ادبیات داستانی دفاع مقدس ما نتوانسته است به آن جایگاهی دست پیدا کند که ادبیات داستانی جنگ و انقلاب در کشورهایی دیگر به آن رسیده است. این ادبیات به نهالی میماند که سال هاست درجا میزند و به قد و قامتش افزوده نمیشود و ریشه هایش گسترش پیدا نمیکند. گسترش ریشهها نه به معنای رشد و نمو ادبیات داستانی دفاع مقدس، تنها در یک بخش تاریخ شفاهی و به مدد برخی حمایتهای معنوی افراد صاحب آبرو در جامعه، بلکه به معنای بالیدن در تمام حیطههای ادبیات روایی خلاقه، اعم از داستان و رمان و نمایشنامه و فیلم نامه.
به نظر میرسد در کشور ما ادبیات خلاقه دفاع مقدس در گوشهای از رینگ گیر افتاده و از چپ و راست ضربه میخورد. عده ای، یا به عنوان پز روشن فکری، یا به علت مخالفتهای سیاسی یا ناشی از نوعی آزاداندیشی، با هر چیزی در ادبیات که بویی از معنا بدهد به شدت برخورد و آن را به نوعی قلم به دستی برای پول یا خوش خدمتی معرفی میکنند. این موضع گیریها عموما در مجامع نه چندان حرفهای و بعضی انتشاراتیها نشو و نما دارد و به حربهای بدل شده که برای صاحبش آبرو کاسبی میکند. در عوض، افرادی هم از سمت دیگر به ادبیات دفاع مقدس ضربه میزنند. این عده با حمایتی که گاهی آثارشان زیر عنوان دفاع مقدس خودبه خود از قشر مذهبی و حزب اللهی و نهادها به دست میآورد، کارهای بی مایهای را روانه بازار کتاب میکنند و به نوعی هم ذائقه ادبی جماعت را خراب میکنند و هم آب در آسیاب گروه مخالف خوان و روشن فکرنما میریزند. اینجاست که میبینیم در ادبیات داستانی دفاع مقدس، شمار کارهای فاخری که قرار است ماندگار شود، مخصوصا در حیطه رمان و داستان، به شدت اندک است. وضعیت ما در عرصه رمان دفاع مقدس و حتی رمان انقلاب وضعیت هشدار است.
متأسفانه رمانها و مجموعه داستانهای خیلی خوب در این حیطه اگر انگشت شمار نباشند، بیش از بیست یا سی عنوان نیستند. این در حالی است که در دنیا بعد از رویدادهای مهمی، چون جنگ و انقلاب، سیلی از ادبیات خلاقه در عرصه رمان و داستان و فیلم و سریال در جامعه جاری میشود و از قِبَل هنر، نظر مخالفان و موافقان جنگ جلب میشود.
اما این ضربات چپ و راست که بر اندام نحیف ادبیات مدنظر در کشور ما فرود میآید و حمایت نشدن آثار رمان و داستان در مقایسه با تاریخ شفاهی، اجازه نداده است این ادبیات کمر راست کند. با این همه، نمیتوان انکار کرد که افرادی با گرایشهای گوناگون سیاسی و مذهبی نیز هستند که به داستان دفاع مقدس همچون دیگر موضوعات هنر نگاه میکنند و صرفا به دلیل اختلاف دیدگاه، آن را با برچسب زدن و بی انصافی نمیرانند. ازاین رو، جای امیدواری است تا ادبیات داستانی دفاع مقدس با نگاه این افراد بتواند به جایگاه شایسته خود دست یابد.
خاطرم هست که در جشنوارهای در شهر درود، آقایان سناپور و شهسواری و خورشاهیان به عنوان داور حضور داشتند. جشنواره بخش آزاد داشت و بخش دفاع مقدس. شرکت کنندهای داستان کوتاهی را برای بخش دفاع مقدس این جشنواره فرستاده بود، اما داوران این داستان را برنده رتبه اول بخش آزاد اعلام کردند. این عملکرد یعنی نام بردگان فارغ از سلایق خود آثار شرکت کننده را داستان بماهو داستان در نظر گرفته و بررسی کرده اند، شیوه منصفانهای که باید سرمشق افراد صاحب قلم و آبرومند در حیطه رمان و داستان باشد.