«حیات کرانه» نمایشگاه‌ عکس‌های کودکانِ بی‌شناسنامه! اعلام آمادگی ایران برای برگزاری نمایشگاه محصولات دانش‌بنیان در هرات مدیرکل اتباع خراسان رضوی: ساخت اردوگاه سامان‌دهی اتباع خارجی در تایباد ضروری است روسیه درباره احتمال دخالت دوباره آمریکا در افغانستان هشدار داد نوزادان ۶ قلوی جوزجانی در افغانستان جان باختند موتورسواری وزیر خارجه طالبان در خیابان‌های کابل + فیلم شوق والیبال در افغانستان | جشن پیروزی تیم اتحاد در بدخشان + فیلم براساس دستور جدید طالبان: همه برنامه‌های تلویزیونی فقط باید صوتی شوند افراد مسلح مرکز واکسیناسیون در پاکستان را هدف قرار دادند تناقض در آمار طالبان و سازمان جهانی بهداشت | جولان فلج اطفال در افغانستان سرکنسول جدید ایران در هرات: جمهوری اسلامی به دنبال توسعه پایدار همسایگان است برنامه جهانی غذا: برای کمک به افغانستان به ۶۱۷ میلیون دلار بودجه نیاز داریم جذب ۲۸۲ دانشجوی جدید افغانستانی در دانشگاه بیرجند آغاز‌به‌کار سفیر جدید ازبکستان در افغانستان ویدئو | استقبال از اولین پرواز ایران ایرتور در فرودگاه کابل (۷ آبان ۱۴۰۳) ادامه شگفتی نوجوانان فوتبال افغانستان | پیروزی ۳ بر ۲ در برابر بنگلادش کاظمی قمی: فروش زمین به اتباع افغانستانی در چابهار، شایعه است | ۶ میلیون افغانستانی در ایران حضور دارند شورای علمای شیعه افغانستان، اقدام تجاوزکارانه رژیم اسرائیل را به‌شدت محکوم کرد عبدالله عبدالله تجاوز اسرائیل به ایران را محکوم کرد حامد کرزی اقدام رژیم صهیونیستی علیه ایران را محکوم کرد راهکار‌های توسعه روابط اقتصادی با خراسان رضوی از زبان تاجران افغانستانی
سرخط خبرها

شعری عاشورایی از محمدکاظم کاظمی

  • کد خبر: ۴۰۶۴۱
  • ۰۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۹:۰۲
شعری عاشورایی از محمدکاظم کاظمی
«هفتاد و دو تیغ» محمدکاظم کاظمی نام شعری از محمدکاظم کاظمی شاعر نام آشنای افغانستانی است، او این شعر را در سال ۱۳۶۸ در رسای شهدای کربلا سروده است.
به گزارش شهرآرانیوز، «هفتاد و دو تیغ» - محمدکاظم کاظمی‌.
 
آی دوزخ سفران! گاه‌ِ دریغ آمده‌است‌
سر بدزدید که هفتاد و دو تیغ آمده‌است‌
 
طعمه تلخ جحیمید، گلوگیرشده‌
چرک‌ِ زخمید ـ که کوفه است ـ سرازیر شده‌
 
فوج فرعونید یا قافله قابیلید؟
ننگ محضید، ندانم ز کدامین ایلید
 
ره مبندید که ما کهنه‌سواریم‌ای قوم!
سرِ برگشت نداریم، نداریم‌ای قوم!
 
حلق بر نیزه اگر دوخته شد، باکی نیست‌
خیمه در خیمه اگر سوخته شد، باکی نیست‌
 
خیمه تشنه است، غمی نیست، گلاب‌آلوده است‌
سجده بیمار، نه بیمار، شراب‌آلوده است‌
 
آب‌ِ این بادیه خون است که وانوشد کس‌
زهر باد آن آب کز دست شما نوشد کس‌
 
شعله گر افسرد، خاکستر ما خواهد رفت‌
تن اگر خفت به صحرا، سر ما خواهد رفت‌
 
راه سخت است، اگر سر برود نیست شگفت‌
کاروان با سر رهبر برود نیست شگفت‌
 
تن به صحرای عطش سوخته، سر بر نیزه‌
برنمی‌گردیم زین دشت، مگر بر نیزه‌
 
تشنه می‌سوزیم با مَشک در این خونین‌دشت‌
دست می‌کاریم تا مرد بروید زین دشت‌
 
آی دوزخ‌سفران! گاه‌ِ سفر آمده‌است‌
سر بدزدید که هفتاد و دو سر آمده‌است‌
 
(شهریور ۱۳۶۸)
 
محمدکاظم کاظمی متولد ۱۳۴۶ در هرات و ساکن ایران است. او عضو گروه علمی برون‌مرزی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است، که از سال ۱۳۶۵ فعالیت‌های ادبی‌اش را آغاز کرده است. در سال ۱۳۶۷ به عضویت گروه شعر حوزه هنری مشهد درآمد و در سال ۱۳۶۹ به انجمن شاعران انقلاب اسلامی افغانستان پیوست.
 
انتشار مثنوی «بازگشت» در فروردین ۱۳۷۰ مایه شهرت او شد. این شاعر علاوه بر سرایش شعر، در زمینه‌های آموزش شعر، برگزاری محافل انجمن‌های ادبی مهاجران افغان در ایران، انتشار نقد‌ها و مقالاتی در مطبوعات، و تألیف و ویرایش کتاب‌هایی در زمینه زبان و ادبیات فارسی فعالیت داشته است. از آثار محمدکاظم کاظمی می‌توان به «پیاده آمده بودم»، «روزنه»، «همزبانی و بی‌زبانی»، «گزیده غزلیات بیدل» و ... اشاره کرد.
 
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->