عفت رضوی | شهرآرانیوز؛ «گرگ والاستریت میدونی کیه؟! دِ نمیدونی دیگه. به اونی میگن که وسط کلی بازار خونین و قرمز، صاف میآد رو سهمی متمرکز میشه که سبزه. با اطلاعات کار میکنه ها! کلی روش وقت میذاره! کاری میکنه کارستون. تو همین بازار قرمز، تو اوج، خداحافظی میکنه و تو کف، سهام رو جمع میکنه!»
هیچ وقت فکرش را هم نمیکردم که روزی در صف خرید لبنیات از یک هایپرمارکت، شنونده مکالمات جدی ۲ خانم درباره خرید و فروش در بورس باشم، صحبتهایی که نشان میداد آن ۲ بزرگوار دستی بر آتش بورس دارند، نه اینکه صرفا بخواهند اظهارنظری مرسوم درباره یک موضوع اقتصادی بکنند.
گرگ والاستریت اشاره به فیلم معروفی با بازی لئوناردو دیکاپریو دارد که داستان موفقیت یک دلال را حکایت میکند و کاربرد آن در محاورات بازار بورسی ایران، مفاهیمی مثبت و منفی را در بر دارد.
این روزها بورس بسیار فراگیر شده است و در بسیاری از جمعهای دوستانه و خانوادگی، تاکسی و اتوبوس، نقل زبان این و آن است.
پس از ورود سهام عدالت به بورس نیز عملا ۵۰ میلیون نفر دیگر از جمعیت کشور با فعالیت در بورس، روبهرو شدهاند یا خواهند شد و این مسئله، علاوه بر اهمیت اقتصادی آن، به لحاظ فرهنگی نیز به ایجاد مکالمات ویژه بورسی منجر شده است.
دخترخاله میترا همیشه تا لنگ ظهر میخوابید. حالا ۸ صبح که به او زنگ بزنم، میگوید: الان وقت ندارم. امروز میخواهم «ترید» کنم. لطفا ظهر زنگ بزن. به او گفتم: ترید دیگه چه صیغهایه؟ پاسخ داد: معامله عزیزم! معامله میکنم. باید رأس ساعت انجامش بدم! لطفا ظهر با هم صحبت کنیم.
کنف و بیحوصله گوشی را قطع میکنم.
اگر شبکههای اجتماعی را گز کنید، حتما در طول شنبه تا چهارشنبه که معاملات بازار انجام میشود، با یک مطلب طنز، غمناله یا کلیپ مرتبط با بورس برخورد خواهید کرد.
فردی هم به اسامی جالب و عجیب بعضی از نمادها در بورس طعنه میزند: چند روز دیگه سهام سنگک پزی اوستاقلی با نماد #سنگولی عرضه میشه و به هر ۵۰۰ کد یه سهم میرسه!
اتفاقی که اهالی بورس این روزها درباره آن زیاد صحبت میکنند عرضه اولیه است که تا چند ماه پیش، به علت تعداد کم کدهای بورسی، به هر کد به مقدار چشمگیری اختصاص مییافت و الان با وجود ۱۵ میلیون کد بورسی، مواردی وجود داشته که به هر کد ۶ سهم رسیده است و شوخی عجیبی با سهام و سهامداری به شمار میرود.
دعای ویژه اهالی بورس برای یکدیگر این است که «پرسود باشید!». فقط یک سهامدار میتواند تأثیر این دعا را عمیقا درک کند.
دیروز در محل کار با همکارم صحبت میکردم که گوشی تلفنش زنگ خورد. چنان تحلیلی از سهامش میکرد که تصور میکردی ۵ سال است در بازار بورس کار میکند: بگذار نمودارش را ببینم. الان بهت میگم. اینکه نمودارش دم ماهی وارونه است. داره میریزه. باید بفروشی. البته کی خریدی؟ اوکی. پس ۱۰۰ درصد سود رو گرفتی ازش. اگه نفروشی هم خوب میشه. می کشه بالا. حالا سال جهش تولید هم هست. نفروش تا از تولید داخل هم حمایت کرده باشی.
یک صبح خوب برای اهالی بورس صبحی است که با یک سیگنال خوب شروع میشود و همانجا دست کسی را که سیگنال خوب بدهد باید بوسید چون با یک سیگنال خوب میتوان بار زندگی را بست و از طرفی با یک سیگنال بد هم میتوان به خاک سیاه نشست.
سیگنال در حقیقت همان اطلاعاتی است که درباره خرید یا فروش یک سهم به سهامدار داده میشود و این اطلاعات بدون کار و تجربه به دست نمیآید و گاه ساعتها و روزها باید برای آن تلاش کرد.
بدیهی است که آمار دقیقی از این حوزه وجود ندارد اما هماکنون زنانی که به صورت حقیقی در بورس فعال هستند از درآمد نسبتا خوبی در مقایسه با سایر بازارهای سرمایه برخوردارند.
شاید به دلیل تخصصی بودن، افراد بسیاری جسارت حضور در این بازار را نداشته باشند اما آنچه اهمیت دارد این است که در شرایط ناپایدار اقتصادی کنونی، افراد جامعه، همگی، در تکاپوی فراهم کردن شرایط کاری و درآمد نسبی و پایدار برای خود و فرزندانشان هستند و ناگزیر به راههای مختلف چنگ میاندازند.
در میان بازارهای سرمایه، بورس بازار بسیار جذابی است و افراد بسیاری را با خود همراه کرده است ولی نکته قابل توجه، ساده انگاشتن سازوکار بورس و مسائل آن است که از سوی برخی افراد جامعه نشان داده میشود، بازاری که آموزش در آن حرف اول را میزند و تا زمانی که افراد آموزش کافی نبینند، اشتباهات تکنیکی و تاکتیکی خود را به گردن سایر عوامل خواهند انداخت.