از اولین روزی که کرونا سروکلهاش پیدا شد، تعطیلیهای طولانی مدت و حمایت مالی نشدن بسیاری از هنرمندانی که محل درآمد و معیشتشان تئاتر بوده اتفاق افتاد و این قشر دچار مشکلات اقتصادی زیادی شدند که با مبالغ ۱۰۰ هزار تومان و ... مشکلاتشان هموار نمیشد. اینکه هنرمندان برای احقاق حقوقشان جلوی مجلس لب به سخن باز کردند، اتفاقی است که در تمام این سالها یا رقم نخورده است یا به این شکل، برای اولینبار است که من میبینم. به نوعی کارد به استخوان رسیده است. یعنی نداشتن برنامهریزی مناسب برای هنرمندان تئاتر.
به نظر من این همدلی اتفاق خوبی است به شرط اینکه دیده شود. من احساس میکنم کمیسیون فرهنگی مجلس باید جلو بیاید. دغدغهها را بدون شَک میدانند چیست، اما این بار برنامهریزی بلندمدت کنند.
متأسفانه متولی تئاتر در کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گاهی درباره تئاتر در موضع بیتفاوتی است و به تمام هنرمندان تئاتر، به ویژه در دوره کرونا، حسِ بدِ رهابودن القا شده است. یکی از بزرگترین ترسهای اهالی هنر بهخصوص تئاتر، این است که اگر این اپیدمی تمام شود و اپیدمی دیگری به وجودآید، چه سرنوشتی خواهند داشت؟ اینها سؤالاتی است که باید پاسخ داده شود.
من پیشنهاد مشخصی برای پشت سر گذاشتن این روزهای بحرانی ندارم، اما ما میتوانستیم در تئاتر آنلاین و مجازی چشمگیرتر فعالیت کنیم. پلتفرمهای «ویاودی» را از دست دادیم. باید نگاهمان را به آینده تغییر بدهیم. اگر همچنان مصرانه بگوییم تئاتر باید به صورت زنده اجرا شود، یعنی در هر اپیدمی باید تعطیل شویم تا مثلا آرامشی بیاید که مردم بتوانند بیایند در سالنهای تئاتر.
ما اهالی تئاتر، داریم موقعیتهای خودمان را از دست میدهیم. در حالی که سینما، به سرعت در بستر «ویاودی» خودش را در پردیسهای مجازی بازیابی کرد. یا دستکم واسطهها را کم کرد و درآمدزایی داشت.
یکی از مشکلات اکنون، این است که هیچکداممان یک ویدئوی فنی از نمایشهایمان نداریم. اگر میتوانستیم ضبطهای حرفهایتر از این نمایشها انجام بدهیم برای این روزها، میتوانست بار ما را سبکتر کند؛ بنابراین در آینده اگر بخواهیم کار تولید کنیم باید نگاهی نیز به ضبط درست آثارمان داشته باشیم. یعنی آثارمان را بتوانیم ضبط کنیم تا در فضای مجازی منتشر شوند.
نکته دیگری که میتوانست در شهرستانها، دستکم در مشهد اتفاق بیفتد؛ همافزایی دستگاههایی مثل شهرداری و سازمان صداوسیما و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. با همکاری اینها تلهتئاترهایی را شکل میدادیم که تعدادی از بازیگران تئاتر و هنرمندانی که از نظر معیشتی مشکل پیدا کردند درگیر اجرا شوند. یا میتوانستیم در بستر فضای مجازی، تئاترهای تکنفره و دونفره شروع کنیم. اما متأسفانه انجمن هنرهای نمایشی در شهر مشهد نیز دچار مشکل است. اگر مراجعه کنید چه تعداد هنرمند داریم که معیشتشان مستقیم از تئاتر بوده هیچ سامانهای وجود ندارد که آمار دقیق بدهد. حتی اگر بخواهیم به استانداری مراجعه کنیم و بگوییم تئاتریها دچار مشکل هستند، در پاسخ به آقای استاندار که چه تعداد و چند نفر؟ باز هم نمیتوانیم واقعیت را ارائه بدهیم.
ما اهالی تئاتر نیز مقصریم و در برخی موارد کوتاهی کردیم. ما در مشهد هنوز انجمنمان قدرت ندارد. انجمن میتوانست زیرشاخههای خودش در کارگردانی و بازیگری را شناسایی کند و در معضلاتی مثل کرونا برای اعضایش برنامهریزی کند. باید به خودمان بیاییم. ما در شهرمان بعد از تهران این ادعا را داشتهایم موفقترین تئاتر مردمی بودهایم. تئاترمان همیشه تماشاگر، سامانه بلیتفروشی و ۳۶۵ روز اجرای فعال داشته است، اما همه اینها نشان میدهد ما از لحاظ زیرساختی و برنامههای بلندمدت صفر هستیم و هیچ اتفاقی را نتوانستهایم رقم بزنیم. البته که این برای نسل آینده تئاتر مشهد دهشتناک است؛ بنابراین چه خانه تئاتر باشد، چه صندوق اعتباری هنر، هر چیزی که بتواند از هنرمند شهرستان حمایت درست کند به نظر من خوب است. انسجام باید از درون خودمان شکل بگیرد.
متأسفانه اگر بخواهم بگویم صندوق اعتباری هنر در این شرایط، بیشتر از خانه هنرمندان به من نوعی کمک کرده است، دروغ نگفتهام. این صندوق، بیمه تأمین اجتماعی و بازنشستگی را ساماندهی میکند و تنها صندوقی بوده که در طول یک سال گذشته، مبلغ یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان واریز کرده است. همچنین دارای سیستمی است که همه اسامی در آن ثبت شده است. برای شهرستانها باید صندوق اعتباری هنر را تقویت کنیم. معیشت ما دچار مشکل است و این صندوق کارهای مثمرثمرتری میتواند برای تئاتر شهرستان انجام دهد.
در پایان یک انتقاد به خانه تئاتر دارم؛ از آنجا که حضور فیزیکی این خانه فقط در تهران بوده است، مسئولان آن نتوانستهاند انسجام سراسری به وجود بیاورند. فعالیت انجمنهای تخصصی نیز که به واسطه خانه تئاتر به وجود آمدهاند، از سوی افرادی که در تهران بودند رقم خورده است و در نتیجه از تئاتر شهرستان، بدون شَک، آگاهی ندارند و ظرفیتهای آن را نمیشناسند. این در حالی است که خانه تئاتر تشکیل شده تا محلی برای ساماندهی مشکلات هنرمندان و شناسایی آنها و فعالیتهای صنفیشان باشد، اما متأسفانه فقط در تهران است و اگر همین اکنون محمد جهانپا بخواهد عضو انجمن بازیگران باشد باید محل زندگیاش در تهران باشد.