نجمه موسویزاده - مرتضی عنبری سال1338 در یکی از محلات قدیمی مشهد متولد شده است. او که علاقه زیادی به ورزش داشته از کودکی فوتبال بازی میکرد اما با تشویقهای یکی از همسایههای محلهشان که سرپرست باشگاه سعدآباد بود در دوازدهسالگی برای تمرین وارد گود کشتی میشود. عنبری که اکنون شغل آزاد دارد و ساکن خیابان ده دی است از روزهای حضور خود در این ورزش برایمان میگوید.
راحت و صمیمی حرف میزند و ما بین گفتوگو با ما کار مشتریهایش را نیز راه میاندازد. میگوید زمانی که تصمیم گرفت کشتی را بهعنوان ورزش حرفهای انتخاب کند 12سال داشت اما تشویقهای مربی خود عسگر ناجی از یکسو و فضا و گود کشتی که با روحیه و منش پهلوانی همخوانی داشت از دیگر سو باعث شد تا او که تنها با نگاه ورزشی این رشته را انتخاب کرده بود مصمم به تمرینات بیشتر برای حضور در مسابقات شود.
عنبری بیان میکند: اولین مسابقهای که روی تشک رفتم استرس زیادی داشتم بهطوری که ضربان قلبم را احساس میکردم البته این اضطراب و استرس برای تمام ورزشکاران در اولین تجربه مسابقات کاملا طبیعی است، مسابقات آموزشگاهها بود و در اولین دورهای که شرکت کردم توانستم مقام دوم را کسب کنم اما دو سال پیاپی بعد از آن مقام اول را به دست آوردم.
او که چند دوره قهرمان مسابقات آموزشگاههای استان شده است، پی حرفش را اینگونه میگیرد: تا زمانی که شکست را تجربه نکنی طعم شیرین پیروزی را نخواهی چشید چون با زمینخوردن است که تلاش خود را بیشتر میکنی و این تلاش به تو نیرو و ارادهای میدهد که تا زمان رسیدن به هدفت دست برنداری.
وی با اشاره به یکی از خاطرات خود میگوید: زمان زیادی از حضورم در باشگاه برای تمرینکردن نمیگذشت که با یکی از همسن و سالهای خودم دوست شدم بهخاطر دارم او فنی را در برابر حریف اجرا میکرد که هیچ کدام از بچهها نمیتوانستند مانند او باشند، با همین فن بارها من را به زمین زده بود، یکبار از او خواهش کردم تا این فن را به من نیز یاد بدهد و او قبول کرد. با تمرین زیاد توانستم این فن را یاد بگیرم و در اولین مسابقهای که ما دو نفر رقیب هم شدیم با همین فن او را ضربه فنی کردم و شکست دادم، اینجا بود که فهمیدم تا زمانی که زمین نخوری پیروز نخواهی شد، البته هدف من این نبود که فقط حریفم را شکست دهم بلکه به دنبال یادگیری نیز بودم، شاید باورش برای شما سخت باشد اما همین فنها و اخلاقیات در زندگی شخصی و کارم نیز تأثیر بسیار خوبی داشته است و درسهایی گرفتم که هنوز از آنها استفاده میکنم.
او در پایان دوره دبیرستان و پس از اخذ مدرک دیپلم به توصیه پدر کشتی را کنار میگذارد و وارد بازار میشود: 17سال داشتم و توانسته بودم در مسابقات آموزشگاهی مقام بیاورم اما پدرم با دیدن مقام من خوشحال نشد بلکه سیلی به من زد و گفت کدام کشتیگیر توانسته از این راه آینده شغلی خوبی داشته باشد بهتر است به جای شرکت در مسابقات به دنبال کار بروی و برای خودت کسب درآمد کنی، از همان زمان دیگر بهطور حرفهای و برای حضور در مسابقات تمرین نکردم.
وی میافزاید: شرایط آن سالها با اکنون تفاوتهای بسیار زیادی داشت بیشتر ورزشکاران فقط به صورت دلی تمرین و در مسابقات حاضر میشدند و منبع درآمد آنها از کسب و کار دیگرشان بود برای همین هم پدرم دوست نداشت تا حرفهای ورزش کنم اما از آنجا که من علاقه زیادی به کشتی پیدا کرده بودم نمیتوانستم بهطور کامل علاقه خود را کنار بگذارم پس تمرینی به باشگاه میرفتم اما علاقهام را در ورزش باستانی و با رفتن به زورخانه دنبال کردم. ورزش باستانی با فضای کشتی تفاوتهایی دارد و به قول بسیاری از بزرگان زورخانه به نوعی حسینیه دوم به شمار میرود و از همان ابتدایی که وارد زورخانه میشوید به مدح و ثنای خدا و اولیای او میپردازید و این احساس بسیار خوبی به فرد میدهد.
عنبری با تأکید بر اینکه کشتی در فرهنگ ایران جایگاه خاصی دارد به طوری که بعد از گذشت سالها هنوز هم وقتی صحبت از این ورزش میشود عِرق خاصی نسبت به آن در بین افراد دیده میشود، خاطرنشان میکند: فضای زورخانه و کشتی تأکید زیادی بر روی احترامگذاشتن به مربی، پیشکسوتان این ورزش و حتی حریف خود دارد و تمام اینها آموزههایی بوده که سینه به سینه از گذشته نقل شده تا تبدیل به فرهنگ شده است به طوری که امروز تا اسم پهلوانی میآید در کنارش جوانمردی در ذهن مردم تداعی میشود.
او که مدتی در کسوت مربیگری در ورزش باستانی نیز فعالیت کرده است، تصریح میکند: اگر مشاهده میکنید کشتی خراسان که سالها حرف نخست را در کشور میزد دیگر مانند سابق نمیدرخشد به این بازمیگردد که کودکان خود را به این ورزش تشویق نمیکنیم و استعدادیابی از آموزشگاهها به نوعی حذف شده است.
وی با تأکید بر اینکه اگر میخواهیم دوباره روزهای اوج کشتی خراسان را ببینیم باید از همان دوران کودکی روی فرزندان خود سرمایهگذاری کنیم، میگوید: فرزندان خودم را برای ورود به عرصههای ورزشی تشویق کردم و یکی از پسرانم والیبال و دیگری کشتی را انتخاب کرده و این باعث خوشحالی و افتخار من است که در کنار تحصیل ورزش را نیز دنبال میکنند.