ترجمه کاظم کلانتری | شهرآرانیوز - شما در قرنطینه چه کار میکنید؟ فیلم میبینید؟ رمانی قطور و چندجلدی میخوانید؟ آشپزی میکنید؟ آدام میسون، کارگردان بریتانیایی، در این دوران یک تریلر عظیم و پرستاره درباره شیوع ویروس و قرنطینه ساخته است. اولین همان تنها فیلمی است که از زمان همهگیری در لسآنجلس ساخته شده است. مایکل بی، فیلم را تهیه کرده است و دمی مور و برادلی وایتفورد و کریگ رابینسون درآن بازی میکنند. چند وقت پیش ساخت این فیلم در دوران قرنطینه صدای انجمن بازیگران را درآورد. تولید کنندگان داشتند فیلم را میساختند و سخنگوی انجمن بازیگران آمریکا مدعی شد آنها درباره رعایت پروتکلهای ایمنی و بهداشتی شفاف نبودهاند و اگر روی ساخت این فیلم سینمایی کار کنند، با آنها برخورد خواهد شد. اما این موانع برداشته شد و حالا فیلم ساخته شده و اولین پیشنمایشش هم منتشر شده است.
میسون، کارگردان فیلم، که حوصلهاش از خانهنشینی سر رفته بوده ابتدا فکر دیگری برای فیلم داشت: «فکرم این بود که گروهی از دوستانم را جمع کنم و برایشان چیزی بنویسم و آنها هم با آیفونهایشان فیلمش را بگیرند.»، اما در عوض او «پرنده آوازخوان» را نوشت، یک فیلم اکشن علمی-تخیلی که در بدترین سال صنعت فیلم ساخته شده است. تا همین اواخر کسی حتی اسم فیلم ترسناکهای کمهزینه و موزیکویدئوهایی را که او میساخت نشنیده بود. در ماه مارس وقتی کالیفرنیا وارد قرنطینه شد، پروژهای که او روی آن کار میکرد متوقف شد. او نگران و ناراحت به خانه برگشت. بعد با همکارش، سایمون بویز، تصمیم گرفت اینگونه خودشان را مشغول کنند: با نوشتن طرحی ۱۲ صفحهای برای یک فیلم. باقی ماجرا همین اواخر اتفاق افتاده است. در ژوئن فیلمبرداری شروع شد و ۱۷ روز بعد به پایان رسید. تغییر ایده اولیه منسون و بویز –که ساخت یک فیلم شبیه کلاورفیلد بود- تقریبا به همان سرعتی که فیلم ساخته شد اتفاق افتاد. آنها درباره هیولاهایی ۶۰ متری فکر میکردند که شخصیتها از ترس آنها در آپارتمانهایشان گیر افتادهاند. میسون در این باره میگوید: «اما بعد این احساس به وجود آمد که داریم درباره چیز بینتیجهای فکر میکنیم. خلق یک هیولا که استعارهای از چیزی که همین حالا داریم تجربهاش میکنیم احمقانه بود؛ ما همین حالا هم با یک هیولای واقعی طرفیم که نمیتوانیم ببینیمش و به خاطرش در خانه گرفتار شدهایم. بعد از سه هفته که در خانهها محبوس بودیم، درباره بدترین شرایطی که ممکن است بعد از چهارسال اتفاق بیفتد فکر کردیم.»
درنهایت داستانی که آنها نوشتند در سال ۲۰۲۴ میگذرد. جهان درگیر کشندهترین و پیشرفتهترین نوع کرونا شده است: کووید ۲۳ (اولینبار کووید ۱۹ در سال ۲۰۱۹ شناسایی شد و به همین ترتیب کووید ۲۳ هم در سال ۲۰۲۳). در آیندهای که آنها تخیل کردند هر روز ساعت ۹ صبح باید با یک تلفن همراه وضعیت ابتلایتان به ویروس را بررسی کنید. اگر تستتان مثبت باشد، مأموران گردنکلفت اداره بهداشت با لباس محافظ درِ خانهتان را از جا در میآورند و شما را داخل یک ون میاندازند و به منطقه قرنطینه Q-Zones با دیوارهای بلند میبرند؛ جایی که قوانین بسیار سخت و خشنی حکمفرماست.
در جهان داستان، بدن برخی افراد در برابر کووید ۲۳ مصونیت دارد. نشانه آنها دستبندهای زردی است که به دست دارند. شخصیت اصلی فیلم (با بازی کی جی آپا) پیک موتورسواری است است که سیستم بدنش مصونیت نادری در برابر این ویروس دارد. اما عشقش (با نقشآفرینی سوفیا کارسون، هنرمند جوانی است که احتمالا به ابتلا به این ویروس مبتلا شده است. در بخشی از شهر دو نفر هستند که دستبندهای مصونیت جعلی را در بازار سیاه میفروشند و قهرمان فیلم امیدوار است با پسانداز یکی را برای نامزدش (سوفیا کارسون) بخرد.
میسون میگوید: «شاید فیلم عناصر ضداوتپیایی داشته باشد، اما درمجموع فکر میکنم فیلم بسیار شیرینتر از زمان و مکان فعلی ماست. وقتی داشتیم فیلمنامه را مینوشتیم درباره این بحث میکردیم که آیا باید در داستان فیلم هم مقررات منع رفتوآمد وضع کنیم یا نه. بعد هلیکوپترهایی از بالای خانهام عبور کردند و در همان شب منع رفتوآمد اعلام شد.»
طبیعتا فیلمنامه با در نظر داشتن نکات ایمنی دوران قرنطینه نوشته شده است. یکی از شخصیتهای فیلم (با بازی پاول والتر) خلبان هواپیمای بدون سرنشین است؛ چون میسون فکر میکرد شاید مجبور باشد با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین فیلم را تصویربرداری کند.
در بیشتر صحنههای فیلم شخصیتها در اتاقهای جداگانه هستند؛ با اینحال با توجه شرایط حال حاضر دنیا عجیب است که بازیگران در برخی صحنهها بدون ماسک دیده میشوند. میسون در این باره میگوید: «درباره ایمنی و پروتکلهای بهداشتی، ارتباط خوبی بین تهیهکنندهها، بازیگران و عوامل فیلم وجود داشت. نتیجه این کار مجموعهای از پروتکلها بود که اکنون در همه صنعت فیلمسازی تصویب شده است.»
میسون هفتهای سهبار تست کرونا میداد. بازیگران و عوامل فیلم در گروهها و مناطق مختلف تقسیم شدند تا تعامل و ارتباط آنها محدود شود. همه از پروتکلها تبعیت میکردند و بازیگران تا زمانیکه آماده نقشآفرینی نبودند، ماسکهای N۹۵ شان را بر نمیداشتند. هرچیزی بعد از استفاده در صحنه فیلمبرداری، ضدعفونی و بستهبندی میشده است و دفعه بعد که به آن احتیاج بوده خود بازیگر یا دستاندرکار فیلم با قیچی مخصوص بسته را باز میکرد تا مطمئن شود کس دیگری آن را لمس نکرده است. با این مقررات، عوامل فیلم «مرغ آوازخوان» برخلاف عوامل فیلم «بتمن»، بدون بیماری فیلمبرداری را پشت سر گذاشتند. میسون در این باره میگوید: «تجربهای باورنکردنی بود. من نمیخواستم خانوادهام را در معرض خطر قرار بدهم، اما به دلیل تمام مراقبتهایی که سر صحنه فیلمبرداری میشد بسیار احساس امنیت میکردم.»
انگار او در زمان ویروس کرونا از ساخت فیلم لذت برده است. پروتکلهای ایمنی ممکن است بسیار سخت باشند، اما جنبههای دیگر تولید بسیار ساده بوده است: «این روند برای من خیلی راحت بود. خبری از دم و تشکیلات عظیم هالیوودی نبود. عوامل کمی داشتیم و یک دوربین کوچک اما باکیفیت. پس میتوانستم به بازیگران آزادی کامل در تجربه و بداههپردازی بدهم. کارگردانی این فیلم یک تزکیه روحی و یک حواسپرتی خوب بود؛ مثل رفتن به مدرسه فیلم.» سو.
اما سوال اینجاست که آیا مخاطبان هم به اندازه میسون از فیلم لذت خواهند برد؟ مسئله دیگر این است که فیلم همین حالا هم تاریخ مصرفش گذشته است. این فیلم با نمایش مقررات منع رفتوآمد، بستن خیابانها، سختگیریهای نظامی و ... میتوانست آینده نزدیکی را ترسیم کند، اگر واکسن تولید نمیشد و ترامپ هم انتخابات را نمیباخت.
البته احتمال دارد سال ۲۰۲۰ آبستن حوادث وحشتناکتری هم باشد. اما به نظر میرسد حداقل آمریکا از آیندهای که فیلم ترسیم میکند کمی دور شده است. میسون در پایان میگوید:
صادقانه بگویم که امیدوارم تاریخ فیلم گذشته باشد. من هنوز نتوانستهام بروم انگلیس و پدر و مادرم را ببینم. پدرم ۸۵ ساله است و شاید فقط چند هفته با تزریق واکسن فاصله داشته باشد. پس اگر فیلم فقط چکیدهای عجیب از این دوران عجیبوغریبی که داریم پشت سر میگذاریم باشد، بهترین پایان برای سال نحس خواهد بود.
تریلر فیلم
منبع: گاردین