سرپرست کنسولگری افغانستان در مشهد، درگذشت (۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴) جودوکاران افغانستانی ۴ مدال مسابقات جام صلح و دوستی را از آن خود کردند رئیس مرکز امور اتباع وزارت کشور: بنای ما اخراج اتباع نیست + فیلم قیمت افغانی به تومان و دلار، امروز (شنبه، ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) دونالد ترامپ: چین در بگرام حضور دارد قیمت افغانی به تومان و دلار، امروز (پنجشنبه، ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) یک مقام وزارت کار: با تغییر فرهنگ کار در کشور مواجه هستیم | بخش عمده بازار ایران در اختیار اتباع خارجی قرار ندارد ایران منطقه ویژه اقتصادی و معدنی مشترک با افغانستان در منطقه آزاد دوغارون ایجاد می‌کنند افتخار خون شریکی | سومین یادواره لاله‌های غریب در مشهد برگزار شد قیمت افغانی به تومان و دلار سه‌شنبه (۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) توضیحات رئیس مرکز امور اتباع وزارت کشور درباره اجرای طرح ساماندهی اتباع غیرمجاز + فیلم کابل آماده میزبانی می‌شود | همه چیز درباره فصل چهارم لیگ برتر فوتسال افغانستان بازتعریف جنایت | روایت‌های تکان‌دهنده سربازان انگلیسی از اعتیاد به کشتن غیرنظامیان در افغانستان یک پژوهشگر آمریکایی: چین به‌طور هدفمند به‌دنبال بهره‌برداری از عناصر نادر خاکی در افغانستان است قیمت افغانی به تومان و دلار دوشنبه (۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) ادامه غیبت ناشران افغانستانی در جشن کتاب ایران | طالبان آثار جلال آل احمد را ممنوع کردند سرمربی تیم ملی فوتبال افغانستان کناره‌گیری کرد نگرانی سازمان ملل از کاهش بارندگی در افغانستان با افزایش تعداد مبتلایان به سرخک در افغانستان، سازمان جهانی بهداشت از خانواده‌ها خواست کودکان خود را فوراً واکسینه کنند قیمت افغانی به تومان و دلار یکشنبه (۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) قیمت افغانی به تومان و دلار شنبه (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

تجربه شیرین عکاسی در کابل

  • کد خبر: ۳۹۷۹۹
  • ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۲
تجربه شیرین عکاسی در کابل
سیدمحمدرضا هاشمی- روزنامه نگار
در یکی از روز‌های نیمه دوم فروردین ۱۳۹۰، همین‌طور که داشتم صفحات روزنامه را ورق می‌زدم، چشمم به آگهی جهاد دانشگاهی مشهد افتاد که از آغاز ثبت‌نام کلاس‌های عکاسی برای ترم بهار خبر می‌داد. همیشه دوست داشتم با دوربین عکاسی و دنیای عکس که پر از راز و هیجان است، بیشتر آشنا شوم. سر کلاس‌های استاد گیلانی‌فر چیز‌های زیادی یاد گرفتم و مثل کودکی که تازه راه رفتن یاد گرفته است، دوست داشتم زودتر و در عالم واقعیت دوربین به دست بگیرم و عکاسی کنم.
 
عکاسی از سوژه‌هایی که همیشه چشم من را به خود جلب می‌کردند و ثبت آن‌ها برای من لذتی وصف‌ناشدنی داشت. اسفند ۱۳۹۲ که به کابل رفتم تا زندگی جدیدی را تجربه کنم، در کنار تمام دل‌خوشی‌هایی که همراه من به پایتخت افغانستان آمده بودند، یک دوربین عکاسی هم بود. دوربینی که خاطرات زیادی با آن داشتم و نقشه‌های زیادی برای عکاسی با آن در افغانستان کشیده بودم. همان روز‌ها افغانستان برای برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در تلاش بود. انتخاباتی که خیلی از افغان‌ها روی آن حساب ویژه‌ای باز کرده بودند و چشم امید خیلی‌ها به صندوق‌های رأی دوخته شده بود. شرایط خاص زندگی در افغانستان برای یکی مثل من که سال‌هاست تنها نامی از این کشور را روی کارت شناسایی‌اش داشته است و همیشه به دلیل افغانستانی بودن در شهری که در آن به دنیا آمده بود (مشهد) مهاجر شناخته می‌شد، اجازه نمی‌داد به‌راحتی با شرایط جدید کنار بیاید، اما شب قبل انتخابات تصمیمم را گرفته بودم.
 
باتری‌های دوربین را به شارژ زدم، مموری‌ها را بررسی کردم، دوربین را تمیز کردم و موبایلم را برای ساعت ۶ کوک کردم که فردا از جریان انتخابات عکاسی کنم. صبح وقتی از خانه بیرون آمدم، کابل بارانی بود. به یکی از اصلی‌ترین شعبه‌های رأی‌گیری رفتم و بعد از هماهنگی با مسئولانش شروع کردم به عکاسی.
 
آن لحظات را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. با هر فریم عکسی که می‌گرفتم، انرژی زیادی برای خودم ذخیره می‌کردم و نفهمیدم آن روز چگونه گذشت. شب وقتی به خانه آمدم، ۲ مجموعه عکس بیست‌فریمی از عکس‌هایم در جریان برگزاری انتخابات افغانستان در یکی از معتبرترین رسانه‌های ایرانی منتشر شده بود. هنوز وقتی دلم برای آن روز تنگ می‌شود، به آرشیو عکس‌هایم سری می‌زنم و با دیدن آن‌ها همان حس‌وحال در من زنده می‌شود. چندباری که در کابل به دلیل همراه داشتن دوربین با واکنش مسئولان امنیتی مواجه شدم، دوربین را غلاف کردم و با موبایلم عکاسی می‌کردم.
 
 
تجربه شیرین عکاسی در کابل
 
 
در آخرین روز‌های سال ۲۰۱۵ در منطقه «دشت برچی» کابل عکسی گرفتم که جزو ۱۰ عکس برتر یونیسف در سال ۲۰۱۵ انتخاب شد. عکاسی به شما فرصت خاطره‌سازی می‌دهد. شما با هر عکسی که می‌گیرید، خاطره آن روز و لحظه را ثبت می‌کنید و هروقت آن عکس را ببینید، همان لحظه به اضافه چند ثانیه قبل و بعدش برایتان مرور می‌شود. حالا دیگر من با دوربین عکاسی‌ام رفیق شده‌ام و هرجا می‌روم، همراهم است. او هم مثل من عطش دیدن و ثبت کردن دارد. ما باهم خاطره می‌سازیم. خاطراتی که سال‌ها بعد من را یاد روز‌هایی خواهند انداخت که دلم برایشان تنگ شده است.
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->