیر میگذارد
وی در پایان در پاسخ به اینکه آیا با وجود این اختلافات در جریان اصولگرایی، آنها در ۱۴۰۰ درباره یک گزینه به اجماع میرسند یا نه و همچنین درباره تأثیر مجلس یازدهم بر آینده اصولگرایان بهخصوص در انتخابات ریاستجمهوری گفت: «قطعا به اجماع میرسند. اما درباره مجلس یازدهم باید دید که اصولگرایان تا چه میزان اصولی رفتار میکنند. اگر هر انتقادی که به ذهنشان میرسد مطرح کنند، با هر تخلفی برخورد کنند و بسته بودن حزبی را هم نداشته باشند، نتیجه خوبی از این مجلس خواهیم گرفت که بر انتخابات ریاستجمهوری هم تأثیر خواهد گذاشت».