فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ «دوران دانشگاه دختری رو میشناختم که لباسهای خواهر و دخترخالهش رو میپوشید و میاومد دانشگاه. از نظر ظاهری معمولی بود. پسرایی که جذبش میشدن اونهایی بودن که پیاده میاومدن دانشگاه و از سالبالاییها کتاب قرض میگرفتن. یک بار درمورد یکی از خواستگارهاش باهام حرف زد. پسره رو میشناختم. توی خونه مجردی، سر بساط دیده بودمش. میخواست قبول کنه. میگفت از خونه پدر موندن، بهتره. آرزوی کسی رو داشت که واسش بستنی بخره و مسافرت و تفریح ببره؛ آرزوهایی که خونه پدرش برآورده نشده بود. بهش پیشنهاد نِتوُرک دادم تا خودش آرزوهاش رو برآورده کنه. گفت که خونواده ش مخالفن. گفتم بشین فکر کن و ببین مخالفت خونواده ت مهمه یا کل زندگیت. خلاصه شروع کردیم. بعد از چهار ماه، کارش جواب داد و شروع کرد به پولدرآوردن، تیپزدن و جذابشدن. دیگه پسرهایی که دنبالش بودن مزدا۳ و پاترول داشتن. الان ۴سال از ازدواجش میگذره. شرکت زده، مستقل از شوهرش. توی دوبی خونه داره.»
بیخیال غلطهای املایی متن، قصه ادمین را به آخر میرسانیم و سراغ نظرات دنبالکنندههای این صفحه اینستاگرامی میرویم. یکی از آنها از واقعیبودن ماجرا پرسیده و پاسخ مثبت تحویل گرفته است.
غریو آفرین و مرحبا و امیدواری برای رسیدن به رویاها، دیگر نظراتی است که ذیل داستان سراییهای «استاد»! درج شده است. این صفحه با ۱۸ هزار دنبالکننده، یکی از انبوه صفحات ترویج «بازاریابی شبکه ای» یا همان «نتورک مارکتینگ» است که با دادن پروبال به خیالبافی آدمها، از رویاهای آنها برای رسیدن به منافع خود، پل ساخته است. زمانی این بازاریابی بهصورت حضوری و کارگاهی و همایشی انجام میشد حال، اما با رشد حضور مردم در فضای مجازی و محدودیتهای کرونایی اغلب این بازاریابیها در گروهها و پیجهای مجازی صورت میگیرد. این است که این روزها با شکل تازهای از نتورک مارکتینگ رو به رو هستیم؛ شیوهای که علیرغم ظاهر تازهاش همچون گذشته شما را ابتدا مشتری و سپس فروشنده جنسی میکند که معمولا ارزشش کمتر از بهایش است.
پایان یک ارتباط
«باهاش قطع رابطه کردم.» این جمله تکراری گفتوگوی ما با کسانی است که ازطریق یکی از نزدیکان خود برای پیوستن به بازاریابیهای شبکه، تشویق شدهاند. زهرا، مهندس صنایع غذایی و در یکی از شرکتهای مواد غذایی واقعدر چناران مشغول به کار است. او ابتدا از وفور جذبشدهها به بازاریابی شبکهای در محیط اطرافش، از دوستانش گرفته تا همکاران و بستگان، میگوید و ادامه میدهد: توی مشهد و چنارون که پر شده! یکی از دوستام میخواست من رو هم جذب کنه. چندسالی هست که با هم ارتباط داریم. خبر داشت که از شرایط کارم ناراضیام. یک روز بیهوا گفت یک کار خوب سراغ دارم.
قرار گذاشت توی خونهای که نمیشناختم. چند نفری که دور هم جمع شدیم، یک خانم غریبه اومد و برامون از بازاریابی شبکهای حرف زد. خاطرات بدی از اینجور شبکهها توی ذهنم بود؛ از کسایی که به مشکل برخورده بودند. سرمایهاولیهای که گفت ۲ میلیون و ۲۰۰هزار تومن بود، باید صرف خرید از جنسهاشون میشد. بعدش هم باید سعی میکردیم دوروبریهامون رو جذب کنیم تا پورسانت بگیریم. نفوذ کلامش فوقالعاده بود، هم اون و هم سرشاخهای که توی یک خونه، توی قاسمآباد برامون جلسه گذاشت. دائم سعی میکردن روی تواناییهات مانور بدن؛ اینکه تو جذاب صحبت میکنی، روابط عمومیت بالاست و حیفه که نیای پای کار.
عضو شبکه شدی؟ پاسخ منفی میدهد و میگوید با ضربهای که از موسسات مالی و اعتباری خورده، دیگر سراغ سودهای بادآورده نمیرود؛ حالا اسمش هرچه میخواهد باشد، بورس، هرمیها، بازاریابی شبکهای یا هر وام کمبهره و سود یک باره؛ «دوستم یکیدو بار بیخبر اومد خونهمون و بیتوجه به اینکه کار و زندگی دارم، خودش رو شام مهمون کرد.
یک بار هم یک غریبه رو همراه خودش آورد تا من رو قانع کنه. انگار که ادب و آداب رو فراموش کرده بود و فقط به خودش فکر میکرد؛ هرچند که میگفت قصدش اینه که بهم خیر برسونه. کلیپ انگیزشی برام میگذاشت؛ از اینها که همهش از قانون جذب، انرژی مثبت و باورکردن رویاها میگن. میگفت توی خونه نشستی، پول میآد به حسابت، کارمون شرعیه و.... بهم کلید کرده بود؛ بیخیال ارتباط باهاش شدم.»
مشابه ماجرایی را که زهرا برایمان تعریف میکند، از زبان حسین هم میشنویم. او سی ونهساله و کارمند است و بعد از ماجراهای مفصلی که بهدنبال بازاریابی شبکهای برایش پیش آمده، دور برخی ارتباطهای قدیمیاش و خاطراتش با آن افراد را برای همیشه خط کشیده است.
هدفگیری روابط گرم
مثال بعدی از افرادی را که جذب بازاریابی شبکهای شده و علاوه بر رویاهای محققنشده، دچار چالش در روابطشان شدهاند، از دکتر حسین اکبری میشنویم. او جامعهشناس و عضو هیئتعلمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد است؛ «درگیری کسانی را که جذب این شبکهها شده و به سود وعدهدادهشده نرسیدهاند، از نزدیک دیدهام. آنها کسی را مقصر میدانند که باعث و بانی آشناییشان با شبکه شده است. بازاریابی شبکهای و استفاده از ظرفیت روابط گرم، خیرخواهانه باشد یا منفعتطلبانه، میتواند روی رابطه اثر تخریبی داشته باشد.»
او خیلی ساده، جمله قبلیاش را اینطور توضیح میدهد: ما دو دسته رابطه داریم. یکی روابط کاری یا بهاصطلاح سرد، که هدف مشخصی دارند و دیگری، روابط احساسی یا بهاصطلاح گرم که ذات رابطه در آن مهم است؛ مثل روابط خانوادگی و فامیلی. بازاریابی شبکهای با آن نوعی که در ایران وجود دارد، هدفگیری اصلیاش روی روابط عاطفی افراد است؛ چون با بیاعتمادیای که در جامعه ما وجود دارد، افراد قادر به متقاعدکردن غریبهها نیستند؛ پس باید کسانی را وارد شبکه کنند که جزو نزدیکانشان باشند.
گامهای بعدیای که او ترسیم میکند، روشن است؛ اینکه افراد پایین هرم، نتوانند شاخهسازی کنند و به سودی که وعدهدادهشده است، نرسند و فردی را مقصر بدانند که آنها را با کار آشنا کرده است و این، آغاز تنش در روابط فرد بهعنوان یکی از مهمترین سرمایه هایش است.
آسیبزدن به روابط افراد و در اولویت قراردادن سود، با فرض اینکه واقعا سودی وجود داشته باشد، در نوع تبلیغات و تدریسها برای پیوستن به نتورکمارکتینگ مشاهده میشود. نشانههای ایجاد دوگانه خانواده و پول را در یکی از جملات داستان نخست این گزارش، خواندید؛ آنجا که گفته بود: «بشین فکر کن و ببین مخالفت خونوادهت مهمه یا کل زندگیت.»
مشابه این جملات در یکی از سایتهای آموزش نتورکمارکتینگ نیز آمده است: بعضی از دوستان و اعضای خانواده شما از اینکه موفق شوید، میترسند. دلیل اصلی مخالفت آنها، ترس از خرابشدن وجهه خودشان است. اگر شما به وقتگذراندن با اعضای خانواده و دوستانی که مسیر جدید شما را درک نمیکنند و حمایتی از خودشان نشان نمیدهند ادامه دهید، موفقشدن برایتان سخت میشود.
ماجرای آسیبهای این شبکهها با تبلیغ و سازوکار کنونی به همین جا ختم نمیشود.
دو سال تا آزادی زمان
«تا دو سال دیگه به آزادی زمان میرسم. یعنی تا اون موقع به سرمایهای میرسم که هر کار دوست داشته باشم میتونم انجام بدم. از وقتی با شرکت... آشنا شدهم، خوشبین شدهم. همه رو دوست دارم. با خانوادهم جروبحث نمیکنم. حالم بهتره.» این جملات را مریم سیوپنجساله، یکی از نتورکرهای تازهکار، میگوید که از اواخر سال گذشته به این فعالیت مشغول شده و افرادی از بستگان درجهیک خود را هم جذب کرده است. محسن، یکی از نتورکرهای باسابقه، اینطور فکر نمیکند. سابقه فعالیت او در بازاریابیهای شبکهای به دوره فعالیت گلدکوئست برمیگردد و تا مرز دستگیری هم پیش رفته است.
نگاه او کاملا اقتصادی و هزینهفایدهای است؛ «من توی شرکتهای مختلف، هم سرشاخگی رو تجربه کردم و هم تهشاخه بودن رو. به مردم میگم نرید. خودم دو سالی هست که رها کردم. اولش که جذب میشی خوب به نظر میآد، اما بعدش نه. به سودی که انتظار دارید، نمیرسید. توی تبلیغاتشون میگن وقتی ازت نمیگیره، اما اینجوری نیست. علافی زیاد داره. هرروز درگیرش هستی عملا. ظرفیتها زود اشباع میشه و عضوهایی که میتونی جذب کنی، کم. شاید واقعا کسانی که در رأس هرم هستند، سود ببرند، اما اون پایینیها هیچی گیرشون نمیآد. اون هم الان که دست توی کار زیاد شده.»
محسن تأکید میکند که نتورک مارکتینگ آن باغ سبز و سرخی که در تبلیغات نشان میدهد، نیست. مشابه هشدارهایی که جستهگریخته در صحبتهای دیگر کارشناسان اقتصادی، میبینیم. با این حساب، بالا بردن سقف آرزوهای افراد و وعده زود رسیدن به آرزوهایی دور، چه نتیجهای دارد؟
عضو هیئتعلمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد میگوید که در سطح فردی، ناکامی و افسردگی درانتظار این افراد خواهد بود. دکتر اکبری ادامه میدهد: هرچند در کشور ما، ارزیابی دقیق و علمی درباره این موضوع انجام نشده است، بدیهی است که تعداد شایانتوجهی از جذبشدهها به خواستههای مالی و ایدهآلی که برایشان ترسیم شده است، نمیرسند.
او جملات دیگری هم بیان میکند که نشان میدهد با گسترش کار نتورکمارکتینگ و بهقاعده، افزایش ناکامهای آن، باید منتظر گسترش تبعات اجتماعیشان هم ماند؛ «شبکههای بازاریابی درصورتیکه در مقیاس وسیع عمل کنند و تعداد زیادی از آدمها را دچار سرخوردگی کنند، زمینه، برای مشکلات اجتماعی و سیاسی فراهم میشود. نه فقط این شبکهها، بلکه هر بستری، اگر سطح انتظارات آدمها و آرزوها را طوری بالا ببرد که جامعه قادر به فراهمکردن آن نباشد و درنتیجه میان وضعیت موجود با ایدهآل، شکاف ایجاد کند، باعث بروز حس محرومیت نسبی، خشم و رفتن آدمها بهسمت پرخاشگری، برانگیختگی احساسی و درگیری میشود.»
عضو هیئتعلمی دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد:
رئیس خودت باش!
«در اقتصادی مثل اقتصاد کشور ما که سالم نیست و برمبنای امور مالی و دلالی میچرخد، ظهور این نوع پدیدهها نهفقط چیز عجیبی نیست، بلکه بهراحتی میتوان آن را پیشبینی کرد. هرچند سازوکارهایی برای ضابطهمندکردن این فعالیتها تمهید شده است، مهمترین راه کنترل، این است که اقتصاد، تولیدمحور و تولید ثروت برمبنای کار و فعالیت باشد. درغیراینصورت، تا دور، دور دلالی است، این نوع آرزوپروریها، تلاش برای بهدستآوردن پولهای بادآورده و تبعات اجتماعی آن هم وجود دارد.» دکتر سیدسعید ملکالساداتی نیز دیدگاه یادشده را تکرار و تأیید میکند.
او عضو هیئتعلمی دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد است و مختصر میگوید که درباره کسانی که فریفته شعارهای نتورکمارکتینگها شدهاند و «سود کلان بدون سرمایه کلان»، «بیزینس موج سومی»، «تجارت قرن۲۱» و «رئیس خودت باش» را باور کردهاند، با دو عینک نگاه میکند. یکی اقتصاد کلان است؛ وقتی کشور دچار رکود باشد، بیکاری افزایش پیدا کند و فرصت رانتجویی و کسب سودهای فوری وجود داشته باشد، جامعه کوتاهمدتنگر میشود و افراد سعی میکنند سیاستِ «یکشبه ره صدساله طیکردن» را در پیش بگیرند. درنتیجه فرهنگ کار دستخوش تغییر میشود. در این فضا به جوانی که تازه به بازار کار وارد شده است، دیگر نمیتوان توصیه کرد به آنها که به ثروت بادآورده رسیدهاند بیتوجه باشد، دنبال شغلی بگردد که نیست و آرزوهایش را با پسانداز بلندمدت دنبال کند. شرکتهای هرمی این بستر را بهخوبی میشناسند و در تبلیغات و بازاریابیهایشان، با علم به این فضا، نیرو جذب میکنند.
او معتقد است: تغییرات شرکتهای هرمی در سالهای اخیر، تفاوت عمیقی در ماهیت کارشان ایجاد نکرده است. قبلا محصولاتی میفروختند که ارزش ذاتی چندانی نداشت، اما ارز را از کشور خارج میکرد و در سالهای اخیر به فروش محصولات موردنیاز خانوار رو آوردهاند.
آنچه این اقتصاددان میگوید، با تصورات عدهای درباره نتورکمارکتینگها ۱۸۰درجه تفاوت دارد؛ «این فعالیت برای کسانی که وارد آن میشوند، سودآوری بلندمدت ندارد. اگر بازاریابی شبکهای را مبتنیبر فروش هم درنظر بگیریم، حجم تقاضا برای محصولات ارائهشده که غالبا بهداشتی هستند، محدود است. ضمن اینکه شبکه توزیع هم در کشور گسترده است. فروش ازطریق این سازوکارها سقف و محدودیتی دارد. کسانی که در قدمهای نخست، وارد این شبکهها شدهاند، احتمالا میتوانند زیرمجموعههای بزرگی داشته باشند، ولی کسانی که با تأخیر میآیند، نمیتوانند سود مناسبی داشته باشند و چشمانداز مثبتی که به آنها نشان داده شده است، به واقعیت نخواهد پیوست.»
«شبکه» از نگاه شرع و قانون
«اعطای مجوز به شرکتهای بازاریابی شبکهای به معنی تأیید نحوه فعالیت آنها نیست. شرکت... به مدت پنجسال (تا تاریخ...) دارای پروانه کسب در رسته واحد صنفی بازاریابی شبکهای است.» اگر نام شرکت فعال در بازاریابی شبکهای را به سامانه ۳۰۰۰۶۰۸۲ (دبیرخانه کمیته نظارت بر عملکرد شرکتهای بازاریابی شبکهای و کسبوکارهای مجازی زیرنظر وزارت صنعت، معدن و تجارت) ارسال کنید و شرکت یادشده دارای مجوز باشد، متن داخل گیومه به تلفن همراهتان فرستاده میشود. در سامانه اتاق اصناف ایران، نام ۳۳ شرکت در حوزه بازاریابی شبکهای درج شده است که از این تعداد، مجوز یکی لغو شده و درباره هشتتای دیگر، هیچ اطلاعاتی، اعم از مدت اعتبار مجوز و فهرست شعبهها و کالاها، نیامده است. صدور و تمدید پروانه کسب این شرکتها نیز باید براساس مجوز شماره ۲۹۰۹/۱۰۰/۹۵ شورای نگهبان به تاریخ ۲۴ آذر ۹۵ انجام شود. سوی دیگر تلاشهای انجامشده برای ساماندهی این شرکتها، دیدگاه مراجع عظام درمورد مشارکت در این قبیل فعالیتهای اقتصادی است که به مواردی چند اشاره میشود. این دادهها نتیجه گفتگو با کارشناسان دفاتر آیات عظام و نیز برگرفته از مطالب مندرج در وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی «هدانا» است.
حضرت آیتا... خامنهای: چنانچه فعالیت اقتصادی مذکور برطبق آییننامهای باشد که به تأیید شورای محترم نگهبان رسیده است، فینفسه اشکال ندارد.
حضرت آیتا... سیستانی: بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
حضرت آیتا... شبیریزنجانی: بازاریابی شبکهای تنها درصورت وجود همه شرائط ذیل جائز است:
۱- معامله در آن واقعی و واجد شرائط صحت باشد.
۲- سود درمقابل کار حلال مثل معرفی مشتری، هرچند با واسطه، پرداخت شود.
۳- تمام مراجع قانونی آن را مجاز بدانند و در عمل هم شرکت، قوانین را رعایت کند.
۴- فاقد هرگونه مفسده اقتصادی باشد؛ لذا بازاریابی شبکهای اگر شبیه معاملات شرکتهای هرمی مانند گلدکوئست باشد، اشکال دارد. باتوجهبه توضیحات فوق، شاید مورد کمی از شرکتهای اینچنینی پیدا شود که ضوابط فوق درمورد آنها موجود باشد؛ لذا توصیه اکید میشود حتی در فرض جواز هم از چنین معاملاتی اجتناب شود؛ بنابراین احتیاط در ترک است.
حضرت آیتا... صافیگلپایگانی: بهطورکلی دادن پول درمقابل دلالی فردی که مشتری را بهصورت مستقیم معرفی میکند تحت عنوان جعاله اشکال ندارد، اما چنانچه اینگونه پرداخت حق دلالی بهصورت هرمی باشد به این صورت که در هنگام معرفی مشتری توسط نفرات بعدی به نفرات اول هم مبلغی بدهند، محل اشکال و اکل مال به باطل است.
حضرت آیتا... مکارمشیرازی: اگر درآمد بهصورت شبکهای باشد، حرام است و این معاملات اشکال دارد و، اما درصورتیکه بازاریابی بهصورت شبکهای و زیرمجموعهای نباشد و سود حاصله فقط به بازاریاب اول تعلق گیرد، اشکالی ندارد.
حضرت آیتا... نوریهمدانی: جایز نیست.
حضرت آیتا... وحید خراسانی: جایز نیست.