محمدنادری (مَمَلیکا) | شهرآرانیوز؛ محمد نادری معروف به مَمَلیکا ۸ سال در صنعت نفت و گاز مشغول فعالیت مهندسی بود و آماده برای مهاجرت به استرالیا، اما ناگهان مسیر زندگی اش تغییر کرد. عشق به سفر و ماجراجویی باعث شد او از مهندسی استعفا دهد و سفر را پیشه راهش کند. او تاکنون به ۲۵ کشور جهان سفر و همچنین تورهای گردشگری بسیاری برگزار کرده است.
خرداد ۳ سال پیش به همراه گروهم عازم روسیه شدیم تا از پدیده شبهای سفید دیدن کنیم. بهترین زمان برای دیدن این پدیده ۲۴ خرداد تا ۶ تیر است که روزها بلند است و در شهرهای شمالی روسیه، مثل «سن پترزبورگ»، شبها کاملا تاریک نمیشود و چیزی شبیه به گرگ و میش است. به همین دلیل، به شبهای سفید معروف است. من ذوق زده از دیدن این پدیده، و دیدن شهر زیبای سن پترزبورگ به مدت یک هفته از آن معماری زیبا، آسمان آبی و ابرهای تکه تکه سفیدرنگ پنبهای که در آن فصل به سرعت در حرکت بودند بازدید کردم. در حال بازگشت به ایران بودم که پیامی از طرف یک غریبه در اینستاگرام دریافت کردم.
این مرد روسی که به زبان انگلیسی نیز مسلط بود، مرا دعوت کرد در زمستان به مناطق شمالیتر روسیه و شهر «مورمانسک» بروم. تا آن زمان فکر میکردم از سن پترزبورگ بالاتر چیزی برای دیدن وجود ندارد و مهمترین جاذبه توریستی و قشنگترین پدیده طبیعی این کشور همین شبهای سفید سن پترزبورگ است. اما این فرد ناشناس از من خواسته بود در سردترین زمان سال، به بالاترین نقاط روسیه بروم، جایی که پس از آن دریای منجمد شمالی و سپس قطب شمال است. چه چیز جذابی در آن سرمای وحشتناک در بدترین زمان سال برای دیدن وجود دارد؟! پاسخ سؤال این بود: شفق قطبی.
تا آن زمان به مقاصد زیادی فکر کرده بودم و برای سفر به آنها برنامه داشتم، اما دیدن آسمان سبز و زرد رنگ در شمال روسیه اصلا در فهرست علایقم نبود. عکسهای موجود در سایتی که این فرد ناشناس معرفی کرده بود به قدری جذاب بود که همان جا برنامه سفر زمستان را چیدم. باورم نمیشد چنین چیزی را که چند بار اتفاقی در برخی عکسها دیده بودم و فکر میکردم بیشتر هنر فوتوشاپ است یا برای دیدنش باید به نقاطی سفر کرد که اصلا راحت نیست، در شمال روسیه بتوان دید.
زمستان همان سال عازم این منطقه شدم. برای این کار باید از تهران به مسکو پرواز میکردیم، سپس دوباره یک مسیر دوساعت ونیمه را با پرواز به شهر مورمانسک در شمال روسیه میرفتیم. البته ما تنها نبودیم. گردشگران بسیاری به شوق دیدن آسمان سبز و نورهای شمالگان، در زمستانها به مناطق بالاتر از مدار ۶۷ درجه نیم کره شمالی زمین که به مناطق قطبی معروف است میروند تا اگر شانس همراهشان باشد، بتوانند رقص نورهای سبز و قرمز و صورتی را در آسمان ببینند. به جز ۷ شهر در شمال روسیه، در شهر «یلونایف» کانادا، سرتاسر ایسلند، آلاسکا، شهر «ترومسو» نروژ، گرینلند، نیوزلند و بخشهای شمالی سوئد و فنلاند نیز میتوانید شاهد پدیده شفق قطبی باشید. البته در قطب جنوب و بخشهایی از استرالیا و آمریکای جنوبی هم میتوان این پدیده را دید.
شفق قطبی چنان هیجان انگیز است که گردشگران را وامی دارد در دمای بین ۲۰ تا ۳۰ درجه زیر صفر به خارج از شهر بروند (نکته بسیار مهم در تماشای شفق قطبی نبود آلودگی نوری است. به همین دلیل باید از شهر خارج شد و دل به طبیعت زد، جایی که منابع تولیدکننده نور مصنوعی مزاحم وجود ندارند) و سرمای جان سوز را به جان بخرند تا لذتی وصف نشدنی تجربه کنند. بخشی از هیجان دیدن شفق قطبی به این علت است که چندان پیش بینی پذیر نیست. به همین دلیل، معروف است که باید به شکار شفق قطبی رفت. ممکن است برخی شبها رخ دهد یا ندهد. باید خوش شانس بود که هوا ابری یا برفی هم نباشد، و شدت و قدرت شفق قطبی هم زیاد باشد. خوشبختانه از ۳ سال پیش، هر سال به این منطقه سفر میکنم و هر بار از دیدن رقص نور در آسمان لذت میبرم، و هر بار متفاوت از سال قبل است و تکراری نمیشود، نه برای من و نه حتی برای راهنماهای محلی آنجا. دانشمندان به طور دقیق، دلیل بروز این پدیده طبیعی و جوی را شرح داده اند، اما به طور خلاصه و قابل فهم برای عموم مردم باید گفت وقتی که ذرات باردار ساطع شده از سمت خورشید در میدان مغناطیسی کره زمین به دام میافتند، نتیجه خود را به صورت رقصی از نور نشان خواهد داد. نکته بسیار جذاب درباره شفق قطبی همین رقص نور است، به طوری که ثابت نیست و تحرک دارد.
در کنار این پدیده، در این منطقه میتوان با قوم «سامی» آشنا شد و با گوزنهای سفیدرنگ قطبی که مهمترین و مفیدترین حیوان این مناطق هستند هم عکس گرفت، با سگهای هاسکی ساعتهای زیادی را گذراند، از نمایشگاه آثار هنری یخی دیدن کرد، در جنگلهای برفی اسنوموبیل سواری کرد و در شمالیترین بخش کره زمین یک ساندویچ خورد.
یکی دیگر از جذابیتهای این منطقه، بازدید از اولین یخ شکن هستهای دنیاست که در زمان جنگ سرد متعلق به کشور شوروی سابق بود و قدرت علمی و نظامی آنها را نشان میداد. وظیفه این کشتیهای یخ شکن این است که در ابتدای کاروان کشتیهای حمل بار حرکت کنند و یخهای اقیانوس منجمد شمالی را بشکنند، از شمال روسیه به سمت ژاپن و چین بروند. نیروی محرکه این کشتی از طریق انرژی هستهای و نیروگاه هستهای درون خود آن تأمین میشود. توسط این کشتی ها، در صورت نیاز، میتوان به قطب شمال نیز سفر کرد که البته ممکن است ۳۰ هزار دلار برای شما هزینه داشته باشد. برخلاف سفر به قطب شمال که یکی از گرانترین سفرها برای دیدن شفق قطبی محسوب میشود، کل هزینه سفر به شمال روسیه از ۱۸۰۰ دلار بیشتر نخواهد شد.