تشدید اختلافات میان اعضای کابینه جنگ رژیم صهیونیستی شلیک ۲ موشک در سواحل یمن به یک کشتی خسارت وارد کرد (۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) جزییاتی از حمله پهپادی به یک میدان گازی در سلیمانیه عراق بسته تسلیحاتی ۶ میلیارد دلاری آمریکا در مسیر اوکراین سرنگونی پهپاد گران قیمت و پیشرفته آمریکا در سواحل یمن (۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) شعله‌ور شدن اعتراضات ضد صهیونیستی در دانشگاه‌های فرانسه و انگلیس حمله مقاومت اسلامی عراق به حیفای سرزمین‌های اشغالی (۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) شلیک ۳۰ موشک از جنوب لبنان به شمال جولان اشغالی (۷ اردیبهشت ۱۴۰۳) آمادگی کامل مقاومت برای مقابله با تجاوز اشغالگران به رفح اعتراض دانشجویان حامی فلسطین در شهرهای انگلیس وزیر دفاع: حملات تروریستی نتیجه حمایت کشورهای غربی از تروریست‌ها است سکوت بلینکن درباره دستگیری ۵۵۰ دانشجو و ادعای دموکراسی در آمریکا شولتس: احتمال حل اختلافات باکو-ایروان بیشتر از همیشه است کنعانی:‌ آمریکا شایستگی اظهارنظر در مورد حقوق بشر را ندارد چین : ناتو مسئول اصلی جنگ اوکراین است نتانیاهو: تصمیمات لاهه تاثیری بر رفتار اسرائیل ندارد آمادگی مردم یمن برای جنگ مستقیم با ارتش رژیم صهیونیستی سازمان ملل: پاک‌سازی نوار غزه از آوار و بمب‌های منفجرنشده احتمالاً ۱۴ سال طول بکشد اعلام آمادگی روسیه برای گسترش همکاری‌های نظامی با ایران انسیه خزعلی: دشمن درحال ترویج معضل بی هویتی در بین جامعه است
سرخط خبرها

نگاهی به مذاکرات صلح افغانستان، بازیگری آمریکا و تصمیم نامشخص طالبان

  • کد خبر: ۴۳۰۳۵
  • ۲۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۹
نگاهی به مذاکرات صلح افغانستان، بازیگری آمریکا و تصمیم نامشخص طالبان
روز شنبه ۲۲ شهریور، مذاکره بین‌الافغانی در دوحه آغاز شد که در جریان این مذاکرات، توافق‌نامه صلحی نیز میان نمایندگان آمریکا و طالبان به امضا رسید. این توافق‌نامه پس از چند ماه مذاکره پرفرازونشیب به سرانجام رسید. مذاکرات درحالی صورت پذیرفت که حکومت مستقر در کابل، در بهترین حالت، تنها از محتوای مذاکرات اطلاع می‌یافت و نمی‌توانست بیش از این نقشی داشته باشد.
به گزارش شهرآرانیوز؛ روز شنبه ۲۲ شهریور، مذاکره بین‌الافغانی در دوحه آغاز شد که در جریان این مذاکرات، توافق‌نامه صلحی نیز میان نمایندگان آمریکا و طالبان به امضا رسید. این توافق‌نامه پس از چند ماه مذاکره پرفرازونشیب به سرانجام رسید. مذاکرات درحالی صورت پذیرفت که حکومت مستقر در کابل، در بهترین حالت، تنها از محتوای مذاکرات اطلاع می‌یافت و نمی‌توانست بیش از این نقشی داشته باشد.
 
توافق‌نامه آمریکا و طالبان نه‌تن‌ها از آن نظر که توافقی میان واشنگتن و یک گروه فروملی است، کم‌سابقه است، بلکه با نگاه به گذشته چندین ساله طرفین، توافقی شگفت‌انگیز است؛ چراکه طالبان چنان به صحنه سیاسی افغانستان بازگشته که از یک گروه شکست‌خورده به یک طرف مذاکره با آمریکا تبدیل شده است. توضیح آنکه آمریکا درپی حملات ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ به افغانستان حمله و حکومت طالبان را سرنگون کرد. نیرو‌های آمریکایی و متحدان افغانستانی آن‌ها، حتی پس از آنکه طالبان، کابل و شهر‌های دیگر را ترک کردند، به تعقیب آن‌ها پرداختند.
 
نیرو‌های آن گروه حتی در رشته کوه‌های تورابورا از حملات شدید آمریکا و متحدانش در امان نماندند. قلع وقمع طالبان آن گونه بود که احتمال بازسازی آن را ناچیز می‌نمایاند. اما این گروه به‌تدریج توانست خود را بازسازی کند. طالبان در سال‌های اخیر، آن‌چنان قدرت یافته بود که مراکز نظامی را منفجر، نیرو‌های خارجی را دستگیر، شهر‌هایی را تسخیر و حتی هواپیمای آمریکا را منفجر می‌کرد. آمریکا هرچند برای ریشه‌کنی طالبان، میلیون‌ها دلار هزینه و تلفات نیرو‌ها و اتباع خود را تحمل کرد، نتوانست این هدف را تحقق بخشد. بی‌نتیجه ماندن این هزینه‌ها و تلفات، آمریکا را وادار کرد برای پایان بخشیدن به این شرایط به گفتگو با طالبان بپردازد.

جان‌مایه این توافق‌نامه این است که طالبان باید ارتباط خود را با گروه‌های تروریستی ازجمله القاعده قطع کند و مانع استفاده آن‌ها از خاک افغانستان برای حمله علیه منافع آمریکا و متحدانش شود. در مقابل، آمریکا نیز در مرحله نخست، شمار نظامیان خود را در افغانستان کاهش می‌دهد و پس از اطمینان از پایبندی طالبان به توافق‌نامه صلح، تمام نیرو‌های خود را تا ۱۴ ماه آینده از این کشور خارج می‌کند و بدین ترتیب، زمینه خروج آبرومندانه نیرو‌های آمریکا از افغانستان فراهم می‌شود؛ موضوعی که ترامپ در انتخابات پیش‌رو به آن نیاز دارد. درعین‌حال، به موازات اجرای دقیق توافق‌نامه، نام طالبان از فهرست گروه‌های تروریستی آمریکا حذف می‌شود و ایالات متحده به تحریم این گروه پایان می‌دهد.


مذاکره بین‌الافغانی و استفاده تبلیغاتی ترامپ

برخی تحلیلگران معتقدند مذاکره بین‌الافغانی برای پایان دادن به جنگ داخلی در این کشور، درست یک روز پس از سالگرد ۱۱سپتامبر با هر دستاوردی، یک فرصت تبلیغاتی در اختیار رئیس‌جمهور آمریکا برای مبارزات انتخاباتی‌اش قرار خواهد داد. تعجیل دولتمردان آمریکا برای مذاکرات میان گروه‌های افغانستانی درحالی است که ژنرال کنت مک‌کنزی، فرمانده ارتش آمریکا در خاورمیانه، گفته است: طالبان تاکنون هیچ شاهد معتبری مبنی‌بر قطع روابطش با القاعده، ارائه نکرده است.
 
تلاش‌های آمریکا برای صلح در افغانستان، پیشینه‌ای طولانی دارد؛ تلاش‌هایی که تاکنون با شکست و ناکامی مواجه بوده است. همین مسئله است که باعث می‌شود برخی تحلیلگران، مذاکرات اخیر بین‌الافغانی را بیش از آنکه آغازی بر پایان جنگ داخلی افغانستان بدانند، صرفا تلاشی تبلیغاتی برای ترامپ در آستانه انتخابات می‌دانند.
 
در همین راستا برخی ناظران بین‌المللی نقش مذاکرات کنونی را برای آینده صلح در افغانستان، مبهم می‌دانند؛ چراکه گروه‌های شبه‌نظامی و تندرو دیگری نیز در این کشور فعال هستند که به بی‌ثباتی در افغانستان دامن می‌زنند. آنان معتقدند که مذاکره بین‌الافغانی شاید فقط بتواند شرایط خروج نیرو‌های آمریکایی و ناتو از افغانستان را پس از نزدیک به ۱۹ سال فراهم کند؛ اگرچه این اعتقاد نیز خوش‌بینانه است؛ چراکه آمریکا به حضور فعال در منطقه برای پیشبرد سیاست‌هایش نیاز دارد و شرایط بحرانی افغانستان و نزاع گروه‌های مختلف در این کشور، صرفا یک بهانه است.


آینده مبهم مذاکره

در وضعیت کنونی طالبان به لحاظ نظامی، خود را برتر از دولت اشرف‌غنی تصور می‌کند و درنتیجه برای آتش‌بس دائمی امتیازات سیاسی درخورتوجهی می‌خواهد. اما پرسش این است که طالبان در افغانستان درپی چه اهداف سیاسی‌ای است و دولت افغانستان و گروه‌های دیگر افغانستانی تا چه میزان با این اهداف همراهی خواهند کرد؟ طالبان همچنان اصرار می‌ورزد خود را «امارت اسلامی افغانستان» بنامد و این اصرار ظاهرا تا بدان اندازه سختگیرانه بوده است که آمریکا نیز در توافق‌نامه صلح با این گروه، مجبور به کاربرد این عبارت شده؛ اگرچه بلافاصله تأکید کرده است که این عبارت به معنای شناسایی طالبان به‌عنوان دولت نیست.
 
اما طرح چنین خواسته‌ای هرگونه مذاکره معنادار میان طرف‌های افغانی را منتفی می‌کند و بنابراین، احتمال دارد طالبان بحث امارت را بدان دلیل پیش کشیده باشد که بیشترین سهم ممکن از قدرت را از طریق مذاکرات به‌دست آورد. به عقیده برخی تحلیلگران، درمجموع طالبان و دولت افغانستان برای دستیابی به صلح پایدار، راهی جز تقسیم قدرت میان خود ندارند، اما اینکه هرکدام به چه سهمی رضایت دهند، بزرگ‌ترین چالش پیش‌رو جامعه افغانستان است.
 
اگر طالبان هنوز هم در نگاه سختگیرانه سیاسی خود به این باور داشته باشد، بدان معناست که به سهمی کمتر از تسلط بر بیش از نیمی از افغانستان راضی نیست و در این صورت، به احتمال زیاد، مذاکرات آن‌ها با دولت افغانستان، راه به جایی نخواهد برد و آینده این کشور در غیاب نیرو‌های بین‌المللی، با بی‌نظمی و بی‌ثباتی بیشتر رقم خواهد خورد، اما اگر طالبان رأی عموم را به‌عنوان پایه مشروعیت سیاسی پذیرفته باشد و با پاره‌ای دستاورد‌های مدرن به‌خصوص در حوزه حقوق زنان و آزادی بیان کنار آمده باشد، در آن صورت سهیم شدن آن در قدرت به اندازه‌ای که با اقبال عمومی در یک انتخابات رقابتی، آزاد و عادلانه روبه‌رو شود، مشکلی پدید نخواهد آورد و طالبان نیز مشابه دیگر گروه‌های به‌اصطلاح «جهادی»‌ای می‌شود که اکنون در صحنه سیاسی افغانستان فعالیت می‌کنند.
 
درحقیقت، آنچه روند صلح در افغانستان را با چالش مواجه می‌کند، ابهام بزرگی است که در توافق‌نامه صلح آمریکا و طالبان به چشم می‌خورد. آیا این توافق‌نامه فقط تأمین‌کننده امنیت و منافع آمریکا از سوی طالبان است و دربرابر نوع نظم سیاسی آینده افغانستان و نحوه حکمرانی احتمالی طالبان به‌کلی بی طرف است؟ یا اینکه در مذاکرات پشت‌پرده، طالبان به رعایت حداقلی از حقوق انسانی متعهد شده است؟ به نظر می‌رسد برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها باید همچنان در انتظار اظهارنظر مقامات رسمی آمریکا و افغانستان نشست.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->