بی‌خوابی، خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را افزایش می‌دهد دستور جمع‌آوری یک مکمل تقویتی رشد مو صادر شد برای خود و دیگران خودسرانه دارو تجویز نکنیم! تشخیص بموقع اوتیسم، در پیشرفت مهارت‌های ارتباطی و کلامی کودکان تاثیر بسزایی دارد معاینات پزشکی کارکنان آشپزخانه مرکزی خراسان رضوی در ایام حج عمره آغاز شد عطاری فقط می‌تواند گیاهان دارویی مجاز را عرضه کند | برخورد با عطاری‌هایی که فرآورده دارویی بفروشند اهدای عضو در مشهد به چهار بیمار زندگی دوباره بخشید (۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) راه‌کارهایی برای کند کردن بیماری آلزایمر کنکور سراسری مرحله اول سال ۱۴۰۳ با شرکت ۹۱ هزار داوطلب در خراسان رضوی برگزار خواهد شد اعمال قانون ۱۶۴۱ خودروی حادثه ساز در مشهد | توقیف ۵۷ دستگاه خودروی متخلف (۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) آیا بالاخره نام مادران در کارت ملی نوشته می‌شود؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (۴ اردیبهشت ١۴٠٣) | تداوم کاهش دما تا پایان هفته مصرف بیش از حد نمک ارتباط نزدیکی با ابتلا به سرطان‌های دستگاه گوارش دارد آتش‌سوزی در انبار داروی بیمارستان امام حسین(ع) تهران گلایه شهروندان از پیچ‌و‌خم‌های تهیه دارو‌های خاص ترافیک سنگین در بزرگراه‌های مشهد | مرگ ۲ موتورسوار به دلیل نداشتن کلاه ایمنی (۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) آیا سال تحصیلی ۱۴۰۳ از شهریورماه آغاز می‌شود؟ فصل بهار، بهترین زمان برای انجام حجامت است
سرخط خبرها

ترومای جمعی چیست و چگونه باید با آن مقابله کرد؟

  • کد خبر: ۴۴۳۴۲
  • ۱۰ مهر ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۸
ترومای جمعی چیست و چگونه باید با آن مقابله کرد؟
واژه «تروما» از یونان باستان می‌آید و به معنای «زخم» است. تروما ابتدا تنها در حوزه جراحی کاربرد داشت و به زخم یا جراحتی گفته می‌شد که علتی خارجی داشت. این واژه در حوزه روان‌شناسی، به‌جای ترومای فیزیکی به ترومای روانی اشاره دارد.
ریحانه صادقی | شهرآرانیوز؛ همه ما دیگر کم‌وبیش با مفهوم تروما (ضربه روانی یا روان‌زخم) آشنایی داریم؛ زخم‌هایی که «مثل خوره روح را آهسته در انزوا» می‌خورند و می‌تراشند، و انگار آن‌ها را درمانی نیست. برای مایی که در همین چندسال گذشته سرگرفتن جنگ‌ها، سوختن جنگل‌ها، نسل‌کشی‌ها، سرکوب‌ها، بی‌عدالتی‌ها، بلایا و بیماری‌های بسیاری را به چشم خود دیده‌ایم، زخم‌های کاری شاید دیگر «آهسته و در انزوا» نباشند. امروز بیش از هر زمان دیگر در تاریخ، «ترومای جمعی» گریبان‌گیر بشر است.
 

ترومای جمعی چیست؟

واژه «تروما» از یونان باستان می‌آید و به معنای «زخم» است. تروما ابتدا تنها در حوزه جراحی کاربرد داشت و به زخم یا جراحتی گفته می‌شد که علتی خارجی داشت. این واژه در حوزه روان‌شناسی، به‌جای ترومای فیزیکی به ترومای روانی اشاره دارد. ترومای روانی می‌تواند به بروز آسیب جسمی منجر شود، اما باید توجه کرد این جراحات و آسیب‌ها نیز منشأ روانی دارند.
 
ترومای روانی زمانی اتفاق می‌افتد که پنداشت‌ها و تصورات مأنوس یک فرد درباره جهان درهم می‌شکند و او به ورطه پریشانی و سردرگمی مفرط می‌افتد. جنگ و مناقشات نظامی، حملات تروریستی، ناآرامی‌های مدنی و بی‌عدالتی اجتماعی، تبعیض و سرکوب، بلایای طبیعی مانند زلزله یا سیل، قحطی یا خشک‌سالی، ناکامی‌های اقتصادی مانند رکود، خشونت در سطح کلان، نسل‌کشی، تیراندازی‌های گسترده و کشتار جمعی و بیماری‌های همه‌گیر مانند کووید ۱۹، چند نمونه از رخداد‌های تروماتیکی هستند که می‌توانند موجب بروز ترومای جمعی شوند.
 
آنجا که فقدان، خسران، خشونت و بی‌عدالتی در سطح کلان، نه‌تن‌ها افراد، بلکه یک جامعه یا فرهنگ را به‌کلی درگیر می‌کند. گونتر آندرِس، فیلسوف، ژورنالیست و شاعر آلمانی که در سال ۱۹۳۳ از آلمان نازی گریخت، در واکنش به بمباران هسته‌ای هیروشیما به‌درستی می‌نویسد: «شاید بتوان کشته‌شدن یک یا حتی ۱۰ انسان را در فهم گنجاند، اما کشته‌شدن هزاران و میلیون‌ها انسان از حدود امکان هرگونه ادراک و پنداری خارج است.»

ترومای جمعی چیست و چگونه باید با آن مقابله کرد؟
 

تأثیرات ترومای جمعی

ترس، اضطراب، سوگواری و افسردگی از علائم و عوارض ترومای جمعی هستند، هرچند شدت و حدت تأثیر یک موقعیت تراژیک و به تبع آن علائم و عوارض تروماتیک ممکن است از جماعتی به جماعت دیگر و در نتیجه طیف گسترده‌ای از عوامل مؤثر، بسیار متفاوت باشد. به‌طور مثال در جوامع غربی، رنگین‌پوستان و افرادی که به طبقات اجتماعی اقتصادی پایین‌تر تعلق داشتند، تأثیرات ناهمگن و نامتوازنی از ویروس کرونا پذیرفتند.

نظریه ترومای جمعی می‌گوید چنین رخداد‌هایی ممکن است نگاه افراد (نه‌فقط در مقام فرد، بلکه به‌عنوان یک جامعه یا گروه) را درباره خود تغییر دهند. تجربه تروماتیک در خاطره جمعی این افراد نقش خواهد بست و به نسل‌های بعد منتقل خواهد شد. مطالعات حاکی از این هستند که تأثیرات ترومای جمعی بر نسل‌های آینده بدین قرارند: ترس بیشتر در سطح فردی و جمعی، هوشیاری بیشتر در برابر خطرات، جریحه‌دارشدن غرور ملی و آسیب‌پذیری بیشتر.
 
همان‌طور که در بند قبل درباره ورود یک تجربه تروماتیک جمعی به حافظه جمعی یک گروه و انتقال آن به نسل‌های بعدی گفته شد، برای تأثیرپذیرفتن از یک رویداد تروماتیک، نیازی به حضور مستقیم و بی‌واسطه در میانه آن رویداد نیست. به‌طور مثال، فردی یا گروهی که اخبار چنین رخدادی را از رسانه‌های مختلف دنبال می‌کنند نیز می‌توانند از آن تأثیر بگیرند. تحقیقات نشان می‌دهند افرادی که پس از حادثه ۱۱ سپتامبر در آمریکا بیشتر اخبار مربوط به آن را از تلویزیون دنبال می‌کردند، تأثیرات روانی منفی بیشتری از آن پذیرفتند و احتمال بروز علائمی مشابه اختلال اضطراب پس از حادثه (PTSD) در آن‌ها بالاتر بوده است.
 
عرصه دیگر تأثیرگذاری ترومای جمعی، عرصه هویت فرهنگی است. در یک گروه (قومی، نژادی، ملی، مذهبی یا غیره) تجربه ترومای جمعی می‌تواند موجب ناپیوستگی و گسست در ساختار هویتی شود. برای گروهی که رویدادی تروماتیک را از سر گذرانده است، جهان دیگر هیچ‌وقت دیگر آن جهانی که بود، نخواهد شد. به گفته جیانو آیدین، رئیس دپارتمان فلسفه و معاون مدیر دانشکده علوم رفتاری، اجتماعی و مدیریت در دانشگاه توئنته هلند، این ناپیوستگی و گسست فرد را وامی‌دارد به جست‌وجوی معنا برخیزد تا شرایط گذار از این موقعیت را برای خود فراهم کند. او حالا با پرسش‌هایی روبه‌روست که باید پاسخی برای آن‌ها بیابد: چرا این اتفاق برای من/ما/مردم من افتاد؟ چنین چیزی چطور ممکن است؟ چه‌کار می‌توانیم بکنیم تا با این موضوع کنار بیاییم؟


 

جست‌وجوی معنا از پس حادثه

نقش یافتن معنا به‌عنوان روشی برای بهبودی هم درباره ترومای فردی و هم ترومای جمعی بسیار بررسی شده است. ویکتور فرَنکل، عصب‌شناس و روان‌پزشک اتریشی، با تکیه بر تجربیات و مشاهدات خود در اردوگاه‌های کار اجباری آلمان نازی در جنگ‌جهانی دوم، نظریه تأثیرات مثبت یافتن معنا از دل رویداد‌های تروماتیک را مطرح کرد.
 
او در اردوگاه‌های نازی‌ها به چشم خود دیده بود که از بین زندانی‌ها، احتمال دوام‌آوردن آن‌هایی که به دنبال یافتن معنایی در پس همه سیاهی‌ها بودند، بسیار بالاتر بود. او از مشاهداتش این‌طور استنباط کرد که یافتن معنا یک انگیزه ابتدایی است که به انسان‌ها این امکان را می‌دهد که در مواجهه با مصائب و رویداد‌های تروماتیک امید خود را حفظ کنند. همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، تجربه‌های تروماتیک انگاره‌های بنیادین ما را درباره خود و جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، به چالش می‌کشند. وقتی این اتفاق می‌افتد، احساس امنیت از جهان ما رخت برمی‌بندد. به نظر می‌رسد همین چالش برای ارزیابی دوباره جهان‌بینی‌مان است که ما را به جست‌وجوی معنا وامی‌دارد. زمانی که در آنچه رخ داده است، معنایی بیابیم، قادر خواهیم بود جهان‌بینی خود را مطابق با آن شکل دهیم. با این حال، همه افراد توان یافتن معنا در رویداد‌های تروماتیک را ندارند و واکنش همه افراد به این دست رویداد‌ها مثبت نیست. حتی گاهی واکنش‌های نادرست یا بیهوده به هنجار تبدیل می‌شوند. برای مثال، ممکن است در جامعه‌ای پس از پشت‌سر گذاشتن یک دوره قحطی، عادت ذخیره افراطی و انباشتن مواد خوراکی حتی در دوره وفور و فراوانی پدید آید.


نسخه نیچه

جیانو آیدین در مقاله خود آورده است که اگر با ترومای جمعی به‌درستی مقابله نشود، پرکردن شکافی که بین واقعیت رخداد تروماتیک و انگاره‌های پیشین درباره خود، دیگران و جهان به وجود آمده است، ناممکن خواهد شد. ممکن است در سیستم اعتقادی فعلی یک گروه یا جامعه، برای رخداد تروماتیکی که از سر گذرانده‌اند، هرچند این رخداد بخشی از تاریخ و فرهنگ آن‌ها باشد، جایگاهی مناسب اختصاص نیابد. از آنجا که باورها، ارزش‌ها، تصورات، آرزو‌ها و آرمان‌هایی که بخشی از این هویت فرهنگی هستند، از اساس دچار لرزش، چالش و گسست شده‌اند، تروما عملکرد روانی این جامعه را مختل خواهد کرد و امکان جهت‌گیری و جهت‌یابی مناسب و داشتن عزت‌نفس را از آن جامعه سلب خواهد کرد.
 
یک فرد، گروه یا جامعه سالم تنها در صورتی قادر به غلبه بر دشواری‌ها خواهد بود که سازوکار‌های دفاعی لازم برای مقابله و گریز از موقعیت‌های استرس‌زا را داشته باشد. جیانو آیدین مفهوم «فراموشی پویا» را به‌عنوان سازوکار دفاعی لازم و کارآمد در واکنش به ترومای جمعی معرفی می‌کند. او این اصطلاح را از نیچه وام گرفته است. فراموشی پویا یک توانایی فعال است برای ازخاطرزدودن تجربیات منفی و تروماتیک. فراموشی پویا شرطی لازم برای پاسداری از یک فرهنگ و پیشرفت روبه‌جلوی آن است. این سازوکار دفاعی مانع افکار مخرب می‌شود، داشتن روحیه‌ای مثبت را میسر می‌سازد و جایی برای حضور امر تازه باز می‌کند. نیچه می‌گوید «فرد [یا گروه، یا فرهنگی]که این دستگاه تسکین در آن معیوب شده باشد، به‌طوری‌که از کار باز ایستد، را می‌توان به یک فرد بدمزاج تشبیه [..]کرد. او نمی‌تواند با چیزی کنار بیاید.»
 
به عبارت دیگر، تروما بزرگ‌تر از آن است که جامعه آن را هضم کند و به آن فرهنگ آسیبی وارد می‌کند که از هرگونه رشد و شکوفایی در آینده مانع می‌شود. اینکه تروما در آن فرهنگ جایگاهی مناسب و درخور نیافته است، به این معنا نیست که بخشی از هویت فرهنگی آن گروه یا جامعه نشده است. اگر مواجهه با یک ترومای جمعی به‌درستی صورت نگیرد، درنهایت این تروما خواهد بود که به‌تمامی مبین و معرف فرهنگ میزبان خواهد شد. این فرهنگ به‌تمامی با تاریخش (یا حتی بدتر از آن، با تک‌برگی تاریک از تاریخش) یکی خواهد شد.

اما آیا رهایی از این سرنوشت امکان‌پذیر است؟ جیانو آیدین در این‌باره نظر مثبتی دارد. موقعیت‌های شدید تروماتیک تعادل بین فرایند به‌یادآوردن و ازخاطربردن و عملکرد روانی یک فرهنگ را مختل می‌کنند. بازیابی این تعادل و بازگرداندن ظرفیت فراموشی پویا به یک فرهنگ، نیازمند این است که دست‌کم رخداد‌های منتهی به رخداد تروماتیک را به رسمیت بشناسیم. به‌طور مثال، در جامعه‌ای که تجربه نسل‌کشی را از سر گذرانده، پرداختن به موضوع نسل‌کشی اولین گام برای رهایی از ترومای جمعی حاصل از آن است.
 
در مرحله بعد، تروما به طور نمادین هضم و درک می‌شود و سپس احساسات ناشی از آن پالایش و متعادل می‌شوند. به این صورت، هم تروما در خلال سنت‌ها، رسوم، عادات و تشریفات به بهترین حالت ممکن در یاد‌ها زنده می‌ماند و هم تجربه تروما از طریق همین سازوکار‌ها تعدیل شده و فراموش می‌شود (این همان فراموشی پویاست).
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->