در مجال محدودی که در این نگاره فراهم شده تا با برادران و خواهرانم در سرزمین ولایی علیابن موسیالرضا (ع) سخن بگویم، اولاً حمد و سپاس پروردگار را میگویم که فرصت و رخصت و توفیق داد تا ارواح آلوده ما به نور معارف علی (ع) و اولادش روشن شود.
پس از آن از ابراز لطف عزیزان نسبت به این حقیر تشکر و تأکید میکنم که چه در مناظره اخیر و چه موقعیتهای دیگر، اگر توفیقی برای ما بوده، از ابتدا تا انتها مدیون عنایت اهلبیت (ع) و بهویژه ذات اقدس بیبی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) هستیم که اجازه داد به نوکر بیمقدار خود تا از احادیث فرزندان گرامیاش برای روشنگری و تبیین در این مقام استفاده کند.
گواراست در این روز خجسته، فراز نخست کلام را با نامه مشهور امیرالمؤمنین (ع) به معاویه آغاز کنم؛ آن زمان که شنید معاویه ملعون در شام به او دشنام داده و در مقام پاسخ، خطبهای بر منبر ایراد کرد که متمرکز بر ذکر فضائلش بود. حضرت فرمود: «اَنَا اَخو رَسولاللهِ وَابن عَمّة» یعنی من برادر و پسرعم رسول خدا (ع) هستم. سپس ادامه داد و فضائل دیگرش را ذکر کرد. فرمود «من شمشیر عقوبت دشمنان و ستون نصرت پیغمبر (ص) هستم.
من کسی هستم که در قیامت، به آتش دوزخ امر میکنم که چه کسی را دربر بگیرد و چه کسی را رها کند. اگر کسی از دنیا رفت، من اذن ارتحال او را دادهام. پهلوانان عرب را من زمین زدم و هرکس در این عالم کفر ورزید، من کمرش را شکستم. من دروازه شهر علم و گنجینهدار علم پیغمبر (ص) هستم.
اینها را گفت که هرکدامشان دریایی از معرفت و حکمت و عظمت است. با این حال به این اکتفا نکرد. در انتهای خطبه، عالیترین مقام عظمت خود را گفت و فرمود: «اَنَا زَوجُ البَتول» و افتخار کرد که همسر زهرای مرضیه (س) است. خب، این دیگر بزرگترین فضیلت بود. درست است؟ اما به این هم اکتفا نکرد.
گویا دلش آرام نگرفته باشد، ادامه داد: «سَیِّدَةِ نِساءَ العالَمین فاطِمَة التَّقیَّة النَّقیَةِ الزَّکیَّةِ المبَرة المَهدیَّةِ حَبیبَة حَبیبِ الله وَ خَیر بَناتِه وَ سُلالَة وَ رَیحانَةِ رَسولِ الله». گویا خواست حُسن ختام نامهاش، ذکر فضائل زهرا (س) باشد که خود نیز به آن تفاخر و ابتهاج کند.
در فراز دوم نیز مردم شریف و عزیز مشهد، برادران و خواهران گرامی خودم را خطاب میکنم. عزیزان، واقعیت این است که جامعه شیعه امروز باید نسبت به بیحرمتی به ارکان فکری تشیع بسیار حساس باشد. این را بهخصوص در محضر شما مجاوران امام هشتم (ع) عرض میکنم که حق مجاورت بر ذمه دارید. عزیزان من، امروز دشمنان غربی و ازجمله وهابیت در تلاشاند تا حساسیت ما را نسبت به مقدسات کم کنند. این فضا عقبه نحس فکری دارد. باید با این فضا مقابله کرد.
جامعه باید بسیار حساس باشد. هیچکس نباید جرئت پیدا کند نسبت به این حرمت دستنیافتنی، اقدام خصمانهای بکند. اصلاً بحث عقوبت اخروی هم مطرح نیست. بحث من درباره جامعه امروز خودمان است. خوشبختانه ما اهل سقیفه هم نیستیم که سرگشته و حیران، به تصمیمات فردی محدود بمانیم.
جزئیات این پاسخ را هم امروز ما میتوانیم به شکل تام و تمام در سیره زهرای اطهر (س) مشاهده کنیم، زیرا مقام عالیه اُمّابیها به ما یاد داد که مؤمن در این دنیا زخم زبان میخورد و جگرش میسوزد، اما از دایره حق خارج نمیشود. البته قدری از آن بهخاطر این است که بدانیم اهلبیت (ع) چه کشیدند، اما در هر حال، شیعه واقعی پاسخ به حق و عدالت میدهد و از مدار ادب و حقیقت خارج نمیشود.