ریحانه صادقی | شهرآرانیوز؛ از صحبتکردن در جمع، میهمانیرفتن یا قرارگذاشتن با دیگران فراری هستید؟ در میهمانیها گوشهای مینشینید و آرزو میکنید کسی نزدیکتان نشود یا با شما صحبت نکند؟ خوب است بدانید شما در داشتن این احساس بههیچوجه تنها نیستید. بخش زیادی از مردم کره زمین از نداشتن «اعتمادبهنفس اجتماعی» رنج میبرند.
اما آیا نداشتن اعتمادبهنفس اجتماعی یا کمبودن آن، تأثیری بر زندگی افراد دارد؟ اعتمادبهنفس اجتماعی چیست و چه تفاوتی با اعتمادبهنفس دارد؟ اگر اعتمادبهنفس اجتماعی نداشته باشیم، همهچیز برای ما تمام است و محکوم به شکست هستیم؟ اینها پرسشهایی هستند که امروز بهدنبال پاسخگویی به آنها هستیم.
اعتمادبهنفس اجتماعی چیست؟
اعتمادبهنفس اجتماعی اصطلاحی است که برای توصیف اعتمادبهنفس افراد در موقعیتهای اجتماعی و در رویارویی با دیگر افراد استفاده میشود.
بسیاری از افراد درباره آنچه موجب افزایش اعتمادبهنفس اجتماعی میشود، دچار اشتباه هستند. مشکل این است که آنها با اعتمادبهنفس اجتماعی مشابه دیگر انواع اعتمادبهنفس برخورد میکنند و فکر میکنند باید رویکرد مشابهی را برای افزایش آنها دنبال کنند.
در اینجا برای اینکه تفاوتی بین اعتمادبهنفس انجام کارهای مشخص و اعتمادبهنفس اجتماعی قائل شویم، برای اشاره به اولی از اصطلاح «اعتمادبهنفس مکانیکی» استفاده خواهد شد. اعتمادبهنفسی که یک خواننده، یک بازیکن فوتبال، یک راننده، یک وکیل یا یک حسابدار دارد، همه از انواع اعتمادبهنفس مکانیکی هستند. داشتن اعتمادبهنفس مکانیکی در زمینهای خاص بستگی به میزان تحصیلات، دانش و تجربه شخص در آن زمینه و همچنین عملکرد و ارزیابیهایی دارد که در آن زمینه داشته است.
برای مثال، اگر شما حسابداری باشید که در یکی از دانشگاههای ردهبالای حسابداری تحصیل کرده است، بیش از یک دهه تجربه کاری دارد، روی پروندههای حسابداری پیچیدهای کار کرده است و همواره کارفرماهایش تحسینش کردهاند، منطقی است که در زمینه حسابداری اعتمادبهنفس بالایی داشته باشید.
بدیهی است که در موارد مربوط به اعتمادبهنفس مکانیکی، میزان اعتمادبهنفس و مهارت فرد ارتباط نزدیک و مستقیمی با یکدیگر دارند. به این صورت که افزایش مهارت در یک زمینه میتواند موجب بالارفتن اعتمادبهنفس مکانیکی او در آن زمینه شود. اما اوضاع درباره اعتمادبهنفس اجتماعی متفاوت است. بسیاری از افراد تصور میکنند داشتن اعتمادبهنفس اجتماعی نیازمند داشتن مهارتهای اجتماعی و محبوببودن است. این افراد تلاش میکنند با تمرکز بر این ۲ مورد، اعتمادبهنفس اجتماعی را در خود افزایش دهند. آنها تلاش میکنند شوخ و بامزه باشند، سخنوران قهاری باشند و دیگران را تحتتأثیر قرار دهند و از این طریق اعتمادبهنفسشان را در موقعیتهای اجتماعی افزایش دهند و بیشتر اهل معاشرت به نظر آیند.
متأسفانه آنها بسیار در اشتباه هستند. حقیقت این است که اعتمادبهنفس اجتماعی و مهارتهای اجتماعی ارتباط مستقیمی با یکدیگر ندارند. شما برای اینکه اعتمادبهنفس اجتماعی داشته باشید، نیازی ندارید استاد سخنوری یا خیلی جذاب باشید. واضح است که این عوامل میتوانند در بالارفتن اعتمادبهنفس اجتماعی شما مؤثر باشند، اما نداشتن مهارتهای اجتماعی کافی به هیچ عنوان بهمعنای نداشتن اعتمادبهنفس اجتماعی نیست.
اعتمادبهنفس اجتماعی چیزی است که در درون افراد شکل میگیرد و گسترش مییابد. پایههای آن را نباید در مهارتهای اجتماعی جستوجو کرد، بلکه باید در افکار و اندیشه خود بهدنبال ریشهها و پایگاههای آن باشید. عجیبتر اینکه، بسیاری از افرادی که اعتمادبهنفس بالایی دارند، آدمهای شلخته و بیعاری هستند که هیچ هدفی در زندگی ندارند و هوش، خلاقیت و جذبه زیادی هم ندارند. با این حال، این افراد در اجتماع با اعتمادبهنفس ظاهر میشوند. دلیل این امر محبوببودن آنها در میان افراد حاضر در جمع نیست. دلیلش این است که این افراد اهمیتی نمیدهند که دیگران آنها را دوست داشته باشند یا نه. آنها نیازی به رضایتمندی و تأیید دیگران ندارند.
مشکل دیگری که اتکا به مهارتهای اجتماعی و محبوبیت فردی برای انسان ایجاد میکند، این است که نهتنها او دائم در پی تأیید دیگران است، بلکه حتی در صورت داشتن مهر تأیید از جانب آنها، اعتمادبهنفسی که برای او حاصل میشود، همچون حبابی شکننده و ناپایدار خواهد بود. بهطور مثال، فردی که اعتمادبهنفس اجتماعی خوبی دارد، در جریان یک مکالمه، بهجای دانستن اینکه طرف مقابل از او خوشش میآید و اعتمادبهنفس کاذب حاصل از آن، میتواند به اطمینان پایدار و حقیقی حاصل از نگرشش درباره خود، دیگری، جهان و زندگیاش اتکا کند. طبیعی است که با داشتن این میزان از اعتمادبهنفس اجتماعی، پیشرفت فردی و بهدستآوردن مهارتهای اجتماعی بیشتر نیز راحتتر صورت خواهد پذیرفت.
چگونه اعتمادبهنفس اجتماعی را در خود افزایش دهیم؟
حالا که تلاش برای محبوببودن و خوببودن راهحل نتیجهبخشی نیست، این سؤال پیش میآید که باید چه کرد. توصیه میشود در اینباره همیشه بهجای پرداختن به مسائل حاشیهای، مستقیم به سراغ مشکل نداشتن اعتمادبهنفس اجتماعی بروید و در خود بهدنبال عقاید محدودکنندهای بگردید که از توانمندی شما کاستهاند. چند قدم ساده، اما کارآمدی که میتوانید در این مسیر بردارید، عبارتاند از:
۱- خود و شخصیت خودتان را بپذیرید. بسیاری افراد درونگرا هستند. یعنی ترجیح میدهند در تنهایی و با افکار خودشان وقت بگذرانند. اگر شما هم از این دست افراد هستید، تلاش نکنید خودتان را تغییر دهید و به فردی کاملا اجتماعی و اهل معاشرت تبدیل شوید. این کار میتواند موجب بروز اضطراب، استرس و ابتلا به بیماریهای قلبی در افراد شود. بهجای این کار، سعی کنید در آن دسته از موقعیتهای اجتماعی حضور یابید که واقعا به آنها علاقه دارید و سعی کنید گفتوگویی معنادار با اطرافیانتان برقرار کنید. با پذیرش طبیعت درونگرای خود، این فرصت را خواهید یافت که توجه خود را به کیفیت روابطتان معطوف کنید و تعداد تعاملات اجتماعی خود را از این طریق افزایش دهید.
۲- از افکار منفی دوری کنید. اگر احساس میکنید اعتمادبهنفس اجتماعی ندارید، باید بتوانید شواهد منطقی و کافی برای این ادعایتان بیابید. برای مثال، تصور کنید خارج از منزل هستید و با خودتان فکر میکنید. «میدونم اینجا همه فکر میکنن من آدم خستهکنندهای هستم، چون هیچچیز جالبی برای گفتن ندارم.» این افکار منفی را کنار بگذارید و بهجایش از خودتان بپرسید دقیقا بر چه مبنایی میگویید دیگران به شما چنین حسی دارند. بهدقت واکنشهای دیگران را مشاهده کنید. ببینید آیا آن واکنشها به دلیل کارهایی است که شما انجام دادهاید.
مثلا شاید با کسی صحبت میکردید و او بیمقدمه و ناگهانی تصمیم گرفت برود. از خودتان بپرسید آیا این کار او میتواند دلیل دیگری، بهجز اینکه از من خوشش نمیآید، هم داشته باشد. شاید او حال خوشی نداشته و ترجیح میداده است کمی زودتر میهمانی را ترک کند، شاید کاری فوری برایش پیش آمده باشد و بسیاری شایدهای دیگر.
۳- با دیگران با مهربانی رفتار کنید. این کار موجب ایجاد فضایی مثبت میشود. هرچقدر تعاملهای اجتماعی مثبتتری داشته باشید، بیشتر اعتمادبهنفس خواهید داشت. اینکه بتوانید موقعیتهای اجتماعی مختلف را بهدرستی تشخیص دهید و با دیگران با همدلی رفتار کنید، بخشهای مهمی از یک تعامل اجتماعی معنادار هستند. برای مثال، اگر دوستتان باعجله جایی را ترک کرد، میتوانید کمی دیرتر به او پیامی دهید و از او بپرسید همهچیز روبهراه است یا نه. او بیگمان قدردان رفتار محبتآمیز و درک شما خواهد بود.
۴- انتظارات درستی از روابط داشته باشید. گاهی مواقع فرقی نمیکند آدمها چقدر تلاش کنند اجتماعی باشند. چون بعضی آدمها با هم جور درنمیآیند. این امری طبیعی است و همه ما آن را تجربه کردهایم. برای بالارفتن اعتمادبهنفس اجتماعی خود، باید در درجه اول بدانید که شما مسئول نحوه رفتار و تفکر دیگران نیستید. اگر شخصی که سعی دارید با او ارتباط برقرار کنید واکنشی در برابر شما ندارد، این تقصیر شما نیست. همیشه کسی پیدا خواهد شد که با شما جور درآید یا دستکم مهارتهای اجتماعی لازم برای برقراری گفتوگویی خوشایند و مؤدبانه را داشته باشد.
۵- تمرین کنید و خودتان را در موقعیتهای اجتماعی مختلف قرار دهید. تمرین داشتن اعتمادبهنفس در موقعیتهای اجتماعی مختلف فرصتی مناسب برای ارتقای میزان اعتمادبهنفس اجتماعی است. از این طریق، مهارتهای اجتماعیتان بهبود خواهند یافت و درنهایت اعتمادبهنفس اجتماعیتان افزایش مییابد. قرارگرفتن در موقعیتهای اجتماعی سبب میشود بهتدریج در جمع بیشتر احساس راحتی کنید و در طول زمان سبب خواهد شد اضطرابتان کاهش یابد. سعی کنید مثل همه با جملات ساده و دمدستی، مانند «چه میهمانی خوبی» یا «چه هوای خوبی» یا حتی صحبت درباره دوستی مشترک مکالمه را آغاز کنید.