گروه تاریخ شهرآرانیوز | امیر سرتیپ دوم خلبان علیرضا نمکی یکی از افسران زبده و خلبانان مبتکر ۸ سال جنگ تحمیلی بود که از اولین روز حمله رژیم بعث عراق به میهن اسلامی، دوشادوش سایر همرزمان خود عملیاتهای گسترده نظامی انجام میداد.
سرتیپ۲ خلبان علیرضا نمکی عراقی در سال ۱۳۲۴ در شهر اراک متولد شد. او در عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر با درجه سرهنگ۲ رئیس گروه طرحهای استراتژیک و تاکتیکی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. گفتوگوی شهرآرانیوز با این خلبان بازنشسته اف ۴ فانتوم را میخوانید.
در آغاز جنگ فقط ۶۹۵ خلبان آماده جنگ داشتیم
سرتیپ نمکی درباره وضعیت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آغاز جنگ گفت: شرایط نیروی هوایی چندان مطلوب نبود و این نیرو که پیش از این ۹۸ هزار نیروی آماده جنگ داشت، در روزهای آغاز حمله عراق، نهایت ۴۲ هزار نیروی جنگی را در خدمت خود میدید. همچنین، ارتش ایران پیش از جنگ نزدیک به ۳۰۰۰ افسر خلبان جنگی داشت که باتوجهبه وضعیت پیشآمده در آن زمان، فقط ۶۹۵ خلبان برایمان باقی مانده بود و وضعیت نیروی انسانی ارتش عراق به مراتب از ما بهتر بود.
نمکی ادامه داد: با این حال، پیشینه آموزش نظامی ما بهنحوی بود که آمادگی ضمنی داشتیم و باتوجهبه گزارشات محرمانه شورای عالی دفاع در یکم فروردین ۱۳۵۸ مبنی بر تحرکات مرزی ارتش عراق علیه ایران و ثبت ۶۳۷ تجاوز علنی این ارتش متجاوز، ما خود را آماده هرگونه درگیریای کرده بودیم.
جانشین اسبق فرماندهی اطلاعات و عملیات نهاجا درباره روز نخست حمله عراق به ایران گفت: ۹۲ جنگنده عراقی با حمله به ۱۵ فرودگاه کشور، آتش جنگ را برافروختند، اما خسارت زیادی را وارد نکردند. این بهعلت آن بود که محاسبات فرماندهان هوایی عراق نسبت به توان رزمی ما غلط و البته توأم با احتیاط بود. براساس گزارشهای ما از روز اول جنگ، ۲۳ فروند جنگنده عراقی از ترس روبهروشدن با پدافند ایران یا درگیری هوایی، بمبهای خود را در بیابانهای کشور ریخته بودند و در مجموع سواد تاکتیکی و جنگی خلبانان عراقی یکچهارم نیروهای ما هم نبود.
دستور رزمی البرز جایگزین زاگرس شد
سرتیپ نمکی با اشاره به پیشینه منازعات ایران و عراق گفت: دشمن بعثی با عقدهای از سالهای ۱۳۴۷ به اینسو و با محاسبه اینکه ایران پس از انقلاب، شکننده و ضعیف است، سعی کرد عقدهگشایی کند که خوشبختانه این امر محقق نشد.
وی ادامه داد: از آنجا که درگیریهای مرزی ما با عراق همیشه اجتنابناپذیر بود، شورای فرماندهان ارتش پیش از انقلاب به طراحی دستورات رزمیای مبادرت کرده بود که اگر روزی این درگیریهای پراکنده به جنگ منجر شود، حمله بزرگی را تدارک ببینند. یکی از دستورات رزمی طراحی شده، دستور رزمی «زاگرس» بود که براساس آن ۳۰۰ فروند جنگنده بمبافکن ایرانی بهمدت ۵ روز عراق را بمباران میکردند تا دیگر کار به آرایش نظامی دشمن نرسد. معادل همین دستور رزمی برای نیروی زمینی و دریایی نیز وجود داشت تا به هنگام جنگ، اجرا شود.
نمکی افزود: باتوجهبه پیروزی انقلاب اسلامی و با آگاهی از شرایط نظامی کشور که بیشتر دچار کمبود نفرات شده بودیم، از ۲۴ خرداد ۱۳۵۹ دستور رزمی زاگرس به دستور رزمی «البرز» تغییر یافت و از اساس عملیات کمان ۹۹ یا همان «سایه البرز» برگرفته از همان دستور رزمی جدید بود. تنها فرق این دستور با دستور قبل این بود که ما بهصورت گسترده به عراق یورش نمیکردیم و بهجای آن، عراق را از خاک خود بیرون میراندیم. از سوی دیگر، تغییر راهبرد نیروی مسلح ایران بدین شکل بود که بهجای جنگافروزی بیشتر، امکانات سختافزاری و اقتصادی عراق را فلج میکردیم که اثرات تنبیهی بلندمدتی را علیه عراق به وجود میآورد.
وی تصریح کرد: هرچند اگر در ابتدای جنگ دستور رزمی البرز با هدف بمباران پنجروزه عراق اجرا میشد، نیروی هوایی ارتش ضمن اعلام منطقه پروازممنوع و جلوگیری از پشتیبانی هوایی عراق از نیروهای خود، کار جنگ را خیلی زودتر یکسره میکرد.
فرمانده پایگاه هوایی بوشهر در زمان جنگ خاطرنشان کرد: هدفگذاری نیروی هوایی اینگونه شد که ۶۰ درصد توان رزمی این نیرو برای زدن پالایشگاه و تأسیسات نفتی عراق باشد و ۴۰ درصد درگیری نظامی داشته باشیم. این حرکت جواب داد و در عملیات ثامنالائمه، عراق نتوانست از نیروهای خود بهموقع پشتیبانی و به آنها سوخترسانی کند و آنان با برجا گذاشتن تجهیزات فراوان نظامی، از مهلکه جنگ گریختند.
امام خمینی (ره) دستور بازگشت خلبانانی را که از ارتش رفته بودند، دادند
سرتیپ نمکی در ادامه به برخی عملیاتهای مهم این نیرو اشاره کرد و گفت: شرایط جنگ بهسمتی رفت که همان روز اول نبرد، خلبانان ایرانی ۳۵۸ سورتی پرواز ثبت کردند و این حجم از پروازهای جنگی تا آخر جنگ با ما بود و امام (ره) با دوراندیشی و با آگاهی از شوق خدمت بسیاری از خلبانانی که از ارتش رفته بودند، دستور بازگشت آنان را صادر کردند و همرزمان ما ضمن بازگشت، رشادتهای فراوانی از خود نشان دادند و بسیاری نیز به شهادت رسیدند.
وی به عملیاتهای مهم نیروی هوایی اشاره کرد و افزود: همزمان با عملیات طریقالقدس که قرارگاه کربلا به فرماندهی شهید صیاد شیرازی تشکیل داد، ضرورت حضور معاون هوایی در این قرارگاه نیز حس شد. مرحوم سرهنگ بهرام هوشیار که یکی از نوابغ نظامی ایران هستند، ضمن پیشنهاد به شهید صیاد مبنی بر پشتیبانی گسترده هوایی از جبهههای جنگ، خودش فرماندهی عملیاتهای هوایی و پدافندی را برعهده گرفت و در یک تعامل کمنظیر باعث درخشش نیروی هوایی شد. در جریان این عملیات، لشکر ۴۳ زرهی عراق بهطور کامل منهدم شد و ایجاد راه عبور رزمندگان ایرانی که ۲ ماه وقت لازم داشت، در کمتر از ۴ روز انجام شد.
نمکی به پشتیبانیهای نیروی هوایی اشاره کرد و گفت: نیروی زمینی در ارتش موظف است در زمان عملیات در صورت نیاز از نیروی هوایی پشتیبانی بخواهد و هر زمان این درخواست ارائه میشد، بلافاصله به پرواز درمیآمدیم و کمکهای لازم را انجام میدادیم. بهطور مثال، در عملیات بزرگ بیتالمقدس، نیروی هوایی حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ تن بمب روی سر دشمن ریخت که میزان بسیار زیادی برای یک عملیات بود، اما ما به این مهم نائل آمدیم.
عملیات بغداد، پاسخ عملی پس از تذکر دیپلماتیک
سرتیپ نمکی از طراحان عملیات بغداد بود. این عملیات زمانی طراحی شد که صدام حسین داوطلب و میزبان کنفرانس جنبش عدم تعهد شده بود که با لابیهای فراوان موفق به گرفتن میزبانی شده بود.
جمهوری اسلامی ایران که خود عضوی از این کنفرانس بود، ضمن اعتراض به سازمان ملل متحد بهعلت اعطای میزبانی به کشوری متخاصم که در حال نبرد با دیگر کشور عضو این جنبش بود، خواهان تغییر میزبان شد.
آیتاللّه خامنهای که در آن دوران رئیسجمهور بودند، از راههای دیپلماتیک به این میزبانی اعتراض کردند و مراتب هشدار جمهوری اسلامی را به کشورهای عضو جنبش عدم تعهد رسانده بودند. اما صدام با مانوری تبلیغاتی، بغداد را شهری امن و مناسب برای این کنفرانس جلوه میداد؛ بنابراین طرح عملیاتی سری برای ناامنکردن آسمان بغداد در اتاق جنگ نیروی هوایی ارتش آماده شد.
سرتیپ نمکی با یادآوری آن روز گفت: روزی سرهنگ بهرام هوشیار که فرمانده بنده بود، مرا احضار کرد و باهم به دفتر سرهنگ معینیپور، فرمانده وقت نیروی هوایی، رفتیم. در این جلسه، دستور مقامات عالی کشور مبنی بر حمله به بغداد اعلام و مقرر شد تا طرحی عملیاتی برای این منظور آماده شود.
در این جلسه، من ضمن یادآوری سوگند نظامی ایران مبنی بر عدم تعرض مستقیم علیه شهرها گفتم: ما مانند صدام متجاوز نیستیم که مردم بیگناه را هدف بگیریم و پیشنهاد میکنم پالایشگاه الدوره در نزدیکی بغداد را بزنیم که هم اثرات منفی اقتصادی برای عراق خواهد داشت و هم برد رسانهای زیادی ایجاد میکند.
این پیشنهاد پذیرفته شد و طرح عملیات را نوشتم که براساس آن ۲ فروند جنگنده اف ۴ فانتوم، پالایشگاه الدوره را میزدند. یکی از خلبانانی که برای این امر انتخاب شد، شهید سرلشگر عباس دوران بود که از افسران زبده ما محسوب میشد و من سمت فرماندهی او را داشتم. برخلاف برخی روایاتی که منتشر میشود یا همان فیلمسینمایای که برای عباس ساختند، ایشان هرگز به پالایشگاه نرسید تا عملیات خود را انجام دهد و موشکهای حرارتی به او اصابت کردند و تنها کاری که موفق به انجام آن شد، کوبیدن هواپیما به هتل الرشید بغداد، محل برپایی کنفرانس جنبش عدم تعهد بود و باعث شد میزبانی بغداد سلب و دهلینو جایگزین شود.
این خلبان نظامی بازنشسته در پایان ضمن گرامیداشت ۸ سال حماسه نظامی و مردمی ایران و تقدیم احترام به همرزمان شهید خود گفت: امنیت و پیشرفت امروز را به آسانی به دست نیاوردیم و در زمین و آسمان و دریا به مقاومت پرداختیم تا ذرهای از خاک کشور در دستان دشمن نماند.