پیش از این و در ۲ هفته مانده به برگزاری انتخابات آمریکا، مروری بر بزرگترین رقابت سیاسی جهان مدرن داشتیم. در آن یادداشت به وعده غولهای دنیای مجازی (اپل، مایکروسافت، گوگل و فیسبوک) برای جلوگیری از انتشار اطلاعات گمراه کننده و هم چنین چالش صحت و دقت نظرسنجیها درباره برنده انتخابات پرداخته شد. اکنون ۲ هفته از این رقابت سیاسی میگذرد و در حالی که مقامات به صورت رسمی برنده آن را اعلام نکرده اند، رسانهها جو بایدن را پیروز معرفی میکنند.
فارغ از مناقشات سیاسی، به نظر میرسد در مجموع، اقدامات و تدابیر شبکههای اجتماعی برای جلوگیری از انتشار اطلاعات گمراه کننده ناکام مانده و انتقادها از نحوه عملکرد غولهای اینترنتی به ویژه با ادعاهای ترامپ درباره نقش رسانهها در روند انتخابات بار دیگر رونق گرفته است. شانون مک گرگور، استاد رسانه و ژورنالیسم، در مصاحبه با نشریه TechLife میگوید درست آن چیزی به وقوع پیوست که انتظارش را داشتیم، به ویژه درباره فیسبوک.
همه گزینههای شبکههای اجتماعی
مرور سریعی بر آنچه اتفاق افتاد نشان میدهد با اعلام پیروزی زودهنگام از سوی ترامپ، شبکههای خبری و اجتماعی از پستها و خبرهای مرتبط در قالبهای مختلف رسانهای پر شدند. رسانههای اجتماعی در مقابل چه کردند؟ آنها همان طور که وعده داده بودند، به علامت گذاری پستها و محتوای گمراه کننده اقدام کردند تا کاربران به سمت منابع قابل اعتماد هدایت شوند. در توییتر، پستهای گمراه کننده مخفی شد و کاربر برای مشاهده آنها باید کلیک میکرد. هم چنین امکان اشتراک گذاری آنها را نداشت.
اپلیکیشن تیک توک ویدئوهایی را که کاربران پربازدید با ادعای تقلب در انتخابات بارگذاری کرده بودند حذف کرد. فیسبوک و یوتیوب پنل اطلاع رسانی تشکیل دادند و تلاش کردند به کاربران توضیح دهند انتخابات به پایان نرسیده است و کوشیدند آنها را به منابع معتبر اطلاع رسانی هدایت کنند. اما شانون بر این باور است که شبکههای اجتماعی و رسانههای سنتی مسئولیت خود را در قبال جلوگیری از انتشار خبرهای نادرست و اطلاعات گمراه کننده دست کم گرفته اند، زیرا گوینده دارای مقام رسمی و در این مورد رئیس جمهور آمریکا بوده است.
برچسب گذاری و ضمیمه کردن برخی توضیحات به پستهای ترامپ یا دیگر سیاست مدارها تنها به اشاعه و گسترش آنها کمک میکند و به محض انتشار بیشتر، افراد بیشتری آنها را میپذیرند. در این زمینه، جمهوری خواهان و ترامپ تنها نبودند و کمپین بایدن با اعلام پیروزی زودهنگام در ویسکانسین نیز برچسب گذاری شدند، اما وظیفه رسانهها برای برجسته سازی نادرستی محتوای تولیدشده فراموش شده است.
شاخهای دردسر ساز مجازی
اگرچه اقدامات فیسبوک و توییتر برای هدایت کاربران و افزایش آگاهی، گامهایی در مسیر درست تعبیر میشوند، به تنهایی کفایت نمیکنند. برای نمونه، فیس بوک سیاست علامت زنی و هدایت کاربران را تنها برای حسابهای رسمی نامزدها و کمپینهای آنها به کار بسته بود و پستهای کاربران غیررسمی، اما پربازدید تنها با یک علامت هشدارآمیز منتشر میشدند. در مقابل، توییتر سیاست فعالانه تری داشت و امکان اشتراک گذاری را نیز محدود میکرد. با وجود این، اقدامات پستهای افراد مشهور در لحظه، واکنشها و بازدیدهای بسیار زیادی دریافت میکنند. به عبارت دیگر، همین فاصله چنددقیقهای یا چندثانیهای تا برچسب گذاری یا پنهان سازی کافی است که محتوای گمراه کننده منتشر شود. در شبکههای اجتماعی و به عنوان نمونه موردی توییتر، نمیتوانند سیاستهای محدودیت آور را پیش از اقدام کاربران عملیاتی کنند. درباره انتخابات ریاست جمهوری انتشار یک توییت واکنش بسیار گستردهای با خود به همراه میآورد. در چنین مواردی، به شبکههای اجتماعی پیشنهاد میشود به جای الگوریتمهای همیشگی از اپراتورهای انسانی برای بررسی و ارزیابی پستهای شخصیتهای شاخص و تأخیر در انتشار آنها استفاده کنند تا بتوانند برای برچسب گذاری بموقع و دقیق آنها تصمیم بگیرند. به عبارت دیگر، توییت یا پست فیسبوک چنین شخصیتهایی با علامت منتشر میشود که در رویدادهای پرتنشی مانند انتخابات از اشتراک گذاری اطلاعات گمراه کننده جلوگیری میکند.
پی نوشت «لینک»
رقابتهای سیاسی در ایران نیز به فضای مجازی راه پیدا کرده اند و هزاران حساب کاربری در داخل و خارج از کشور با خط مشیها و سیاستهای مختلف در حال انتشار خبرها هستند. در چنین شرایطی و تجربه آنچه در انتخابات آمریکا شاهد بودیم و نیز نیاز رقابتهای انتخاباتی به شبکههای اجتماعی، باید هرچه زودتر برای اتخاذ سیاستهای درست در قبال شرایط استفاده کمپینهای انتخاباتی تدبیری اندیشه شود.