فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ «من سال۹۰ ازدواج میکنم.» عزم رضا برای سروساماندادن به زندگیاش جزم شده بود. چراکه نه؟ بیستوششسالگی را رد کرده بود و رفتارهای سنجیدهاش نشان میداد برای خودش یکپا مرد شده است. درآمد کارگاه تولیدیشان خوب بود و میشد با قناعت، چرخ یک زندگی ساده دونفره را چرخاند. او بنا نداشت به لیسانس مدیریت بازرگانی اکتفا کند و فکر قبولی در آزمون کارشناسی ارشد را هم در سر میپروراند.
اینها را معصومه تعریف میکند؛ خواهر کوچکتر رضا، با غمی عمیق در صدایش؛ «نوروز سال ۹۰ بود. رفته بودیم مسافرت. رضا با ما نبود. میخواست سفارشهایش را آماده کند. توی کارگاه کوچکش چراغهای ویلایی میساخت. شبها تا ساعت ۱۲ سرگرم کارش بود و بعد به خانه برمیگشت. آن شب به خانه نیامد. صبح که برادر بزرگترم برای سرکشی به کارگاه رفت، جنازهاش را دید. آرام خوابیده بود، برای همیشه. پزشک قانونی گفت ساعت ۳ نیمهشب تمام کرده است.»
«جوانی بیستوهفتساله دراثر گازگرفتگی جان سپرد.» مرگ رضا درمیان انبوه خبرهای حوادث، خیلی زود گم شد؛ خبری که شادیهای یک خانواده را ویران کرد. از آخرین دیدار آنها با عزیز ازدسترفتهشان نُهسالی میگذرد، اما جای خالی رضا، حرفها، خندهها و آرزوهای ناکامش، بزرگتر از این حرفهاست که از خاطر خانواده برود. کاش کارگاه، تهویه درستی داشت. کاش دودکش درست نصب شده بود. کاش پنجرهها بسته نبود. کاش رضا زنده میماند. کاش... چینی ترکخورده روح خواهر، هر آن مهیای شکستن است.
تلخ و واقعی
لحظههایی است مثل تمام لحظهها. دارید آرام نفس میکشید، دم و بازدم و دوباره دم و بازدم... همهچیز عادی به نظر میآید. نه صدایی، نه بویی، نه دودی؛ فقط لوله بخاری سرد است و شعلههای آن، بهجای آبی به رنگ زرد درآمده است. ممکن است کمی هم سردرد، سرگیجه و حالت تهوع داشته باشید. اینها یعنی قاتل خاموش برای گرفتن جانی دیگر، در سکوت دست به کار شده است؛ چه آن فرد جوان باشد و ثمره یک عمر زندگی، چه سالمند و مایه قوام یک فامیل؛ «آپارتمانی بود در ساختمانهای لاله، حوالی پلیس راه قوچان.
به محل که رسیدیم، پیرزن و پیرمرد تمام کرده بودند. فرد دیگری در خانه نبود. پیرمرد خودش را کشانکشان به نزدیکیهای در ورودی رسانده بود. نتوانسته بود بیش از این ادامه بدهد و همانجا افتاده بود. همسرش کمی آن طرفتر، پای تلفن تمام کرده بود. دودکش آب گرمکن از جای خودش خارج شده بود و گاز کربن مونوکسید بهجای رفتن به پشت بام، در فضای خانه پخش شده بود.»
آتشپاد دوم دکتر محمدجواد قائمی، کارشناسارشد سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری مشهد، برایمان مثالهای متعدد میزند از مأموریتهایی که با موضوع گازگرفتگی اعزام شده است؛ مثلا فردی که فراموش کرده بود پوشالهای کولر را از روی پشت بام بردارد و با وزش باد، پوشالها، راه دودکش را بسته بودند یا آن مردی که بهدلیل اعتیاد ازسوی خانوادهاش طرد شده بود و بهتنهایی زندگی میکرد؛ «با قاضی کشیک که به محل رسیدیم، بهدلیل گذشت مدتی از مرگ و از شدت بوی تعفن جنازه، برای ورود به خانه مجبور به استفاده از ماسک تنفسی شدیم. بررسی ما نشان میداد نقص دودکش و انتشار گاز کربن مونوکسید در خانه، عامل مرگ بوده است.»
مثالهای عینی او از گازگرفتگی همشهریان، اختصاص به قشر خاصی ندارد و تحصیلکردههای ناآشنا به نکات ایمنی را هم شامل میشود؛ «محل مأموریت، خانهای در مجتمعهای مسکونی نیروی هوایی واقعدر خیابان نخریسی و فرد فوتشده، خلبانی میانسال و بهقاعده باتجربه بود. تصور کنید برای تربیت این فرد، چقدر سرمایه مملکت صرف شده، اما با فوتش این سرمایه از دست رفت.
وقتی بررسی کردم فهمیدم دودکش روی پشت بام، بازدید نشده بود. پرندهای روی آن لانه کرده و راه خروج گازهای حاصل از احتراق را بسته بود.»
او میگوید اینکه سال گذشته، دودکشها درست کار کرده، معنیاش این نیست که امسال هم درست کار میکند. حتی معنیاش این نیست که از ابتدای فصل سرما تا پایان آن نیاز به بازدید مجدد نیست؛ «لوله روی پشتبام به هر دلیلی مثل باد شدید، ممکن است بیفتد و جسمی خارجی روی دودکش قرار بگیرد؛ مثلا پرندهای که به دهانه دودکش رفته است تا گرم شود، دچار گازگرفتگی میشود و با افتادن داخل دودکش، مسیر لوله را مسدود میکند.»
نخستین نکته کاربردیاش را با جملهای همراه میکند تا باورمان شود ماجرا چند بایدِ روی کاغذ نیست؛ اینکه برای هر کدام از نکاتی که میگوید، یک مثال از عملیاتها و آدمهایی به یاد میآورد که آن نکته را رعایت نکردند و مونوکسید کربن جانشان را گرفت؛ «این گاز با حواس پنجگانه درک نمیشود و ما قادر به تشخیصش نیستیم. به مردم بگویید حتما در خانهشان سنسور گاز مونوکسید کربن نصب کنند. قبل از اینکه غلظت گاز به آستانه خطر برسد، این سنسور، زنگ هشدار میزند. از نظر ظاهری شبیه یک قاب عکس است که باید روی دیوار، نصب شود و دوشاخهاش را به پریز برق بزنیم. هزینهاش چیزی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان است و از فروشگاههای کالای ایمنی تهیه میشود.»
هشدار به خانههای قولنامهای
سال۹۵، ۸۳۶نفر؛ سال ۹۶، ۷۶۶ نفر؛ سال۹۷، ۷۴۹نفر و سال۹۸، ۷۸۴نفر براثر گازگرفتگی در کشور جان دادند. روند تلفات نه در آمارهای کشوری، نه در آمارهای خراسان رضوی و نه سهم استان ما از تلفات کشوری، قاعده روشنی ندارد. آمارهای امسال نه در استان و در کشور رضایتبخش نیست. به گفته قائمی در نیمه نخست امسال، تلفات گازگرفتگی در کشور نسبتبه مدت مشابه سال گذشته، بیش از ۱۴درصد رشد را نشان میدهد. خراسان رضوی نیز از نظر آمار تلفات گازگرفتگی، وضعیت خوبی را سپری نمیکند و آنطورکه مدیرکل پزشکی قانونی استان میگوید، تلفات گازگرفتگی در دو ماه نخست پاییز امسال نسبتبه مدت مشابه سال۹۸، با رشد ۲.۵ برابری به هفتنفر رسیده است.
سیدآریا حجازی این نکته را هم میگوید که گازگرفتگی فقط در دو روز ابتدایی آذر امسال، چهار هماستانی دیگر را نیز به کام مرگ کشانده است. این آمارها یعنی اگر با همین فرمان پیش برویم، باید همچنان شاهد رکوردشکنیهای CO در گرفتن جان هماستانیهایمان باشیم.
شاید این فراز و فرودهای بیقاعده در آمار، خود دلیلی باشد بر اینکه مردم بهصورت هدفمند و برنامهریزیشده آموزش ندیدهاند. به گفته آتشپاد قائمی، هر سال که پاییز و زمستان سردی داشته باشیم، تلفات گازگرفتگی هم افزایش مییابد. بارزترین نمونهاش سرمای کمسابقه سال۸۶ در کشور است. این سرما در مشهد با رسیدن دما به حدود منفی ۲۰درجه سانتیگراد، خود را نشان داد. در این سال تلفات گازگرفتگیِ ارجاعشده به پزشکی قانونی کشور، رکورد ۱۰۲۴نفر را ثبت کرد.
درکنار همه نکاتی که او بیان میکند و در اینفوگرافی آمده است، هشدارهایش درباره خانههای قولنامهای جدیتر است؛ «دشت مشهد، هر سال چیزی حدود ۱۶سانتیمتر نشست میکند. اگر خانه، مهندسیساز و بهاصطلاح قولنامهای و بسازوبفروشی باشد، یعنی نه تأییدیه داشته باشد و نه پایانکار، سازنده خودش را بینیاز از رعایت نکات ایمنی دیده، هرطورکه خواسته بنا را بالا برده و نکات ایمنی مثل تثبیت لولهها را رعایت نکرده است. نشست دشت مشهد میتواند باعث جابهجایی لولهها در چنین سازههایی شود.»
او شومینهها را از دیگر عومل نشت گاز CO بیان میکند و ادامه میدهد: خانههای نوساز، اجازه نصب شومینه ندارند و ما تأییدیه ایمنی نمیدهیم. اینها را در خانه من و شما، گچکار یا سنگکاری طراحی کرده است که سواد مهندسی تهویه و علم دودکش را ندارد. الان جلو این کار گرفته میشود، اما این حساسیتها مربوطبه سالهای اخیر است نه ۱۵-۱۰ سال پیش.
۲۰ علت فراگیر در مرگهای خاموش
- بررسینکردن وضعیت دودکش (سلامت دودکش و مکش مناسب) قبل از راهاندازی بخاری و شومینه
- لانهسازی پرندهها روی خروجی دودکش، مسدودشدن با زباله و نخالههای ساختمانی
- محکم نبودن اجزای دودکش (لولهها و زانوییها)، ضربهخوردن و جداشدن آنها از بخاری یا آبگرمکن (دراثر برخورد افراد، بازی بچهها، برخورد جاروبرقی یا...)
- استفاده از لولههای خرطومی یا آکاردئونی بهعنوان دودکش
- کجشدن و افتادن دودکش یا کلاهک دراثر باد شدید
- دودکشهای کمارتفاع، بیرونزده از پنجرهها و دیوارها و رهاشده در بالکن یا نمای ساختمان، بدون عایق و بدون کلاهک H
- بستن تمام منافذ و راههای ورود هوای تازه (برای وسایل گرمایشی احتراقی مثل بخاری)
- پدیده مکش معکوس که بهدلیل دودکشهای کمارتفاع، مسدود یا فاقد مکش (بند۶)، بستن همه منافذ و راههای ورود هوای تازه (بند۷) و وجود کانال پرقدرت و مرتفع هوا ایجاد میشود؛ مثل کانال کولری که بسته نشده، هواکش سرویس بهداشتی و حمام، رایزر مسدودنشده لولههای تأسیسات و راهپله ساختمان چندطبقه با در ورودی باز
- استفاده از بخاری بدون دودکش در فضای کوچک و بسته
- استفاده از زغال، اجاق خوراکپزی یا چند شعله اجاقگاز برای گرمایش خانه یا محل کار
- گازگرفتگی با قراردادن دودکش بخاری در ظرف آب
- نصب آبگرمکن در حمام یا رختکن، گرمکردن حمام با بخاری، چراغ، پیکنیک یا اجاق خوراکپزی
- عبور دودکش از فضای داخل یا سقف کاذب حمام
- مکش نامناسب دودکش موتورخانه، پسزدن دودکش و انتشار گاز CO ازطریق رایزرها و راهپلهها به طبقات ساختمان
- شکستگی دودکشهای داخل دیوار، وجود ترک و درز روی دیوارها بهویژه در اتاقهای خواب و حمام (فضاهای کوچک)
- روشنکردن پیکنیک، اجاق خوراکپزی و حتی زغال در چادرهای مسافرتی
- روشنکردن پیکنیک در خودرو و اتاقک جلو کامیونها و تریلیها
- گازگرفتگی در ویلاها، باغویلاها، مهمانسراها و... که در تعطیلات استفاده میشوند. (بهدلیل روشنکردن وسایل گرمایشی بدون بدون بررسی وضعیت دودکشها)
- جدا کردن دودکشها برای تمیزکردن دیوار یا زمان خانهتکانی، فراموشکردن یا دقت ناکافی در اتصال مجدد و مطمئن دودکش
- قرار داشتن خروجی دودکش در کنج دیوار با کلاهک غیراستاندارد (مکش دودکش دراثر باد شدید، مختل میشود).
آمار مرگهای در پی گازگرفتگی در خراسان رضوی
منبع: پزشکی قانونی