فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

چه چیزی جلد یک اثر داستانی را ماندگار می‌کند؟

  • کد خبر: ۴۲۳۹۶
  • ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۲
چه چیزی جلد یک اثر داستانی را ماندگار می‌کند؟
نقل قول مشهوری وجود دارد با این مضمون که هیچ گاه درباره یک کتاب از روی جلدش قضاوت نکنید، اما واقعیت این است که بسیاری از ما درمورد کتاب‌ها از ظاهرشان قضاوت می‌کنیم.
هدی جاودانی | شهرآرانیوز - یک جفت چشم [..] شناور در آسمان نیمه شب، بر فراز چراغ‌های روشن نیویورک بر جلد «گتسبی بزرگ». مردی نیمه انسان و نیمه اهریمن بر جلد «روانی آمریکایی» اثر برت ایستون الیس. یک چرخ دنده، جایگزین یک چشم، بر جلد «پرتقال کوکی».
 
یک کتاب خوب ممکن است زمان زیادی در ذهنمان ثبت شود، اما اغلبْ طراحی جلد آن نیز می‌تواند سرنوشت مشابهی پیدا کند. نقل قول مشهوری وجود دارد با این مضمون که هیچ گاه درباره یک کتاب از روی جلدش قضاوت نکنید، اما واقعیت این است که بسیاری از ما درمورد کتاب‌ها از ظاهرشان قضاوت می‌کنیم. تمامی جزئیات جلد یک کتاب -فونت، تصاویر، رنگ ها- آنچه را از محتوای کتاب توقع داریم به نمایش می‌گذارند. خواننده‌ای که در یک کتاب فروشی در جست وجوی داستانی ویران شهری با فضایی سرد و متروک است، احتمال کمی دارد که جلدی با رنگ پاستلی روشن و فونت سِریف نظرش را جلب کند.
 
 
چه چیزی جلد یک اثر داستانی را ماندگار می‌کند؟
 
 فیتزجرالد از جلدی که فرانسیس کوگات برای کتابش طراحی کرد آن‌قدر خوشش آمده بود که بخشی از رمانش را دستکاری کرد تا با طرح روی جلد همخوانی داشته باشد! 
 
طراحی جلد‌ها می‌توانند روشی سریع برای معرفی ژانر یک کتاب باشند، اما جلد خوب فراتر از این‌ها می‌رود. جلد‌های خوب به شخصیت کتاب سیما می‌بخشند. شما را مجاب می‌کنند که کتاب را بخرید و درون قفسه کتاب خانه تان بگذارید و یادآوری می‌کنند آن کتاب چه ارزشی برایتان دارد. دونا پِین، مدیر هنری انتشارات فابر اند فابر، می‌گوید: «زمانی که کتابی را می‌خوانید، محتوای آن مدتی در ذهن شما باقی می‌ماند، اما کتاب کاغذی [و جلدش]در کیف شماست، در دستان شماست و کنار تختخواب شماست [یعنی مدام پیش چشم شماست].»
 
 
چه چیزی جلد یک اثر داستانی را ماندگار می‌کند؟
 
برخی از کتاب‌ها با طرح جلدشان پیوندی ناگسستنی دارند؛ مثل کتاب «پرتغال کوکی» با طراحی دیوید پلهام
خود پلهام گفته: هر بار که اون تصویر رو می‌بینم، فقط اشتباهاتی که توشن جلو چشممه (چون نرسیده بودم که ریزه‌کاری‌های آخر رو روش انجام بدم). ولی کی می‌دونه شاید همون گوشه‌های تیز پرداخت‌نشده‌ش، جذابش کرده.
 
حدود یک دهه پیش، پیدایش کتاب‌های الکترونیکی خطری علیه کتاب‌های کاغذی به حساب می‌آمد، اما ناشران جنگیدند و کتاب‌هایی زیباتر از گذشته طراحی کردند تا خوانندگان بیشتر رغبت کنند آن‌ها را به دست بگیرند. فونت‌ها برجسته‌تر شدند، رنگ‌ها روشن‌تر و کاغذ‌ها لذت بخش تر. چاپ‌های برجسته و فلزکوبی و صحافی‌های پارچه ای. کتاب فروشی‌ها نیز با گذاشتن این اشیای دلخواه روی میز‌ها و در ویترین هایشان، دیگر صرفا مکانی برای خرید نیستند و به فضا‌هایی برای گذران وقت تبدیل شده اند.
 
علاوه بر این، احتمالا به همین دلیل است که مردم به عکس گرفتن با کتاب هایشان و قراردادن آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی روی آورده اند. اگر هشتگ #bookstagram را در اینستاگرام جست وجو کنید، با بیش از ۴۳ میلیون ۱ تصویر از کتاب‌هایی کنار فنجان‌های قهوه، روی لحاف‌های پَر مواج، نشسته بر لبه نیمکتی چوبی، و میان ستون‌هایی نامنظم روبه رو خواهید شد. هرچه کتاب شما فوتوژنیک‌تر باشد، احتمال بیشتر دیده شدن آن نیز می‌رود!
 
همه این‌ها به این معناست که طراحی جلد بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده است. پین می‌گوید: «فکر می‌کنم مردم دارند طرح جلد را به عنوان یک فرم هنری تحسین می‌کنند و طراحان نیز حسابی خودشان را ارتقا داده اند.»، اما چه چیزی باعث می‌شود یک جلد عالی از آب دربیاید؟ «برای ما، جلدی ایده آل است که بتواند واکنش خاصی را برانگیزد. ممکن است آن واکنش این باشد که برخی از طراحی خوششان نیاید یا اینکه همه درباره آن حرف بزنند. اما قطعا نمی‌خواهیم جلد‌هایی داشته باشیم که خنثی باشند.»
 
 
چه چیزی جلد یک اثر داستانی را ماندگار می‌کند؟
 
طرح جلد کتاب «دختر یک چیز نیمه‌شکل‌یافته است» نمونه‌ای از طرح جلد است که محتوای کتاب را منعکس می‌کند 
 
جلدی موفق است که چیزی از کلمات درون کتاب را به نمایش بگذارد. «اگر [به عنوان طراح] نوشته‌ای انتزاعی را پذیرفتید، که طبیعتا جسارت و ریسک بالایی را می‌طلبد، اهمیت دارد که طراحی جلد کتاب برخاسته از محتوای آن باشد.» این را پین در حالی می‌گوید که رمان «دختر یک چیز نیمه شکل یافته است»، نوشته ایمیر مک براید، را به عنوان یکی از آثاری که طراحی کرده است مثال می‌زند. «تصویر یک سیب و ورق کاغذی خیس خورده و پوسیده که در همراهی با فونت، به نظر می‌آمد با تجربه خواندن کتاب سازگاری پیدا کرده است.»

پین می‌گوید آفرینش جلدی متناسب با محتوای کتاب همان قدر اهمیت دارد که خلق جلدی ماندگار. «شما می‌توانید جلدی بی نهایت زیبا طراحی کنید که تصویر خاصی از محتوای کتاب را به خواننده القا کند، اما اگر تجربه خواندن کتاب تصویر متفاوتی را در ذهن مخاطب برانگیزد، آن وقت [تلاش شما] ناامیدکننده خواهد بود. شما در پیداکردن خوانندگان درست برای آن کتاب شکست خورده اید.»
 
جان گِرِی که در طول سابقه حرفه‌ای اش جلد کتاب‌های نویسندگانی، چون زدی اسمیت، سالی رونی و دیوید فاستر والاس را طراحی کرده است، می‎ گوید در مقایسه با گذشته، برای داشتن جلدی درست، فشار بیشتری بر دوش طراحان است. او می‌گوید: «کتاب فروشی‌ها غوغاست. انگار که مهمانی پرجمعیتی برپا باشد و شما بخواهید برای اینکه میان جمعیت دیده بشوید، قددرازی کنید. اثرگذاربودن و مجاب کردن کسی به انتخاب یک کتاب و نگاه انداختن به جلد آن روز به روز سخت‌تر می‌شود.»
 
گری می‌گوید کتاب‌ها نه تنها در کتاب فروشی‌ها بلکه در فضای آنلاین نیز باید خوش بدرخشند -چه در شبکه‌های اجتماعی چه در وبسایت‌های خرید کتاب- و این مسئله بر چگونگی ظاهر کتاب‌ها تأثیر گذاشته است. «بازاریابی‌های اینترنتی و رسانه‌ها جریانی از جلد‌های اشباع از رنگ‌های روشن را در نسخه‌های کاغذی به راه انداخته است. استفاده از رنگ‌های فلورسنت و خاص و تصاویر اشباع از رنگ و کلماتی که با رنگ سفید به نمایش گذاشته می‌شوند و نسخه‌های کاغذی باید خودشان را با روشنی صفحه‌های نمایش تطبیق دهند.»
 
 
چه چیزی جلد یک اثر داستانی را ماندگار می‌کند؟
 
جلد کتاب «همه چیز روشن است»یک نقطه عطف خلاقانه برای جان گری بود

یکی از اولین و موفق‌ترین طراحی‌های جلد گری برای رمان «همه چیز روشن است» جاناتان سفران فوئر در سال ۲۰۰۲ میلادی بوده است. «این کتاب مرا به راهی انداخت که در آن کتاب‌ها را به اشیایی شخصی بدل کنم. اولین باری بود که واقعا خواستم جلد کتاب نمایانگر درونش باشد، نه صرفا نوعی بیانیه مستقل.»

تأثیر فونت دست نویس گری در این کار، همچنان بر جلد‌های امروزی مشهود است -اگرچه او سعی دارد هیچ وقت به تکرار نیفتد. «تلاش می‌کنم هریک از کتاب‌ها را به گونه‌ای طراحی کنم که به تنهایی و روی پای خودشان بدرخشند و شبیه به چیز دیگری نباشند. فکر می‌کنم که تا الان از سبک خاصی پیروی نکرده باشم و واقعا خوشحال می‌شوم اگر مردم نتوانند حدس بزنند کدام جلد را من طراحی کرده ام.»
 
گری پیش از آنکه ایده‌ای را در ذهنش بپروراند، ابتدا متن کتاب را تمام وکمال مطالعه می‌کند تا مطمئن شود آن را به خوبی فهمیده و برداشت اشتباهی نکرده است. گاهی نویسندگان تصویر روشنی از خواسته شان دارند مثل زدی اسمیت. گری می‌گوید: «او ذهنی تصویرگر دارد و به روشنی می‌داند چه چیزی را دوست دارد. اسمیت با دیدن طراحی‌ها معمولا از چنین جملاتی استفاده می‌کرد: «دنبال همین بودم.» یا «می تونیم چیزی مشابه با این رو امتحان کنیم؟» او به من فضا و طعم کار را نشان می‌داد و بعد قلمرو آزاد را در اختیارم می‌گذاشت. این سبک کار کردن واقعا لذت بخش است.».
 
چه چیزی جلد یک اثر داستانی را ماندگار می‌کند؟
 
طرح جلد جدید «کشتن مرغ مینا»
 
اما فقط کتاب‌های جدید نیستند که به جلدهایشان حساسیت نشان داده می‌شود. رفته رفته ناشران در حال بازنشر آثار کلاسیک با جلد‌هایی دوباره طراحی شده یا در شمارگان محدود هستند. تغییر جلد آلبوم‌های موسیقی‌های ماندگار ممکن است دشوار باشد، اما جلد کتاب‌ها معمولا چندین بار شخم زده می‌شوند. انتشارات وینتج قرار است در جشن سی امین سالگرد تأسیس خود ده کتاب پرفروشش را با جلد‌هایی جدید تجدیدچاپ کند، از جمله «کشتن مرغ مینا» و «سرگذشت ندیمه». انتشارات فابر نیز بنا دارد با شراکت فروشگاه لیبرتی لندن، برخی عنوان‌های کلاسیکش را با جلد‌های سخت پارچه‌ای بار دیگر منتشر کند. اخیرا جلد‌های «تالار گرگ» و «اجساد را بیاورید» هیلاری منتل نیز بار دیگر طراحی شده است تا هم زمان با سومین عنوان از سه گانه «توماس کرامول» او، «آیینه و نور»، به انتشار برسد. همچنین گروه کلاسیک انتشارات پنگوئن از یک مجموعه علمی تخیلی ده جلدی رونمایی خواهد کرد ۲ که جلد هریک از آن‌ها برگرفته از طراحی‌های خطی هنرمندان و طراحانی، چون پیکاسو، لو کوربوزیه و هربرت بایر بود. به گفته مدیر هنری پنگوئن، جیم استودارت: «طراحی‌ها به روشنی این توانایی را دارند که احساسات درونی انسان را در تمامی این داستان‌ها به نمایش بگذارند، خواه این احساسات کشف نشده باشند خواه طنزآمیز یا دلهره آور.» ناشرْ آثار هنرمندانی را برای جلد کتاب‌ها انتخاب کرده است که همانند نویسندگان کتاب ها، «از شیوه‌هایی جایگزین و اغلب بصری برای نمایش واقعیت استفاده کرده اند».
 
پین ادعا می‌کند که طراحی جلدی جدید برای یک رمان کلاسیک می‌تواند فرصتی باشد برای نمایاندن آن جنبه از کتاب که تاکنون کشف نشده است. او می‌گوید: «هر روز کتاب‌های بسیاری منتشر می‌شوند. این مهم است که بتوانیم عناوین کلاسیک را به ویترین کتاب فروشی‌ها برگردانیم، و یک جلد جدید به این کار کمک می‌کند.»

در طول سال گذشته، گری جلد نسخه‌های جدیدی از رمان‌های جی دی سلینجر، و نسخه جدیدی از «حباب شیشه ای» سیلویا پلاث را با الهام از طرح دایره‌های متحد المرکز طراح اصلی کتاب، شرلی تاکر، طراحی کرد. «حسی مرا وادار می‌کرد که با انجام این کار خودم را محک بزنم. در طراحی جلد «حباب شیشه ای» با خود گفتم که فقط یک شانس دارم. پس باید درست از پس آن بربیایم.»
 
طراحی کتاب‌های شاخص چالش‌های خاص خود را دارد و یافتن طرحی جدید، متفاوت از طرح‌های همه کسانی که پیش از تو مهرشان را بر آن اثر کوبیده اند، تنها یکی از مسائل پیش روست. «شما باید روی چیزی کار کنید که قبلا به ثبت رسیده است و مردم به آن احساس تعلق دارند. همچنین باید در مواجهه با گروه‌هایی قرار بگیرید که به دنبال محافظت از میراث کشور خود هستند.» به طور مثال، سلینجر بندی را در قراردادش ذکر کرده است که طبق آن، تنها نام او و عنوان کتاب می‌تواند روی جلد قرار بگیرد بدون هیچ تصویر، نقل قول یا شرح مبالغه آمیزی از کتاب.
 
زمانی که کتابی نزد مردم محبوبیت بسیاری کسب کرده است، هر طرح جدیدی ممکن است آشوبی به پا کند. سال ۲۰۱۳ در پنجاهمین سالگرد انتشار «حباب شیشه ای» سیلویا پلات، فابر نسخه جدیدی از کتاب را با تصویر زنی که در آینه‌ای کوچک، آرایشش را درست می‌کرد، منتشر کرد. این طراحی واکنش‌های ضدونقیضی را برانگیخت و برخی فابر را به تلاش برای عامه پسند جلوه دادن اثر پلات متهم کردند. ناشر هم بیانیه‌ای در دفاع از طرح جدید منتشر کرد و گفت: «ما عاشق این طرح هستیم و فروش کتاب نشان می‌دهد خوانندگان جدید کتاب نیز همان طور که توقع داشتیم، آن را پسندیده اند.»
 
محتوای بعضی کتاب‌ها می‌تواند بر جلد‌های بد آن‌ها غلبه کند. اینکه چرا رمان پرفروش و تحسین شده النا فرانته، «رمان‌های ناپلی»، که داستان ۶۰ سال دوستی دو زن ناپلی را روایت می‌کند، جلدی شبیه به کارت‌های تبریک کمپانی هالمارک دارد، انتقادات بسیاری را برانگیخته بود. نویسنده‌ها نیز همیشه طرف دار جلد کتاب هایشان نیستند. در سال ۲۰۱۵ نامه‌ای زیرخاکی از آگاتا کریستی به وکیلش کشف شد که در آن، کریستی از طرح جلد رمان «سرو غمگین» خود ابراز تنفر کرده و آن را «پیش پاافتاده» و «زشت» لقب داده و خواسته است جلد خمیر و دوباره طراحی شود.
 
پین می‌گوید: «چنین واکنش‌های سفت وسختی نشان می‌دهند تا چه اندازه جلد‌ها مهم اند. شنیدن ابراز احساسات دیگران و گرفتن بازخورد از آنان همیشه لذت بخش است حتی اگر آن بازخورد به هیچ وجه مثبت نباشد. اگر هر جلد کتابی که طراحی کردی، موفق از کار درآمد، به این معناست که تو، در مقام طراح، ریسک نکرده ای. درآخر، جلد‌هایی ناامیدکننده اند که همچنان امن به نظر بیایند.»
 
در فهرست علاقه مندی‌های گری، نام چند نویسنده به چشم می‌خورد که او دوست دارد جلد کتاب هایشان را طراحی کند، کسانی، چون آیریس مرداک، جان اشتاین بک و ریموند کارور، اما از آنجایی که به جای جلد‌های گری نیز دیگران در چاپ‌های جدید دوباره جلد طراحی می‌کنند، او آن قدر‌ها هم کار خود را ارزشمند نمی‌داند. با وجود این، برایش لذت بخش است وقتی با جلد‌های خود در جهان پیرامونش روبه رو می‌شود چه در اینستاگرام چه زمانی که کسی آن را در یک وسیله حمل ونقل عمومی به دست گرفته و می‌خواند. «هنوز هم با دیدن کسانی که در مترو در حال خواندن کتابی با طراحی من هستند، یا پشت ویترین مغازه‌ای کارهایم را تماشا می‌کنند، سر ذوق می‌آیم. اما نقطه مقابل آن زمانی اتفاق می‌افتد که وقتی پایم را در هر فروشگاه خیریه‌ای می‌گذارم، با همه کار‌های قدیمی ام روبه رو می‌شوم.»
 
 

*این مطلب برگردانی است از مقاله  ?What makes an iconic book cover نوشته Clare Thorp، منتشرشده در چهارم ژوئن ۲۰۲۰ میلادی.

**زمانی که این ترجمه را منتشر می‌کنیم، عدد بالا از ۴۸ میلیون گذشته است. این مجموعه به تازگی رونمایی شده است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->