فهیمه شهری
خبرنگار شهرآرا محله
روز اهدای عضو بهانهای شد تا دانشگاه علوم پزشکی با همکاری بیمارستان منتصریه و معاونت فرهنگی شهرداری منطقه ۱۱، از ۲۰ تا۲۲ خردادماه از طریق پویش اهدای عضو در درِ غربی پارک ملت، پذیرای فرشتگان نجات باشد. به این مناسبت هر روز حدود ۲۵ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی، فرمهای اهدای عضو را به علاقهمندان میدادند و به صورت آنی کارتهای آنها صادر میشد.
در ساعتهایی که کنار این پویش حضور داشتیم، مردم چنان حضور پرشوری داشتند که توجه دیگران جلب میشد. از زن و مرد و پیر و جوان همه در صف میایستادند تا کارت اهدای عضو را دریافت کنند. در بین داوطلبان، مسافرانی حضور داشتند که عازم شهر و شهرستان بودند و با دریافت کارت اهدای عضو، شادمان از این بودند که اگر در مسیر، دچار مرگ مغزی شوند اعضای بدنشان نجات بخش دیگری خواهد بود. ناگفته نماند بعضیها هم اصلا تمایلی به پر کردن این فرمها نداشتند و همین که توضیحات ثبتنام کنندگان را میشنیدند با گفتن عبارتهایی از جمله اینکه عجله دارم، فردا میآیم و .... راهشان را کج میکردند و میرفتند. برخی هم میگفتند بدون رضایت خانواده نمیتوانیم اجازه دهیم بعد از مرگ، اعضای بدنمان به دیگران اهدا شود اما تعداد طرفداران پیوستن به این پویش آنقدر زیاد بود که گاهی احساس میکردیم مخالفان خودشان خجالت میکشند و سریع محدوده را ترک میکردند و در گفتوگوهایی که با آنها داشتیم حاضر نبودند نامشان درج شود. اما در صف مشتاقان حال و هوای دیگری حاکم بود.
همایونی ،بانوی ۵۲ سالهای که منتظر بود همراهانش فرم را پر کنند، اظهار میکرد: خودش ۱۲ سال پیش کارت اهدای عضو را دریافت کرده است.او صاحب 3دختر بود که 2 نفر آنها ۱۸ سال را رد کردهاند و با تشویق مادرشان، فرمهای اهدای عضو را پر کرده بودند. همایونی معتقد بود اینکه خودش و دخترانش متقاضی اهدای عضو در صورت مرگ مغزی هستند، کار خاصی نیست و در اینباره به ضربالمثل «روغن ریخته را نذر امامزاده میکنند» اشاره کرد و گفت: به نظر من اهدا کردن اعضای بدن در حالی که خودمان دچار مرگ شدیم، وظیفه انسانی هر کسی است و نباید به خاطر داشتن کارت اهدای عضو دچار غرور کاذب شویم و گمان کنیم چه کار خاص و خیلی خوبی انجام دادهایم.او با اشاره به کسانی که حاضر نیستند اعضای بدن خودشان یا خانوادهشان به دیگران اهدا شود، اظهار کرد: ما یک ملت احساساتی هستیم و همیشه امید به معجزه داریم. از طرفی، بعضیها گمان میکنند این خیانت در حق عزیزانشان است که اعضای آنها را اهدا کنند اما اگر دست از این احساسات بیپایه برداریم و منطقی فکر کنیم میبینیم که اهدای عضو کار بسیار عقلانی است و اگر خودمان در شرایطی قرار بگیریم که به پیوند عضو نیاز داشته باشیم آن موقع درک میکنیم کسانی که بیمار مرگ مغزی دارند و اجازه اهدای عضو نمیدهند چه کار بیمنطقی انجام میدهند.
نرگس ایرانیان هم که با اشتیاق فراوان در حال پر کردن فرمها بود، به ذکر خاطرهای پرداخت و گفت: چند سال پیش یکی از آشنایان ما در اثر تصادف دچار مرگ مغزی شد و هر چه تیم پزشکی برای اهدای عضو با خانوادهاش صحبت کردند، پدرش راضی شد اما مادرش رضایت نداد. پس از مدت کوتاهی آن فرد فوت کرد و مادرش از اینکه اجازه اهدای عضو را نداده بود پشیمان شد. همین موضوع من و تعدادی دیگر از آشنایان را مصمم کرد که برای اهدای عضو ثبت نام کنیم.
سمیه گیوهچی، بانوی ۳۸ سالهای که ابتدا دغدغه این را داشته است که اهدای عضو به لحاظ شرعی درست نباشد، افزود: خیلی دوست داشتم اگر قسمت خودم مرگ است نجاتبخش دیگری باشم اما گمان میکردم به لحاظ شرعی درست نباشد ولی بعد از تحقیقاتی که انجام دادم دیدم از این جهت مشکلی ندارد و اکنون نه تنها خودم کارت اهدای عضو دارم بلکه به پسر ۱۴ سالهام هم پیشنهاد دادم اگر دوست دارد فرمهای اهدای عضو را پر کند.
در ادامه، سراغ محمدرضا دلاوریراد، معاون حیطه اخلاق پزشکی و حقوق بیمار انجمن علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد رفتیم.
وی گفت: این پویش برای اولین بار است که در مشهد برگزار شده است و آنقدر استقبال مردم زیاد بود که انتظارش را نداشتیم و در روز دوم، فضای ثبتنام را گسترش دادیم.
دلاوری خطاب به شهروندان یادآور شد: وقتی فردی دچار سانحهای میشود، مرگ مغزی او باید از طریق آزمایشهای پیشرفتهای به وسیله 5 پزشک متخصص، به تأیید برسد و تاکنون در جهان حتی یک مورد مرگ مغزی گزارش نشده است که دوباره به زندگی بازگشته باشد. کسانی که مردم شنیدهاند شفا گرفته یا بهبود یافتهاند، افرادی هستند که مرگ مغزی نداشتند و در کما بودهاند.
دلاوری تصریح کرد: هر فردی که فرمهای اهدای عضو را پر میکند در صورتی که دچار مرگ مغزی شود، مطابق با خواسته خودش، اعضایش به ۸ نفر پیوند میشود و در اهدای بافت هم میتواند به افراد بیشتری اهدا کننده باشد.