به گزارش شهرآرانیوز، وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی گفت: باید بگویم ما دو بازار داریم که به هم مرتبط هستند. یکی بازار داراییها و دیگری هم بازار کالاها و خدمات است. معمولا در اقتصاد ایران تسری قیمتها از بازار دارایی به سمت بازار کالا و خدمات است. یعنی هر زمان که بازار داراییها واکنش نشان میدهد و سایر بازارها نیز دچار نوسان میشوند. همچنین ما پنج نوع بازار دارایی داریم (دلار، طلا، خودرو، مسکن و سرمایه)، متاسفانه به دلیل مشکل تحریمها و آسیبپذیریهای ساختاری در اقتصاد ایران، در حال حاضر شاهد آن هستیم که بازار دارایی با افزایش قیمت قابل توجهی همراه است. این امر از دلار و طلا شروع میشود و به تبع آن خودرو و مسکن نیز متحمل نوسان میشوند؛ به علاوه بازار سرمایه هم که طی ماههای گذشته رشد شتابان داشت، در یک ماه اخیر تنزل پیدا کرد. در مجموع بازار مذکور (داراییها) نوسانات بسیاری به خود دیده است؛ بهطوریکه دلار از رقم ۲۰ هزارتومان در یکی دو ماه گذشته به نرخ ۲۵ هزار تومان رسید. بازارهای طلا، خودرو و مسکن نیز متاثر از همین مساله شاهد افزایش قیمتها بودند. گفتنی است بازار دوم یعنی کالا و خدمات که سفره عموم مردم است، تحت تاثیر عوامل مذکور و نوسان داراییها دستخوش دگرگونی شده است.
دلایل دیگری که بازار داراییها را با روند نامناسب، بیثباتی و افزایش قیمت قابل توجه مواجه ساخته است (جدا از بحث تحریمها) نبود یک افق روشن در اقتصاد، عدم اصلاحات ساختاری و آسیبپذیریهای مختلف است. لازم به ذکر است بر اساس آمار منتشر شده حدود ۷۰ درصد هزینههای تولید در اقتصاد ایران، وابسته به دلار است؛ بر همین اساس زمانیکه قیمت آن از ۱۵ هزار تومان در اوایل سال جاری به ۲۵ هزار تومان میرسد به طبع هزینهها تولید هم افزایش پیدا میکند و آثار این مهم را در میتوان در بازار کالا و خدمات دید. در حالت کلی منشا تمام گرانیها را میتوان در بالارفتن قیمت ارز دید. از طرفی دیگر، کسریهای تجاری غیرنفتی، ناترازی ارزی، تحریمها و تاثیر آنها بر پتروشیمی و مشتقات نفتی و رشد نقدینگی۳۰ درصدی، منجر شده تا تورم در کشور ما نسبت به خارج شتاب بیشتری بگیرد، به طوریکه تورم جهانی به طور میانگین حدود پنج درصد است و اختلاف بسیاری با نرخ تورم در ایران دارد. ذکر این نکته ضروری است، که قیمت امروز ارز تابع کسریها مذکور است که توان کنترل آن را دریغ کرده و تاثیر بسیاری بر بازارهای دارایی داشته است. شایان ذکر است نبود بدهی خارجی تنها نقطه امیدوارکنندهای است که از این بابت مشکلی اقتصاد ما را تهدید نمیکند، به طور حتم اگر چنین اتفاقی میافتاد، اوضاع بسیار وخیمتر میشد.
ما دو سناریو خوشبینانه و بدبینانه داریم. قسمت خوب ماجرا آن است که اگر بایدن پیروز انتخابات آمریکا شود و در کنار آن بتوانیم بیماری کرونا را مهار کنیم و صادرات غیرنفتی ما با همسایگان به روال سابق بازگردد، از سوی دیگر شاهد گشایش اقتصادی در روابط بینالملل باشیم و واردات را ساماندهی کنیم، از اتلاف منابع ارزی برای واردات کالاهای لوکس جلوگیری و چالشهای فعلی برطرف شود، به علاوه صادرات نفت هم تا حدودی از وضعیت بغرنج کنونی خارج شود و سر و سامان بگیرد، میتوان انتظار داشت شرایط بهتر شود. به طوریکه در صورت ایجاد چنین شرایطی میتوان انتظار داشت قیمت دلار حداقل به کانال ۲۰ هزار تومان بازگردد.
اما از سوی دیگر سناریو بدبینانه آن است که مجدد ترامپ پیروز انتخابات شود و نتوان اصلاحات ساختاری انجام داد؛ یعنی به تبع آن کسری بودجه جبران نشود، رشد نقدینگی شتاب بیشتری بگیرد، واردات ساماندهی نشود و مشکلات فعلی (صادرات غیرنفتی و نفتی) هم همچنان پابرجا بماند که در این صورت پیشبینی میشود قیمت دلار به کانال ۳۰ هزارتومان خواهد رسید. (زمانیکه ما از کانال ۳۰ هزارتومان صحبت میکنیم، به این معنی است که ممکن است از ۳۱هزار تومان تا ۴۰ هزار تومان هم افزایش یابد). به طور کلی وضعیت پیشرو به مسائل داخلی و بینالمللی در روزهای آینده بستگی دارد. همچنین در پنج، شش ماه اخیر به دلیل بیماری کرونا و مسدود بودن مرزها، صادرات ما به کشورهای همسایه با تعلل رو به رو است؛ به علاوه همانگونه که پیشتر اشاره شد با توجه به وابستگی اقتصاد ایران به دلار، مساله انتخابات آمریکا هم اهمیت بالایی برای ماههای آینده خواهد داشت.
منبع: آرمانملی
بیشتر بخوانید: