مهتاب علی نژاد | شهرآرانیوز؛ با تمام دغدغهمندیهای طاقتفرسا و اضطرابهای پنهان و آشکار کروناهراسی، آزمون سراسری ورود به دانشگاه برای مقاطع کارشناسی برگزار میشود. مادرانی در خانه دست به دعا برداشتهاند، مادرانی روی چمنها و نیمکتهای محوطه بیرونی حوزه امتحانی فرزندشان چشمانتظار پایان یافتن آزموناند و مادرانی با اعتماد به نفس کامل از اینکه فرزندی پروراندهاند که تلاش کردن و معناسازی را آموخته است، در خانه به کارهای روزمره خود مشغول شدهاند و به طور منطقی به این میاندیشند که اگرچه کنکور در زندگی کنونی جامعه ایران به نوعی دروازه ورود به آیندهسازی محسوب میشود، تنها راه معنادهی به زندگی نیست و فرزند آنان به اندازهای که تلاش کرده است به نتیجه دست خواهد یافت.
زندگی امروزه بیش از همیشه با اضطرابها و فشارهای روانی مضاعف اجتماعی همراه است. بهویژه با توجه به شرایط اقتصادی پرنوسان و متلاطم جامعه ایرانی، مادران پیوسته با این دغدغه زندگی میکنند که فرزندانشان به گونهای وارد بازار تحصیل و سپس اشتغال شوند که آیندهای تضمینشده داشته باشند. آینده تضمینشده برای فرزند رؤیایی است که اغلب مادران به آن میاندیشند و کمتر زنانی هستند که به ویژگی زندگی مدرن در شرایط ایران واقف باشند و بدانند که در بستر اجتماعی متلاطم، پروراندن مفهوم تضمین چندان دستیافتنی و معقول به نظر نمیرسد.
تاریخ اجتماعی ایران حاکی از آن است که این سرزمین به واسطه قرار داشتن در جغرافیای خاورمیانه پیوسته دستخوش نابسامانیهای مکرر بوده است. مطالعات زنان نیز بر این امر صحه میگذارد که زنان ایران در طول تاریخ شصتساله اخیر به واسطه تجارب سبک زندگیهای گره خورده با اضطراب ناشی از تغییرات اجتماعی و همچنین گذار ناگزیر زنان از سنت به مدرنیته که همگام با گذار جامعه بوده است، به این باور رسیدهاند که فرزندان آنان بهویژه اگر دختر هستند، باید از مسیر تحصیلات عالی به مقام و جایگاهی نسبتا مستحکم در جامعه دست یابند تا بتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند.
تا یک دهه گذشته که اشتغال از طریق تحصیلات میسر به نظر میرسید، بیشتر زنان ایرانی افق اندیشهورزی خود در زمینه سبک زندگی و معنابخشی به هستی فرزندانشان را راهیافتن به دانشگاه و کسب دانش و مهارت تخصصی میدانستند و با دغدغهمندی در مسیر دستیابی به خواسته خود، فرزندانشان را به حوزه رقابت و شتاب در فراگیری سوق میدادند. این سبک از دغدغهمندی اگرچه در کوتاهمدت نتیجهمند به نظر میرسید، در بلندمدت اضطراب پنهان ناشی از رقابت و افزایش انتظارات اجتماعی را در زنان و فرزندانشان و به تبع آن سایر گروههای اجتماعی نهادینه کرد.
کدام خانواده را میشناسید که در صورت داشتن فرزند پسر یا دختر در سن دوره متوسطه دوم، درگیر اضطرابها، خانهنشینیها و محدودشدنها به عملکرد فرزند کنکوری یا در آستانه کنکور نشده باشد؟! کدام زنان را میشناسید که تمام زندگیشان را به مدت ۲ تا ۳ سال به طور مرتب و دائم وقف کنکورخوانی فرزندان خود نکردهاند؟! شاید این امر به نظر شما یک امر معمول و طبیعی به نظر برسد. شاید بگویید که با توجه به رقابتی بودن شدید فضای کنکورها در چند سال اخیر، زنان ناگزیرند بیش از سایر اعضای خانواده برای تأمین امکانات یا همراهی در مسیر مشاوره و آمادهسازی فضای خانه یا همراهی در استفاده از کتابخانههای ویژه محصلان که صرفا برای خواندن کنکور در سطح شهر کاربری دارند گام بردارند و زندگی خود و خانواده را در راستای آرامسازی مسیر برای فرزند خود قرار دهند. بهتر است بگویم اگر اینگونه درباره انتظاری که جامعه از زنان در جایگاه مادری فرزندان کنکوری دارد میاندیشید، شما نیز در بازی سطحی و کممقدار موفقیت ظاهری از منظر انتظارات اجتماعی گرفتار شدهاید.
آنچه امروزه انتظار جامعه از افراد قلمداد میشود که دانشآموز وظیفهاش درس خواندن است و مادران باید تمام هویت خود را در راستای هویتیابی فرزند در آینده غرق کنند، توسط تکتک افراد جامعه و نهادهای ذینفع اجتماعی ساخته شده است. در اینکه از وظایف هویت زنان به عنوان مادر یکی این است که آرامشدهنده و همیار فرزندان در مسیر پرورش یافتن و به موفقیت رسیدن در جامعه باشند شک و نقدی نیست، اما اینکه زنان چگونه در هویتیابی فرزند خود نقش داشتهاند آن نکته پرورشیاجتماعی است که میخواهم شما را به اندیشیدن درباره آن دعوت کنم، همان نکتهای که امروزه به دلیل پیروی بیچونوچرای مادران از جو و فضای اجتماعی طی دستکم یک دهه اخیر، به مسئلهای اجتماعی تبدیل شده است.
دختران و پسرانی که به دلیل موفق نشدن در کنکور و برآورده نکردن انتظارات خانواده از خودشان دست به خودکشی زدهاند، پدرانی که زیر بار سنگین هزینههای مدارس و دورههای آمادگی کنکور خمیده شدهاند، فرزندانی که تمامی زندگیشان به خواندن و تست زدن و نتیجه کنکور خلاصه شده است.
نقش زنان در کاستن یا افزودن به فشارهای روانی و اجتماعی دوران بلوغ فرزندانشان که مصادف با دوره آمادهسازی برای کنکور است چه بوده است؟ از این مشاوره به آن مشاوره رفتن؟ ابراز نگرانی مقابل خانواده و فامیل و وابستگانی که فرزند کنکوری دارند و مادر نمونه سال هستند که برای مشایعت یک فرزند، تمام خانواده را تحت شعاع قرار دادهاند؟ آرام کردن فرزند و اطمینان دادن به او که معنای زندگی در تحصیل فلان رشته خلاصه نشده است یا افزایش فشارهای روانی که تمام هستی تو به نتیجه این آزمون بستگی دارد؟
روی نقش زنان در خانواده تأکید دارم، زیرا اعم از اینکه فرزندان خانواده پسر باشند یا دختر، جایگاه ویژه مادری در عواطف انسانی و البته انتظارات اجتماعی از نقش زن در طی قرنها، زنان را به مهرههای سرنوشتساز و پرورندگان پرنفوذ در خانواده و جامعه تبدیل کرده است. زنانی که فرزندان خود را به طور عقلانی پرورش میدهند و معناسازی را در کانون خانواده ترویج میکنند همان هویتسازان با تأثیر مثبت در جامعه هستند. شما خود را چگونه ارزیابی میکنید؟