سمانه رضوانی | شهرآرانیوز؛ تصور کنید پیامبری میان مردم میآید، بیماران را شفا میدهد، با مردگان سخن میگوید، اما بزرگترین معجزهاش نه در شفای جسم که در درمان روح انسانهاست. حضرت عیسی مسیح (ع)، پیامبر محبت و حکمت، امروز برای ما چه پیامی دارد؟ در ذهن خیلیها دین حضرت مسیح (ع)، همان آموزههای اندکتحریفشده مسیحیان است، اما درحقیقت این گونه نیست. امروز سراغ احادیثی میرویم که بفهمیم مسیحیت امروز چقدر از اصول خود دور افتاده است.
میان دعواهای خانوادگی، اختلافهای کاری و تنشهای اجتماعی، دوست دارید چه کسی باشید؟ ناظری بیتفاوت یا کسی که پلی میسازد روی شکافها؟ عیسی (ع) فرمود: «خوشا به حال اصلاحکنندگان میان مردم!» یادتان هست آخرینباری که میان دو دوست آشتی برقرار کردید، چه حسی داشتید؟ این کار ساده، در نظر خداوند چنان ارزشمند است که صلحآفرینان را از مقربان خود در روز قیامت میداند. دفعه بعد که کسی را عصبانی دیدید، شاید شما بتوانید با یک کلمه محبت آمیز، آتشی را خاموش کنید که خودتان هم نمیدانستید چقدر بزرگ است.
گاهی آنقدر از اشتباهاتمان ناراحتیم که فقط میگرییم و خودمان را سرزنش میکنیم. اما آیا این گریهها چیزی را تغییر میدهد؟
امامصادق (ع) میفرمایند: «روزی عیسی (ع) گروهی را دید که از گناهانشان گریه میکنند. به آنها نگفت گریه نکنید، بلکه فرمود: اگر آن گناهان را ترک کنید، آمرزیده میشوید.»
یعنی خدا به قول ما نیاز ندارد، به تغییر رفتار ما نیاز دارد. اگر امروز تصمیم بگیریم یک عادت بد را کنار بگذاریم یا یک خطای همیشگی را تکرار نکنیم، این همان توبه واقعی است که عیسی (ع) از آن سخن میگوید.
امامصادق (ع) در جایی دیگر میفرمایند: «عیسىبنمریم (ع) گفت بیماران را طبابت و به اذن خدا آنان را درمان کردم، کورهای مادرزاد و مبتلایان به پیسى را به اذن خدا بهبود بخشیدم و مردگان را به اذن خدا زنده کردم، اما احمق را نتوانستم اصلاح کنم.».
اما منظور از احمق چیست؟ کسی که کم میداند؟ نه؛ احمق واقعی کسی است که فکر میکند همهچیز را میداند؛ کسی که حاضر نیست حرف حق را بشنود؛ کسی که اشتباه خود را نمیپذیرد.
امروز همه ما انبوهی از اطلاعات دردسترس داریم. اما عیسی (ع) ۲ هزار سال پیش، نکته مهمی گفت: «حکمت را برای نادانان بازگو نکنید... و از اهلش دریغ نکنید!» یعنی دانش مانند غذای لذیذی است که نباید آن را جلوی کسی گذاشت که معدهاش درد میکند. (و نمیتواند هضمش کند). اما درعینحال، از گرسنهای که مشتاقانه منتظرش است، نباید آن را دریغ کرد. دفعه بعد که میخواهید مطلبی را به کسی آموزش دهید، اول ببینید آیا واقعا مشتاق یادگیری است و وقتی کسی از شما سؤال میپرسد، با روی باز جواب دهید.
در دنیایی که مدام به ما میگوید «بیشتر داشته باش»، عیسی (ع) در دعایش خطاب به خداوند میفرماید: «خدایا! فقط یک قرص نان جوین صبح و یک قرص نان جوین شب به من بده! بیشتر از این مده که مبادا طغیان کنم.» ایشان سادهترین زندگی را انتخاب کرد؛ نه از ترس فقر، بلکه از ترس طغیان. یعنی میدانست که ثروت زیاد، گاهی آدم را از خود بیخود میکند. فراموش میکنیم که هستیم و باید شکرگزار باشیم. شاید وقت آن است که بهجای اینکه بپرسیم «چرا اینقدر کم دارم؟» از خودمان بپرسیم «آیا همین مقدار که دارم، مرا شکرگزار کرده است؟»