حسین خدیوجم در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در مشهد و در خانوادهای یزدیالاصل که پیشتر به مشهد مهاجرت کرده بودند، چشم به جهان گشود.
آموزشهای آغازین را در مکتبخانه فراگرفت و سپس به مدرسه رفت، اما پس از مدتی به سبب نابسامانی اوضاع مالی خانواده، مجبور شد که مدرسه را رها کند و به کار مشغول شود. با مرگ پدرش وظیفه او در قبال خانواده بیشتر شد و تا سن بیستسالگی مشاغل مختلفی، چون بنّایی و بزازی و مبلسازی را تجربه کرد. شوق آموختن، اما در وجودش زبانه میکشید، از این رو همزمان با کار در محضر برخی از روحانیان مشهد حاضر میشد و مطالبی را میآموخت.
در سال ۱۳۲۵ به عتبات عالیات رفت و چند ماهی را در آنجا سپری کرد و در این فرصت تا حدی بر مکالمه زبان عربی تسلط یافت و پس از بازگشت به ایران آموختههای خود را در زبان عربی گسترش داد. چندی بعد در یکی از مدارس حاجی عابدزاده، به تدریس زبان عربی مشغول شد. در همین زمان با پشتکار فراوان و با وجود داشتن همسر و دو فرزند، دیپلم متوسطه را گرفت و در سال ۱۳۳۴ در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مشهد مشغول به تحصیل شد. او پس از دانشآموختگی به تهران رفت و به استخدام کتابخانه ملی درآمد.
خدیوجم در تهران با مشاهیر ادب و فرهنگ آن روز ایران همچون ایرج افشار، پرویز ناتل خانلری، حبیب یغمایی، علی دشتی، مجتبی مینوی و ... آشنا شد و با انتشار مقالات متعدد در نشریات معتبری، چون یغما، سخن، راهنمای کتاب و نیز شرکت در همایشهای مختلف به شهرت رسید. او کمکم از حمایت مسئولان وزارت فرهنگ و هنر نیز برخوردار شد و از سوی این وزارتخانه به کشورهای اسلامی شمال افریقا سفر کرد و مأموریت یافت تا درباره میراث مشترک فرهنگی ایران و آن کشورها تحقیق کند.
او که پیشتر مجلدات اول و دوم کتاب الایّام اثر طه حسین، نویسنده نامدار مصری را ترجمه کرده بود، در سفر به مصر به دیدارش شتافت و از راهنماییهای او درباره ترجمه جلد سوم آن کتاب بهرهمند شد.
او در سال ۱۳۵۳ بهعنوان رایزن فرهنگی به افغانستان رفت و پس از دو سال به ایران بازگشت و بلافاصله بازنشسته شد. از آن پس او تمام وقت خود را صرف ترجمه و تحقیق و پژوهش کرد.
به طور کلی آثار خدیوجم را میتوان در دو دسته جای داد: یکی ترجمههای او از متون کهن و معاصر عربی و دیگری تصحیح و انتشار متون کهن فارسی. از میان آثار دسته نخست، ترجمه الایّام اثر معروف طه حسین با عنوان آن روزها شهرتی بسزا دارد و از هنگام انتشار تا کنون از آثار مورد توجه و اقبال بوده است. ترجمه این کتاب نثری استوار، ساده، روان و یکدست دارد و از این رو یکی از ترجمههای موفق از آثار نویسندگان معاصر عرب به شمار میرود.
کتابهای عقاید فلسفی ابوالعلاء اثر عمر فرّوخ و گفت و شنود فلسفی: در زندان ابوالعلاء معری، نوشته طه حسین نیز در زمره آثار این دسته قرار میگیرند.
مهمترین آثاری که خدیوجم در حوزه متون کهن فارسی تصحیح و منتشر کرده، کیمیای سعادت و ترجمه احیاء علوم الدین است که سبب شده است تا نامش همواره در کنار نام امام محمد غزالی مطرح باشد.
آنچه خدیوجم را بیش از آثار علمیاش در یاد و خاطرهها ماندگار کرده است، خودساختگی، پشتکار، کوشش و همت عالی او و نیز مهرورزی، نوعدوستی و صمیمیت بیحد و حسابش بوده است، تا آنجا که همه دوستان و معاصرانش از او به نیکی و نیکنفسی یاد میکنند.
خدیوجم سرانجام در مهر ۱۳۶۵ درگذشت و بنا به وصیت خود در بقعه هارونیه که زمانی آن را آرامگاه غزالی میدانستند، به خاک سپرده شد.