علیرضا گرانپایه - بعد از 6 ماه «عصر جدید» و احسان علیخانی، اولین برنامه استعدادیابی صدا و سیما را با یک ماراتن هفت هشت ساعته به پایان رساندند. بامداد جمعه، آرای نهایی فینالیست های «عصر جدید» اعلام شد تا نفرات اول تا پنجم این مسابقه مشخص شوند. فاطمه عبادی که مهارت خودش در کشیدن نقاشی با شن را در برنامه به نمایش گذاشته بود با بیش از 6 میلیون رأی توانست جایزه 500 میلیونی را به دست بیاورد و نقش اول این شوی تلویزیونی شود. می خواهیم در ادامه بیشتر درباره احسان علیخانی، عصر جدید، شرکت کنندگان، داوران و ... حرف بزنیم.
احسان علیخانی، استاندارد و درخشان
ساخت یک برنامه استعدادیابی به خودی خود اصلا به خلاقیت خاصی نیاز ندارد. «عصر جدید» حتی در فیلم برداری، تدوین و ... هم از روی دست نمونه های خارجی کپی کرده است ولی هیچ کدام از این موارد نمی تواند ارزش کار احسان علیخانی را زیر سؤال ببرد. علیخانی «ماه عسل» یا علیخانی «عصر جدید» فرقی ندارد. او همیشه سعی می کند استاندارهای برنامه سازی در صدا و سیما را جابه جا کند. او برای رزومه خود، بیش از هر چیزی احترام قائل است.
در کنار تمام شباهت هایی که برنامه با نمونه خارجی دارد، سعی کرده است کمی هم برنامه را ایرانیزه کند. مثلا خودش را به عنوان مجری به برنامه اضافه کرده است تا بتواند با شوخی هایش و لحنی که دارد، ریتم برنامه را دل نشین تر کند، کاری که انصافا هم در انجامش بسیار موفق بوده است. احسان باهوش است و می داند چه زمانی باید پایش را از یک ماجرا خارج کند. خودش هم همین چند روز پیش در یک مصاحبه اعلام کرد چرا بی خیال ساخت ادامه «ماه عسل» شده است. او گفت: من زمانی تصمیم گرفتم دیگر برنامه «ماه عسل» را نداشته باشم که تقریبا نیمی از برنامه های گفت و گومحور تلویزیون به «ماه عسل» تبدیل شده بود. قطعا روزی از برنامه «عصر جدید» هم بیرون می آیم که نیمی از برنامه های تلویزیون به «عصر جدید» تبدیل شده باشند. آن زمان، نفر اولی که کوچ کند من خواهم بود و به یک کار دیگر مشغول می شوم.
نقش اول زن
چه کسی فکرش را می کرد یک خانم به کمک نقاشی با شن بتواند در دل هزاران اجرای رنگارنگ به عنوان نفر اولیِ یک برنامه استعدادیابی برسد؟ آن هم به کمک رأی مردمی که می توانستند به یک پسر جسور بیست ساله شیرازی رأی بدهند یا شعبده بازی را انتخاب کنند که به کمک تکنیک هایش همه را انگشت به دهان گذاشته بود یا به هنر گروهی دختران نینجایی که از یک زیرزمین به روی سن پربیننده ترین برنامه تلویزیونی کشور آمده بودند یا پسر ترک زبانی را انتخاب کنند که بی شک در آینده یکی از ستاره های موسیقی سنتی کشور خواهد بود. اما مردم فاطمه عبادی را انتخاب کردند، معجونی از غم و دغدغه، تا دوباره ثابت شود که وقتی هر هنری با درام اشک آلود درآمیزد، بدجور در دل مردم ما می نشیند.
این را هم بگوییم که زبان هیچ یک به اندازه هنر فاطمه عبادی بین المللی نیست. اگر همین حالا فستیوالی در فرانسه یا کنیا یا کانادا برگزار شود، او بیش از دیگران می تواند با حاضران و بینندگان ارتباط برقرار کند خاصه اینکه برای کارهای خود سناریو تعریف می کند و قصه دارد و مردم قصه و روایت را دوست دارند. مهم تر این است که مردم در جست وجوی معنای زندگی هستند و هنر اصلی فاطمه عبادی این است که با «هیچ» و از «هیچ» معنا می سازد. «با هیچ» به این علت که ابزاری ندارد و «از هیچ» به این سبب که از شن و خاک پست تر چیست؟ خاک یا شن در فرهنگ ما نماد پستی است و زیر پای ما (شاملو می گوید: مرا گر خود نبود این بند/ شاید بامدادی/ همچو یادی/ می گذشتم از ترازِ خاکِ سردِ پست). عبادی اما با همین خاکِ سردِ پست، معنا می آفریند.
درس هایی برای فصل جدید
علیخانی اگر می خواهد مثل «ماه عسل» در «عصر جدید» هم هرسال یک گام جلوتر بیفتد، باید از همین امروز به دنبال رفع نواقص برای ساخت فصل دوم باشد، فصلی که احتمالا پخشش از زمستان 98 آغاز خواهد شد. علیخانی خوب می داند که بسیاری از ستاره ها از همین امروز خودشان را آماده حضور در برنامه ای کرده اند که در فینال چیزی حدود 10 میلیون نفر را دست به گوشی کرده بود. او بهتر از همه می داند که ترکیب داورانش اصلا ایده آل نیست. رؤیا نونهالی آن قدر گنگ و پرت حرف می زند که خود علیخانی هم بارها به بهانه های مختلف تکه اش را به او انداخته است. امین حیایی هرچند بانمک است و محبوبیتش در دیده شدن برنامه تأثیرگزار بوده است، به هیچ عنوان حرفی تخصصی برای گفتن نداشت و نظراتش در همان شوخی هایش خلاصه می شد. حضور دکتر بشیر حسینی هم در بین داوران هنوز برای بخشی از مردم قابل قبول نیست. در این بین احتمالا آریا عظیمی نژاد تنها داوری باشد که می تواند به فصل دوم بیاید.
به جز داوران، علیخانی خوب می داند که باید فکری به حال برداشته شدن بخش دیگری از خط قرمزهای تلویزیون برای فصل دوم کند، اینکه یک گروه موسیقی بتواند روی سنِ یک برنامه تلویزیونی با ساز برنامه اجرا کند، کمترین توقعی است که گروهی از استعدادهای جوان کشورمان دارند. علیخانی خوب می داند که برنامه اش در خط مقدم شکستن بعضی از تابوها در تلویزیون است، همان کاری که رامبد جوان به کمک «خندوانه» توانست تا حدی انجام دهد.
واکنش های مجازی به پایان «عصر جدید»
پایان «عصر جدید» طبق پیش بینی ها با کلی واکنش مثبت و منفی به اتفاقات شب پایانی برنامه در شبکه های اجتماعی همراه شد. بگذارید با هم بخشی از این واکنش ها را مرور کنیم.
- سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد: برنامه «عصر جدید» فرصت دورهمی ملی و خانوادگی است. مرجعیت رسانه ای و انسجام اجتماعی به این گونه برنامه ها نیازمند است.
- «عصر جدید» هیچ خروجی خاصی نداشته باشد، همین که ثابت کرد علی رغم تجمیع بیشترِ امکانات و فرصت ها در پایتخت، هنوز استعدادهای برتر در شهرستان ها شکوفا می شود، ارزشش را داشت. امید آنکه مسئولان، سیاستگذاران و تصمیم سازان هم این را فهمیده باشند.
- رضا ساکی، طنزپرداز و روزنامهنگار: استاد احسان علیخانی نشون داد که میتونه هفت شبانهروز بخش پایانی برنامه عصر جدید رو ادامه بده، اما او این کار را نکرد. زیبا نیست؟
- آقای احسان علیخانی، من نمی خوام به «روبیکا» اجازه بدم به دوربین و گالریم دسترسی پیدا کنه. تا به «روبیکا» اجازه دسترسی ندی، نمی ذاره رأی بدی. این وسط، امنیت حریم خصوصی پَر!
- برای اول شدن تو برنامه «عصر جدید» فقط هنر و استعداد کافی نیست. با بلد بودن قلق مردم ایران، می توان سوار بر احساسات ملت، اول شد.
- ماهعسل برای علیخانی هیچوقت تموم نمیشه، حتی اگه اسم برنامهاش عصر جدید باشه.
- برای آیندگان تعریف کنید یه دختر بود از خوزستان، یه سطل از اون خاکایی که همیشه تو سرشون میریزه و مسئولاش کوروکَرَن، آورد و با قلب ۸۰میلیون ایرانی بازی کرد.
- اینجا سرزمین ضدزن ها نیست. سرزمین مردسالاری نیست. سرزمینی است که در آن، بانویی شایسته دارد به هنرمندی خانم فاطمه عبادی. اینجا ایران است، به وسعت خشم تمام فمنیست های ناکام. اینجا سرزمین تمام زن های شایسته است، بیش از هر کشور دیگری.