ناصر خجسته | شهرآرانیوز؛ باورمان نمیشد که امسال از نعمت حضور زائران پیاده آقا علی بن موسی الرضا محروم شویم. هر سال درگیر و دار تدارک مراسم فرهنگی دهه آخر صفر و پذیرایی از زائرانش بودیم. مسئولیت سنگینی که نگرانیها و دغدغههای خاص خودش را داشت. ۷۰ درصد ورودیهای مشهد از اینسو بود و ما اولین میزبانان میهمانان امام رئوف بودیم. هر سال دغدغههای پیشرو برای اجرای یک پذیرایی خوب نمیگذاشت که به خوان نعمتی که پیشرویمان گسترده شده است فکر کنیم. دهه آخر صفر جزو شلوغترین و پراسترسترین روزهای کاری ما بود.
روزهایی که نمیتوانستیم ساعتی را آسوده در کنار خانواده باشیم یا با یک خاطر آسوده به زیارت برویم. مگر نه اینکه همه این آدمها میآمدند برای زیارت؟ ولی ما چشم به زیارت آقا نداشتیم و به همین که میتوانستیم از زائرانش پذیرایی کنیم قانع بودیم. باورمان نمیشد یک موجود میکروسکوپی این نعمت حضور را برای عرض ارادت به آستان مقدس حضرت رضا از ما بگیرد و ما امسال دلتنگ نیامدن زوار حضرت باشیم.
۱۱ سال پیش ایستگاه استقبال از زائران پیاده در منطقه ۷ پایهگذاری شد. زمانی که با کمترین امکانات ایستگاه استقبال از زائر را در ورودی شهر و در آستانه جاده قدیم نیشابور برپا کردیم. زائران با پای خسته و دلهای امیدوار به ما میرسیدند. خیالشان از رسیدن به مقصد و مقصود راحت شده بود و پیش ما استراحت کوتاهی میکردند و دوباره راه میافتادند. چای مینوشیدند، نفسی تازه میکردند، وضویی میگرفتند و دوباره بسم ا.... ما خان آخر بودیم. به ما که میرسیدند خیالشان راحت بود که دیگر چیزی تا دیدار معشوق و محبوبشان نمانده است؛ ولی شوق رسیدن هم امانشان نمیداد. ابتدا امکانات ما بسیار کم و جمعیت هم کمتر بود؛ اما هرچه گذشت بر تعداد زائران پیاده و بر مشتاقان خدمت در ایستگاه افزوده شد.
شهرداری از ابتدا نمیخواست کار پذیرایی از زائران پیاده را مستقیما دست بگیرد و آن را از حالت مردمی خارج کند. نیت ما فقط فراهم کردن امکانات برای کسانی بود که مشتاقانه و خالصانه یک سالشان در این آرزو میگذشت که دهه آخر صفر خادمالرضا باشند. هر سال بر تعداد خدمتگزاران و عاشقان خدمت افزوده و ایستگاه صلواتی ما هم با حضور پرشور مردم به خوبی اداره میشد. یک نفر بساط چای را فراهم میکرد و یک نفر خیاط خانه را دست میگرفت. یکی واکس میزد و دیگری غذا به دست زائران پیاده میداد. صبحانه و ناهار و خدمات جانبی در کنار ماساژ و برنامههای فرهنگی را برای زائران پیاده تدارک میدیدیم. با همه مشغله و نگرانی که داشتیم حالمان خوب بود. سال گذشته ما پذیرای ۳۰۰ هزار زائر پیاده بودیم و به آنها خدماترسانی کردیم که البته در این میان ۵ هیئت از خارج استان و ۵ هیئت از خود مشهد ما را یاری کردند. خدمات این عزیزان شامل پخت غذا، پذیرایی از زائران و مداوای پاهای مجروح آنها و دوختن پارگی لباسها و ماساژ و هر چیزی که یک زائر برای راحتی نیاز دارد، بود. هر سال گروهی از خوزستان برای پذیرایی از زائران میآمدند و چنان عاشقانه به زائران امام رضا خدمت میکردند که آدم حسرت میخورد.
زائران پیاده هم که از شهرهای مختلف به مشهد وارد میشدند، آنقدر عاشق و دلباخته آقا بودند که تاولهای پاهایشان را یادشان میرفت. ارادتمندان حضرت هنگامی که به ایستگاه میرسیدند هنوز نیامده میخواستند بروند. ایستگاه ما یک توقفگاه طولانی نبود و زائران به قدر رفع نیاز در آن توقف میکردند. ایستگاه استقبال از زائران پیاده منطقه ۷ میعادگاه دو گروه عاشق بود. اتفاقات جالبی آنجا میافتاد و این همه شور و دلدادگی در دل زائر و خادم روحیه ما را هم عوض میکرد. یادم میآید در سالهای ابتدایی برقراری ایستگاه، ماه صفر در زمستان واقع شد. زوار غیر از پاهای تاول زدهشان، تمام بدنشان نیز یخ زده بود. همان سال زائرانی از بیرجند داشتیم که در زمستان سرد و سخت عازم مشهد شده بودند و هنگامی که به ایستگاه رسیدند از سختی و سردی هوا سیاه شده بودند. در بین آنها زن، مرد، پیر، جوان و حتی کودک خردسال نیز دیده میشد. شب از نیمه گذشته بود که به ایستگاه رسیدند و به محض رسیدن کمی استراحت کردند و زمانی که میخواستند عازم حرم شوند حتی نای بلند شدن نداشتند. مانده بودیم چه در دلشان گذشته که این انگیزه را به آنها داده در این شرایط سخت پای پیاده خودشان را به حرم برسانند. آنجا ما اصرار کردیم که شب را در ایستگاه بمانید و فردا بروید که از میان جمع پیرمردی گفت که از کجا معلوم تا صبح زنده باشم.
میترسم این همه راه را آمدیم، ولی چشمم به ضریح آقا نیفتد و با همان تن خسته و رنجور دوباره عازم شدند. از این اتفاقات عجیب در طول این سالها زیاد دیدهام. امسال، اما دلم برای زائران آقا تنگ میشود. برای همه آن عشقی که در دل زائران پیاده برای رسیدن به حرم بود. برای پاهای تاول زده و نگاههای از رمق افتاده، اما مصمم، برای خدمترسانی. تنها خوشحالیام این است که امسال کلنگ احداث ایستگاه دائمی زائران پیاده در منطقه ۷ زمین میخورد و ما میتوانیم درسالهای آتی در یک محیط بهتر آسایش و راحتی زائران را فراهم کنیم. هرسال یکی از درخواستهای اصلی گروههای خدمترسان دائمی کردن ایستگاه بود و امسال با پیگیری زیاد موفق شدیم زمینی به مساحت ۴/۱ هکتار متر مربع فراهم کنیم تا زین پس زائران خیالشان راحت باشد، جا برایشان فراهم است و خادمان هم میتوانند میزبان خوبی برای زائران امام مهربانیها باشند.