واکنش «احسان علیخانی» به انتشار عکس جنجالی‌اش + تصاویر اکران مردمی فیلم آپاراتچی در مشهد با حضور بازیگران و عوامل فیلم (جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳) تئاتر "un۱۲"، با داستان رنج کردها از رژیم بعث در مشهد به روی صحنه رفت آغاز پخش بین‌المللی «اَبله» | روایتی از زندگی یک دختر کوتاه قامت در خوابگاه! معرفی اعضای جدید هیئت‌مدیره انجمن صنفی تهیه‌کنندگان فیلم بلند مشهد فصل جدید «زخم کاری» چه زمانی پخش می‌شود؟ سرمایه ادبی ایران | درباره سیدعلی موسوی گرمارودی، شاعر، نویسنده و محقق به بهانه زادروزش فصل ایران باستان سریال «سلمان فارسی» کلید خورد لئوناردو دی‌کاپریو و جنیفر لارنس در فیلم جدید اسکورسیزی هم‌بازی می‌شوند نقدی به رئالیتی شو «اسکار» مهران مدیری آیا عکس جدید احسان علیخانی در فضای مجازی، واقعی است؟ + عکس برنامه‌های بزرگداشت سعدی اعلام شد | گردهمایی سعدی‌پژوهان در شیراز انتقاد کمدین کهنه کار به نسل کشی رژیم صهیونیستی نخل طلای افتخاری کن به استودیو جیبلی ژاپن اعطا می‌شود فیلم‌های سینمایی آخر هقته تلویزیون (۳۰ و ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان
سرخط خبرها

رسالت مخاطب ادبیات در روزگار کرونایی

  • کد خبر: ۴۷۶۵۶
  • ۰۱ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۱
رسالت مخاطب ادبیات در روزگار کرونایی
الهام فلاح - داستان نویس
در سال جاری، چه شمسی حساب کنید چه میلادی، عجایب به حد اعلا رسید. شکل روابط انسانی با هجوم این همه گیری ناشناخته جهانی به کل تغییر یافت. آدم‌ها تنهاتر از قبل شدند و جمع‌ها و گعده‌هایی که با انگیزه‌های فرهنگی و هنری و ادبی تشکیل می‌شد، به کل برچیده شد. به این ترتیب، همه جمع‌ها و محافل رونمایی و اجرا یا نقد فیلم و کتاب منحل شد. این میان، تکلیف آثاری که از نبود بخت یاری، در این اوضاع منتشر می‌شوند چیست؟ چقدر می‌توان روی لایو‌های اینستاگرامی ناشران برای این نوع برنامه‌ها و نشست‌ها حساب کرد؟ در واقع هیچ. این روز‌ها زیاد این سؤال ذهنم را مشغول کرده است که چه به عنوان تولیدکننده فرهنگی چه به عنوان مخاطب، چطور می‌توان این فضای از دست رفته را احیا کرد و جان را به تن بی رمق فرهنگ و ادبیات برگرداند. شاید باید باز برگردیم به همان فضای فقدان منتقد و نبود دسترس به نقد آکادمیک و حتی به ریویونویس‌های صادقی که بی حب و بغض، قصدشان تنها معرفی آثار و ایجاد پل ارتباطی بین مخاطب و اثر است، چیزی که در مجلات سینمایی زیاد دیده ایم، اما در ادبیات چندان خبری از آن نیست. صفحات بوکستاگرام‌ها شاید به این دلیل که منبع درآمد ادمین‌های خود شده اند، ادمین‌هایی که غالبا اصلا مخاطب جدی حوزه کتاب و ادبیات هم نیستند، اعتماد دنبال کنندگان را به خود جلب نمی‌کنند، و تجربه نشان نداده است که سفارش پست‌های تبلیغاتی به این قبیل صفحه‌ها توانسته باشد رقم فروش چشمگیری برای کتاب‌ها ایجاد کند. بیشتر، گویا کتاب در رسانه‌ای تصویری، چون اینستاگرام به کالایی مصرفی بدل شده است که به درد سوژه عکاسی می‌خورد و نه چیز دیگر.
 
از سوی دیگر، شاهد کم شدن شمارگان مطبوعات یا حتی تعطیلی نشریات متعددی به علت گرانی کاغذ هستیم و این موجب می‌شود همان معرفی و نقدی را هم که تا پیش از این حتی کاملا به صداقت و درستی آن مؤمن نبودیم، از دست بدهیم. این میان، بزرگ‌ترین رسالت بر دوش خوانندگان و مخاطبان وفادار است، نه هیچ کس دیگر. حلقه واسطه میان هنرمند و مخاطب مفقود است و در این اوضاع، شاید بستر مناسبی برای ساخت و ایجاد آن وجود ندارد. بنابراین، باید دو سوی این زنجیر، یعنی هنرمند و مخاطب، به یکدیگر یاری دهند تا این زنجیره از هم نگسلد و این امر محقق نمی‌شود جز با معرفی و حمایت. وقتی کتاب خوبی خواندید خست نورزید. آن را از همه طرقی که می‌دانید به دیگران معرفی کنید و اگر در یکی از شبکه‌های اجتماعی مجازی حساب کاربردی دارید، در صفحه خود بخش‌های درخشان کتاب و نام اثر و نویسنده و ناشر آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. در این میانه بی اعتمادی و تک افتادگی و رکود، هیچ چیزی به اندازه تبلیغات مستقیم و صادقانه آدم‌ها که برآمده از احساس ناب آن‌ها از پس خواندن و درک و دریافت یک اثر ادبی است، نمی‌تواند راهگشا باشد. بدانید اینکه شما باعث شوید کسی مجاب به خواندن اثری شود، قبل از هر کسی، برای خودتان سودمند خواهد بود. شما کمک کرده اید کسی یک پله بالاتر برود و صعود دسته جمعی بهترین و ارزشمندترین منفعت اجتماعـــــــی محسوب می‌شود.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->