محدثه شوشتری | شهرآرانیوز؛ نوشتههای روی دیوار پُر شده است از آنچه مردم دلشان خواسته است. اینبار نوبت آنها بوده که بگویند چه میخواهند. از پروژههای ریز تا درشت، هر آنچه مدنظرشان برای محل زندگیشان بوده، روی دیوار نوشته و پای آن را امضا کردهاند. هیچکدامشان دوست ندارند وقتی صبح چشم خود را باز میکنند، طول و عرض محلهشان، برای پروژهای زیرورو شده باشد، اما کسی نظر آنها را نخواسته باشد. اصلا آنها از هر شخمزنی خیابان که درجریان ماجرایش نباشند، آزرده میشوند.
شاید بهترین پروژه در راه باشد، اما چون آنها نظر ندادهاند یا در جریان چگونگی انجام آن قرار نگرفتهاند، دل خوشی از اجرایش ندارند. گاهی بدبیناند، گاهی ناراضی و در حالتی دیگر، بیتفاوت. این شده که قصه رابطه بین شهرداری و مردم، بیشتر قصه فاصلهها بوده تا قصه مشارکت. شاید کمکردن این فاصلهها به اندازه برقراری یک «دیالوگ» یا «گفتگو» باشد؛ اما گفتوگویی نبوده یا بهاندازه نیاز نبوده و برای همین، مردم دلخوش به تصمیمهای مدیریت شهری نشده بودند. درواقع، هیچوقت رابطه بین مردم و شهرداری آنقدر خوب نبوده که مردم خودشان را شریک کوچکترین قدمها و کارها در مدیریت شهری بدانند.
اصلا آمدن چپها و رفتن راستها و برعکس و یا آمدن گروهی میانه یا گروهی که شعار دادهاند سیاسی نیستند، نگاه به شهرداری را تغییر نداده است؛ مردمی که فراری از مشارکت بودند و ناراضی از خیلی امور. آن طرف ماجرا، مدیران شهرداری با هر جریان و نگاهی، مدام حرف از مشارکتدادن مردم در امور شهری به میان آوردهاند، اما درنهایت میزان مشارکت اندک بوده است و مردم رغبت چندانی به مدیریت شهری نشان ندادهاند. نخبگان هم در این میان بر این باور بودهاند که برخی از اقدامات مدیریت شهری، همان دموکراسی نیمبند شهری را هم بلعیده است و شاید راهی جز توسل به خود مردم برای پیشبرد امور شهری باقی نباشد. بههمیندلیل مردم را باید بیشتر به میدان تصمیمهایشان بیاورند و نگاه بالا به پایین را در حکمرانی شهری از بین ببرند.
برقراری «گفتگو» برای کمکردن فاصلهها
درواقع، قیف وارونه سیاستگذاریهای شهری را که مدیران بهجای مردم برای هر محله تصمیم میگرفتند، باید کنار گذاشت؛ سیاستگذاریهایی که بهجای مشارکت، رویگردانی، حاصل آن بوده است. نمونه این رویگردانی از شهرداری را در اجرای پروژههای بزرگ شهری دیدهایم که حالا بعد از گذشت چند دهه از بازسازیها در هسته مرکزی شهر بهخصوص بافت اطراف حرم رضوی، همچنان مردم خود را زخمخورده از تصمیمهای شهرداری میبینند. در همه این سالها شاید بهتر بود بهجای اینکه عدهای در شهرداری بنشینند و آلبوم بودجه بنویسند، پشت درهای بسته پروژه طراحی کنند و برنامه کوتاهمدت و بلندمدت بنویسند، بیشتر به فکر کارهای فرهنگی قبل از اجرای این پروژهها باشند.
اما اینبار شهرداری خواسته اجرای برخی از پروژههایش را با زیربنای کار «فرهنگی» کلنگ بزند. شاید گمشده سالها، کمکم پیدا و جایش میان مردم باز شود. طراحان و گردانندگان در حوزه فرهنگی و اجتماعی شهرداری، مدتی است برای این منظور طرحی را کلید زدهاند که شعار آن، همان برقراری «دیالوگ» و «گفتگو» با شهروندان و نظرخواهی از آنان است برای آنچه قرار است در محل زندگیشان رخ دهد. طراحان و گردانندگان در حوزه فرهنگی مدیریت شهری، این طرح را «محله ما» نام نهادهاند. به میان مردمی رفتهایم که در طرح محله ما شرکت کردهاند. اینجا در یکی از محلات هسته مرکزی مشهد کنار دیواری ایستادهایم که قرار است دیوارهای بلند بین شهروندان و مردم را بردارد و فاصلهها را کم کند. حداقل اگر کُل دیوارها برداشته نشدند، دیوارها کوتاهتر از گذشته شوند.
مردم بنویسند: دوست دارم اینجا...
سوز سرمای پاییزی به چهرههای پنهان پشت ماسکها شلاق میزند، اما باز هم کسی از کنار این دیوار، بیتفاوت رد نمیشود. دلشان پُر از حرف است، پر از درد، پر از ناگفتهها، اصلا پُر از فریاد که بر سر شهرداری بکشند و.... چنانکه بین نوشتهها، جای فریادها خالی نیست؛ مثل خیلی از تعبیرهایی که سالیان سال وقتی صحبت از شهرداری در کوچه و بازار و هر محفلی بهمیان آمده، این تعبیرها هم شنیده شده: «شهرداری پوست میکند، خون در شیشه میکند، پول زور میگیرد و....» سرتاسر این دیوارها با بنرهایی به رنگ آبی آسمانی و زرد پوشانده شدهاست. بنرها را کادربندی کردهاند، هر کادر برای یک پیشنهاد. هر کادر با این نوشته چاپی آغاز شده است: «دوست دارم اینجا...، دوست دارم اینجا... و دوست دارم اینجا.» که مردم آنچه را برای محله زندگیشان از شهرداری انتظار دارند، در آن مینویسند. تاکنون این بنرها در ۱۴۳ محله مشهد نصب شدهاند. هر رهگذری، پیشنهادی را مینویسد و میرود.
راه ِ رفتنمان را هموار کنید
پیرمردی عصایش را به دیوار تکیه میدهد و فقط یک جمله مینویسد: «راه رفتنمان را هموار کنید، اَبَرپروژههایتان بماند برای روزهای بعد که دست و پایمان نشکسته باشد و بتوانیم پا در آن پروژههایتان بگذاریم.» تمام خواستهاش برای محله زندگیاش، چند پیادهرو هموار است؛ انتظاری که در دیگر پیشنهادهای شهروندان هم زیاد دیده میشود: اینکه پیادهروهای شهر بهسازی و هموار شوند. معلم بازنشسته محل هم شاید خیلی چیزها در ذهنش بود که از شهرداری شهری مثل مشهد به زبان آورد. اما نه از آمال و آرزوهایش برای تبدیل معابر و خیابانهای محل زندگیاش بهمثابه فلان «سیتی» دنیا حرف زد و نه از پیشنهاد سنگهای بزرگی که هیچوقت به هدف نمیخورند.
لچکیهای فضای سبز محلهشان حتی یک نیمکت هم برای نشستن عابران و رهگذران ندارد. معلم بازنشسته ماژیک را برمیدارد و مثل روزهای معلمی شروع به نوشتن میکند: «دنیای ما گاهی با یک نیمکت هم دنیای بهتری میشود. لطفا در فضاهای سبز لچکی، نیمکت بگذارید.»
معلم، چند نوجوان رهگذر را هم دعوت به پیشنهاد پروژه به شهرداری میکند. زمین روباز فوتبال، استخر ورزشی، ایجاد پارک محله، سه پیشنهادی هستند که این نوجوانان برای اجرای پروژههای جدید شهری در محل زندگیشان عنوان میکنند و روی دیوار طرح محله ما مینویسند.
بنبستها را باز کنید؛ ما امنیت میخواهیم
هیچ شهروندی بدون نوشتن نظر و پیشنهادی از کنار بنرهای محله ما نمیگذرد. خانم جوان کالسکه نوزادش را متوقف میکند و از هراسی که برای عبورومرور در محل زندگیاش دارد، مینویسد: «ما امنیت نداریم؛ لطفا کوچههای بنبست را باز کنید. کنار زیرگذرها، نگهبان بگذارید. پیادهروهای باریک را عریض کنید.»
صاحب مغازههای محل هم چند نفری با هم آمدهاند تا یک خواسته مشترک را روی دیوار طرح محله ما حک کنند. درد مشترکشان تصادفات زیاد مقابل مغازههای آنان، نبود پارکینگ در محلهشان و چند دوربرگردان خطرناک است که باید اصلاح هندسی شوند، پارکینگ ایجاد شود و عرض خیابان، بیشتر شود. آنها هم پیشنهاد پروژههایشان را برای مدیران شهری مینویسند و امضا میکنند.
دیوارنویسی کنار دیدارهای حضوری
حالا بنرها جایی برای نوشتن ندارند. پُر از خواستهها و مطالباتی شدهاند که مردم از مدیریت شهری میخواهند. در آن طرف ماجرا، مدیریت شهری، طراحی این پروژهها را با تیم متخصصی از پژوهشگران اجتماعی و کارشناسان معماری و شهرسازی آغاز کرده است تا آنچه قرار است اتفاق بیفتد، برپایه نظر و پیشنهادهای مردم باشد. کنار این دیوارنویسیها برای شهرداری که قدم اول برای «گفتگو» با شهروندان است، جلسات حضوری هم برای برقراری «دیالوگ» بین شهرداری و شهروندان تدارک دیده شده. سیاست برقراری دیالوگ شاید برای گفتوشنود از انتظارات مردم، سیاست راهگشاتری باشد. مردم در مسجد و پارک و پاتوقهای محله جمع میشوند و مسئولان شهرداری پای حرفهای آنان مینشینند تا درباره هرآنچه قرار است در محل زندگی آنها رخ دهد، گفتگو کنند. حالا باید نشست و دید که آیا شهروندان با شهرداری آشتی میکنند؟ شاید قصه این مشارکتها، پایان بهتری برای زندگی زیر پوست این شهر باشد.
رئیس سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد خبر داد
ثبت ۵۴ هزار پیشنهاد شهروندی
گوش مردم از حرف پر است و در حال حاضر فقط کار و عمل میخواهند؛ چه از دولت چه شهرداری یا هر مقام و ارگان دیگر. با این نگاه اجراشدن کوچکترین کارها، آن هم با پیشنهاد خود شهروندان، شاید آخرین حلقههای امید برای جلب اعتماد و نظر مثبت مردم باشد.
در واقع خیلی پیشتر از آنکه هزاران میلیارد تومان از دارایی خود مردم در شهر هزینه شود، چه در زیرساختهای شهری و چه خدمات شهری، شاید بهترین کار، خواستن نظر و جلب مشارکت مردم بوده است.
حالا اولین قدم با اجرای طرح «محله ما» برداشته شده و به گفته معاون شهردار و رئیس سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد، شهروندمحوری در تبصره ۲۲ بودجه مصوب شهرداری، ۵ درصد از سرجمع اعتبارات پروژههای عمرانی سالانه را به اجرای پروژههای پیشنهادی شهروندان اختصاص داده است. این مهم در آلبوم بودجه امسال شهرداری نیز گنجانده شده است و آنطورکه محمدمحسن مصحفی در گفتگو با خبرنگار ما از خروجی طرح محله ما تشریح میکند، از ابتدای سال جاری ۶۴ پروژه پیشنهادی مهم از این محل اعتبار گرفتهاند. با توسعه طرح، قطعا در سالهای آینده، درصد بیشتری از بودجه عمرانی به پیشنهادهای مردمی اختصاص خواهد یافت که این مسئله به میزان استقبال و مشارکتهای شهروندان بستگی دارد.
او هدف از اجرای این طرح را تغییر در شیوه مدیریت شهر میداند و معتقد است: مشارکت یکشبه در مدیریت شهری رخ نخواهد داد؛ لذا باید با صبر و حوصله و با اجرای طرحهایی نظیر طرح محله ما شهروندان را قدمبهقدم به دخالت در تصمیم گیریهای شهری راغب کرد. برقراری «گفتگو»، مبنای اجرای طرح محله ماست که بدون شک اثرات و پیامدهای آن، مدیریت شهر را به موازین مردمسالاری نزدیکتر میکند.
مصحفی تأکید میکند که با اجرای طرح محله ما، احساس تعلق شهروندان به شهر، مشارکت اجتماعی و از همه مهمتر امید و اعتماد آنها به شهرشان افزایش خواهد یافت و درنهایت بهجای اینکه برنامهریزیها از بالا به شهروندان ابلاغ شود، مردم، برنامه و انتظاراتشان را به شهرداری پیشنهاد میکنند.
آماری که رئیس سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد از نتایج اجرای طرح محله ما تاکنون ارائه میدهد، نشان از استقبال مردم دارد. شهروندان ۵۴ هزار پیشنهاد را در طرح محله ما ثبت کردهاند. این پیشنهادها از ۱۴۳ محله که طرح در آنها اجرا شده، جمعآوری شده است.
۳۰۲ میلیارد ریال هم میزان بودجهای است که به گفته مصحفی، تاکنون برای پروژههای پیشنهادی شهروندان در طرح محله ما اختصاص یافته و همچنان اجرای پروژهها و در طرف دیگر، جمعآوری نظرهای مردمی و گفتگو با شهروندان با قوت ادامه دارد.
سخن پایانی مصحفی درباره طرح محله ما این است که اگرچه همه آنچه مردم در این طرح انتظار دارند، ممکن است محقق نشود، هرآنچه رخ میدهد، مطابق خواست مردم است.