نقد و بررسی قسمت اول سریال «شیش ماهه» مهران مدیری | تلنگری به خانواده، زندگی و مرگ در قاب شبکه سه

  • کد خبر: ۳۸۱۴۹۱
  • ۰۴ دی ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۴
نقد و بررسی قسمت اول سریال «شیش ماهه» مهران مدیری | تلنگری به خانواده، زندگی و مرگ در قاب شبکه سه
سریال «شش ماهه» به کارگردانی مهران مدیری، بعد از چند سال غیبت این کارگردان شناخته‌شده در تلویزیون، از امشب (۴ دی ۱۴۰۴) روی آنتن شبکه سه رفت.
نیلا شهری
نویسنده نیلا شهری

به گزارش شهرآرانیوز، «شیش ماهه» با ترکیب بازیگران شناخته‌شده و قصه‌ای که تلاش دارد طنز و تراژدی را در هم بیامیزد، این اثر با استقبال اولیه مخاطبان همراه شده، اما نقد‌های جدی درباره ریتم، شوخی‌ها و ساختار روایت آن مطرح است.

سریال «شش ماهه» در بستر پخش تلویزیونی

سریال «شش ماهه» که یکی از جدیدترین پروژه‌های مهران مدیری است، پس از ماه‌ها تولید و انتظار رسانه‌ای، بالاخره از شبکه سه سیما پخش خود را آغاز کرد. این پروژه ۱۷ قسمتی، که در ژانر کمدی‌-درام اجتماعی تعریف می‌شود، با حضور بازیگران مطرح سینما و تلویزیون ایران، روایتگر زندگی مردی است که متوجه می‌شود تنها شش ماه دیگر فرصت زندگی دارد و این واقعیت تلخ، او و خانواده‌اش را وارد موقعیت‌های انسانی، کمدی و به‌اصطلاح «تلخ‌وشیرین» می‌کند.

قسمت اول، شروعی کند با فضای خانوادگی و لوکیشن‌های ثابت

قسمت اول این سریال امشب (۴ دی ۱۴۰۴) از شبکه سه پخش شد و مخاطبان را وارد دنیایی کرد که به‌وضوح امضای مدیری را در خود دارد: یک فضای آپارتمانی ثابت، تمرکز بر روابط خانوادگی و کمدی موقعیتی.

مانند بسیاری از آثار قبلی مدیری، اولین قسمت تلاش می‌کند همه بازیگران و نقش‌ها را معرفی کند، از شخصیت اصلی گرفته تا اعضای خانواده و افراد دیگر که در داستان دخیل هستند. اما در این معرفی گسترده، ریتم داستان به‌طرز محسوسی کند است و به‌جای حرکت به سمت قصه‌ای جذاب و پرفشار، بیشتر صرف بیان دیالوگ‌ها و ارائه شخصیت‌ها می‌شود؛ همان چیزی که در آثار قبلی مدیری نیز دیده شده است.

فضای خانوادگی پررنگ است و شوخی‌ها، گرچه در تلاش‌اند لبخند ایجاد کنند، اما اغلب دم‌دستی و کم‌اثر هستند؛ مخاطب برای خندیدن مجبور است با برخی دیالوگ‌ها همراه شود، نه آن‌که از متن شوخی لذت ببرد. این نوع شوخی‌پردازی و تاکید بر دیالوگ‌گویی بازیگران، از امضای کارگردان در سریال‌هایش به شمار می‌رود، اما در قسمت اول به نظر می‌رسد کمتر به نفع روایت کلی بوده است.

تبلیغات طولانی؛ آغاز و میانه پخش

یکی از نکات قابل توجه این قسمت، تبلیغات طولانی قبل و وسط سریال بود. پیش از پخش، شاهد تبلیغات متعدد و طولانی بودیم که مخاطب را از حالت تمرکز خارج می‌کند. همچنین در نیمه سریال، تبلیغات میان‌بری که به‌صورت طولانی پخش شد، به‌قدر‌ی محسوس بود که به تجربه تماشاگر لطمه زد و باعث شد تمرکز از روایت اصلی فاصله بگیرد.

بازیگر جدید و ریتم نامتناسب با نقش

در این سریال چندین بازیگر شناخته‌شده حضور دارند و به‌ویژه یکی از بازیگران جدید در نقش شاهین به‌طرز واضحی در قسمت اول تلاش کرد نقش خود را خوب ایفا کند و حضورش امیدوارکننده بود. با این حال، ریتم سریال برای این نقش مناسب به نظر نمی‌رسد؛ گویی بازیگر نمی‌تواند توانایی‌های خود را در قالبی که سریال ارائه می‌دهد کامل نشان دهد. این نامتناسبی میان ظرفیت بازیگر و ساختار اثر، باعث شده جذابیت بالقوه این نقش کمتر نمود پیدا کند.

اگرچه معرفی بازیگر جدید می‌توانست نقطه قوتی برای اثر باشد، اما به دلیل تاکید بیش از حد بر روابط خانوادگی و تمرکز صرف بر فضاسازی بدون پویایی داستانی قوی، این نکته هم‌چنان در پس‌زمینه روایت اصلی محو می‌شود.

خلاصه قسمت اول سریال «شیش ماهه»

قسمت اول این سریال با فیلمبرداری یک بلاگر و شوهرش روایت می‌شود، موضوعی که اگرچه کمی کلیشه‌ای است، اما تلاش دارد به‌روز و مرتبط با فضای فرهنگی امروز باشد. در ادامه داستان، پسر اصلی قصه که به‌نظر شخصیت محوری سریال است، گفته می‌شود که از همسرش طلاق گرفته و همسر سابقش با مشکلات روانی مواجه است و با یک بچه خیالی درگیر است؛ بچه‌ای که در واقع وجود ندارد، اما او دچار توهم شده است.

این آغاز داستان در کنار نگاهی به زندگی روزمره، تلاش دارد مخاطب را با موضوعات انسانی و جدی روبه‌رو کند، اما گسست میان طنز و جدیت باعث شده این نقطه آغازی کمتر تاثیرگذار از آنچه باید باشد.

تبلیغ عجیب برای ارز دیجیتال

یکی از نکات بحث‌برانگیز این قسمت، تبلیغ محسوس و طولانی برای ارز دیجیتال بود که در میانه سریال جا داده شده بود. در صحنهای، شخصیت «مریم سعادت» در تقش خاله شاهین، سخت اصرار داشت که خواهرزاده‌اش حتما ارز دیجیتال بخرد، تبلیغی که نه تنها بی‌ربط به داستان به نظر می‌رسید، بلکه مستقیم و محسوس بود.

این نوع وارد کردن پیام‌های تبلیغاتی به متن نمایش، می‌تواند برای مخاطبان ایجاد سوءتفاهم کند و سوالاتی درباره مرز میان روایت داستانی و تبلیغات مستقیم به‌وجود آورد.

نمایشگاه عکاسی جوراب و پیام‌های ناخودآگاه فرهنگی

در نیمه دوم سریال نیز صحنه‌ای رخ داد که توجه را جلب کرد: نمایشگاهی از تصاویر جوراب‌های پدری که به‌نظر عجیب و بی‌ربط بود، اما در باطن حامل پیام‌های ناخودآگاه جالبی درباره کسانی است که هنر را نمی‌شناسند و به سمت نمایشگاه‌های غیرهنری می‌روند جایی که پول‌های کلان جابجا می‌شود، اما ارزش هنری واقعی در آن دیده نمی‌شود. این بخش اگرچه در ظاهر طنز یا نمادین است، اما می‌تواند نقدی تیز فرهنگی باشد درباره وضعیت هنر و مخاطب امروز که مدیری به خوبی آن را نشان داد.

پشت‌صحنه، امضای مدیری در سریال‌سازی

در پایان قسمت اول نیز، مانند بسیاری از آثار مدیری، پشت‌صحنه‌ای پخش شد که به‌نوعی امضای کارگردان در ارائه محتواست. این مدل از سریال‌سازی و قرار دادن بخش پشت‌صحنه در هر قسمت، از شاخصه‌های کاری مدیری محسوب می‌شود و تلاش دارد مخاطب را با روند ساخت اثر آشنا کند، امری که اگرچه جذابیت‌هایی دارد، اما در روایت کلی سریال به‌عنوان اضافه‌ای غیرضروری هم تلقی می‌شود، مخصوصا زمانی که قسمت اصلی داستان هنوز ریتم مناسب نیافته است.

سریال «شش ماهه» در قسمت اولش نشان داد پتانسیل موضوعی و بازیگری دارد، اما برای رسیدن به قصه‌ای قوی، نیاز به ریتمی تیزتر، شوخی‌های اثرگذارتر و انسجام داستانی بیشتر دارد، چیز‌هایی که در این بخش نخست، هنوز به‌طور کامل تحقق نیافته‌اند. حال باید دید «شیش ماهه» در قسمت‌های بعدی نیز به چه شکل قرار است پیش برود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.